دورهمیهای دخترانه
من معافی هستم مبلغ و فعال فرهنگی. از سال ۹۵ فعالیت فرهنگیام را شروع کردم.
در طول این سالها به طرق مختلف با دانشآموزان و دانشجویان کار کردیم. چند سالی را در مدارس مشغول بودم و در آنجا با بچهها ارتباط میگرفتم و صحبت میکردم. در واقع نحوه ارتباطگیری و فعالیت ما هم به این صورت بود که در ابتدای امر ما فقط با بچهها دوست میشدیم و حرفهای بچهها را میشنیدیم هرکدام از بچهها باتوجهبه شرایطی که در خانواده و اجتماع دارند و شخصیت و روحیهای که دارند، حرفهایی برای گفتن و دغدغههایی داشت. ما همیشه در مرحله اول فقط پای صحبت بچهها بودیم و حرفهایشان را میشنیدیم تا این ارتباط به نحو درست شکل بگیرد. بعد از اینکه بچهها به ما اعتماد کردند و با ما دوست شدند و این ارتباط عمیق و معنادار شد نوبت حرفزدن ما میرسید که با بچهها در زمینة مسائل مختلف اعتقادی، فرهنگی، تربیتی صحبت میکردیم. بعضی از بچهها این پتانسیل را داشتند که در طول شبانهروز با یک مربی در ارتباط باشند؛ با بچهها ارتباط میگرفتیم و صحبت میکردیم. خصوصاً اینکه هرکدام از بچهها یک استعداد و توانمندی داشتند و دیدن آن توانمندی و تقویت و تشویق آنها به بچهها حس خوبی میداد. بچهها از این ارتباط معمولاً راضی بودند؛ زیرا در پس این روابط به اهدافی که در زندگی میخواستند نمیگویم که صددرصد میرسیدند؛ ولی نزدیک میشدند؛ زیرا بیشترشان در دوران نونهالی و نوجوانی بودند و به اهدافشان نزدیک میشدند. بخشی از فعالیت ما در مدارس انجام میشد و بخشی از فعالیتها در واقع گروههای دخترانهای بود که پایگاههای مقاومت این گروهها را تشکیل میدادند و چون برای دختران مربی نداشتند، ما میرفتیم و یک دورهای را با دخترها میگذراندیم.
قطعاً ظرفیت خیلی بیشتر از اینها وجود دارد که بخواهد با بچهها کار شود، شاید این اتفاق خیلی پرتکرار است که پدر و مادر الفبای تربیتی والد بودن را نمیدانند و آن رابطه درستی که باید بین آنها و بچهها شکل بگیرد در خیلی از موارد شکل نگرفته. معمولاً در یک گروه مثلاً ۲۰ نفره شاید تعداد چهار پنج نفر از بچهها از زندگیشان راضی هستند و دغدغه، مشکل و چالش خاصی با خانوادهشان ندارند. بیشتر بچهها از رابطهای که با خانوادهشان دارند ناراضیاند و معتقدند که درک نمیشوند. به همین دلیل وجود یک مربی نیاز است کسی که راهنماییشان کند و احساسات آنها را راهبری کند، به افکار و اعتقادات و رفتارهایشان مهر صحه بگذارد یا اینکه اصلاحش کند. خصوصاً در این دوران که ذهنشان با چالشها و شبهات زیادی مواجه میشود.
ما چندی پیش گروهی دخترانه از بچههای ده تا هجده سال را تشکیل دادیم یک هفته در میان برایشان جلسه داریم، آشپزی میکنند، بازی فکری انجام میدهند و با بچهها صحبت میکنیم و ارتباط میگیریم. هر دفعه در مورد یک موضوعی با آنها صحبت میکنیم. قطعاً خیلی تأثیرگذار است تمام حرکات و سکنات مربی بر روی بچهها تأثیرگذار است، یعنی رفتار گفتار و کردارش، روی بچهها تأثیر میگذارد. بازخوردی که خانوادهها میدهند این است که بچهها در طول هفته و در زندگی روزمرهشان نکاتی را که در دورهمی گفته میشود، یادآور میشوند و در زندگی از آن استفاده میکنند.