همسان گزینی
من رحیمه خسروی هستم، متولد سال ۱۳۶۸ دارای مدرک لیسانس ریاضی و مدیر مرکز همسان گزینی بهار پیوند.
حضور من در اجتماع از جمله اجتماع دانشجویی، حرم حضرت معصومه، مدارس و غیره باعث آشنایی من با مردم شده بود. بهواسطه این ارتباطاتی که داشتم باعث شد که دخترها و پسرهای زیادی را بشناسم و از طرفی علاقه شخصی که به این موضوع داشتم باعث شد وارد این حوزه بشوم. در بین اطرافیان خودم دیده بودم که مردم بااحتیاط زیاد وارد این کار میشوند و یا سعی میکنند از معرفی دو جوان به هم پرهیز کنند. در واقع واسطهگری روحیه جسارت و شجاعت میخواهد که احساس کردم در من هست و بحث دیگری که باید به آن تسلط داشته باشی شخصیتشناسی است؛ یعنی یکی از ویژگیهای واسط این است که بتواند شخصیت آدمها را بشناسد. این عوامل باعث شد که من به خودم این اجازه را بدهم که وارد بحث همسانگزینی ازدواج شوم. تقریباً از سال ۹۲ که متأهل شدم انگیزههای خودم، بهعلاوه مشوق بودن همسرم باعث شد که من کار را شروع کنم.
از همان سال ۹۲ بهصورت شخصی واسطهگری ازدواج انجام میدادم از بین دوست و آشناها و افرادی که میشناختم، اما مدل واسطهگریام به روش سنتی بود. بعد از هشت سالی که مشغول واسطهگری سنتی بودم با چند نفر از واسطین صحبت کردیم و آسیبشناسی واسطهگری را بررسی کردیم. تا بتوانیم این مشکلات را حل کنیم در واقع بخشی از مشکل ازدواج جوانها به واسطین ازدواج برمیگردد، بخش بزرگش خود جوانها و بخش دیگرش هم به خانوادهها برمیگردد. کاری که ما از عهدهاش بر میآمدیم این بود که بتوانیم این آسیبها را در واسطهگری کم کنیم.
تقریباً از سال ۱۴۰۰ من با جبهه انقلاب مردمی خاتمالاوصیا قم آشنا شدم و مسئول کارگروه ازدواج آنها شدم. باتوجهبه درخواستشان در مورد جبههسازی و شبکهسازی کار را شروع کردیم تا بتوانیم این مشکل را حل کنیم.
تأسیس مرکز همسان گزینی
در مورد ملزومات تأسیس مرکز همسان گزینی باید عرض کنم که ما نیاز داشتیم که شبکهای از واسطین ازدواج و شبکهای از مشاورین و روانشناسان را با هم داشته باشیم که در بحث آموزش بتوانند به ما کمک کنند و یک بخش دیگر بحث خیرین ازدواج است. پس شروع کردیم به رصد و شناسایی مجموعهها و افرادی که در استان قم در بحث ازدواج فعالیت میکردند. بهصورت گلولهبرفی واسطین ازدواج را شناسایی کردیم و بالای ۱۵۰ تماس با واسطین داشتیم. خود بنده این کار را انجام دادم و یک مصاحبه تلفنی با این افراد داشتم. تقریباً ۱۰۰ نفر از افرادی که بهصورت شخصی یا اداری، کار میکردند شناسایی شدند و عضو تیم بهاره پیوند شدند. این افراد ویژگیهای متفاوتی داشتند؛ یعنی در واقع نیروی انسانی ما که واسطین ازدواج باشند از افراد با تجربهای که واسطهگری انجام دادند تشکیل شد. در بین واسطهها استاد دانشگاه، استاد جامعه الزهرا، مسئول بسیج، مسئول امور بانوان بعضی از ادارات و کارمندان ادارات هستند.
در شبکه دوممان که شبکه آموزش و مشاوره هست با اساتید روانشناس جلسات مختلف گذاشتیم و طرح را برایشان توضیح دادیم که ما قرار هست صفر تا صد بحث ازدواج را بهصورت جبههای و مردمی پیش ببریم تا بتوانیم به جوانها و خانوادهها در این قضیه کمک کنیم. الحمدلله اساتید خیلی خوبی هم شناسایی شدند و عضو تیم ما یعنی در بحث شبکه آموزش و مشاوره قرار گفتند. بهاینترتیب تیم بهار پیوند را کامل کردیم.
ساختار مجموعه به این شکل هست که خود بنده مدیر مرکز هستم و یک تیم اجرایی داریم در واقع چند نفر از دوستان در بحث اجرایی به بنده کمک میکنند. چند نفر از اساتید در بحث پژوهش بنده را همراهی میکنند و چند نفر از دوستان در بحث روابطعمومی همکاری میکنند و در واقع یک تیم اجرایی مختصری در این قضیه داریم. از طرفی دیگر مجموعهای از واسطین ازدواج که به نام شبکه واسطین هستند بحث اجرای این کار را به عهده دارند.
روش کار:
روش ما در این مجموعه به این صورت است که بنای اصلی ما بحث آموزش است. در واقع واسطین ازدواج برای شروع کار اول باید دوره توانمندسازی را بگذرانند. سی ساعت دوره آموزشی دارند، بعدازاین دوره واسطین میتوانند در بحث همسان گزینی به ما کمک کنند. برای همسانگزینی دو روش داریم، یک روش بهصورت حضوری و یک روش بهصورت مجازی. در روش حضوری ما یک هفته در میان دورهمی داریم که ۳۰ نفر از واسطین جمع میشوند و فرمهای ویژهای که از قبل ستارهدار شده همسان گزینی میکنند و یک روش دیگر هم بهصورت مجازی که در گروه فرمهایی را که اساتید هماهنگ کردند و اطلاعات جامع و کاملتری دارد، بارگذاری میشود و آنجا هم میتوانند بهصورت مجازی در تمام طول روز و هفته همسان گزینی کنند.
در واقع کار ما به این شکل هست که ما بحث آموزشی و بحث تخصصی را کنار واسطین قرار دادیم. تمامی ملاکهایی که باید در نظر گرفته شود در بحث تیپ شخصیتی افراد و آدابورسوم و مذهب و وضعیت اقتصادی، مالی و فرهنگی و هر آن چیزی که نیاز است را لحاظ میکنند ازاینجهت که در دورههایی که گذراندهاند اساتید این موارد را به واسطین آموزش دادند و آنها شبه مشاور شدهاند و بر اساس این آموزشها همسانگزینی میکنند.
در مورد شناسایی جوانها که به چه روشی ما جوانها را شناسایی میکنیم، نکته مهمی که اینجا مطرح است این است که واسطین ازدواج باید در مورد آن فردی که میخواهند همسانگزینی کنند شناخت لازم را داشته باشند؛ یعنی افراد بهصورت محلی و شخصی شناسایی میشوند. واسطین ازدواج در محلههای مختلف قم زندگی میکنند و افرادی که همسانگزینی میخواهند برایشان انجام بدهند را باید بشناسند. پس این شناخت بیشتر باعث میشود که همسانگزینیها نقطهزنی میشود و زودتر به نتیجه مطلوب میرسیم.
آموزش:
کار دیگری که برای جوانها انجام میدهیم آموزشهای پیش از ازدواج است. همانطور که واسطین آموزش دیدند جوانها هم آموزشهای پیش از ازدواج به نام pme را در مساجد و محل میبینند. در واقع آن واسطین در محل، جوانها را شناسایی میکنند و وقتی به حدنصاب رسیدند برایشان استاد میفرستیم که در همان محل زندگیشان دوره pme را بگذرانند و باتوجهبه این آموزشها دید بازتری در بحث انتخاب همسر داشته باشند و بتوانند انتخاب بهتری داشته باشند. بعد از کلاس فرمهایشان پر میشود بعد برایشان همسانگزینی میشود و در طی همسان گزینی واسط کنار ایشان و خانوادهشان قرار میگیرد و مثل یک مشاور و همراه بچهها را همراهی میکند تا بحث ازدواجشان.
چالشها و فرصتها:
در این مدت ما مشکلات زیادی داشتیم؛ اما خدا را شکر کارهایمان رو به پیشرفت بوده، شاید سرعت پایینی داشتیم؛ اما دلیل سرعت پایینمان این بود که دچار چالش نشویم. ازاینجهت که یکی از مشکلات ما هزینه و بودجه است و یکی دیگر بحث تخصصی پیش رفتن کارهاست و اینکه ما توأمان طرح و برنامه را با هم اجرا میکردیم؛ یعنی از طرف گروه اندیشهورز فکر و ایده میدادند رصد میکردند و از آن طرف هم ما در بحث اجرا اقدام میکردیم.
مشکلات:
یکی از بزرگترین مشکلاتمان بحث بودجه است که سعی کردیم بخشی را از مجوزهایی که میتوانیم بگیریم جبران کنیم.
فرصتها:
فرصتهایی که به نظرم میآید این بود که همافزایی با مجموعههای دیگر داشتیم؛ این همافزایی باعث میشود که از تجربیات دیگران استفاده کنیم و یکسری از برنامههای مشترک را با هم اجرا کنیم که در طی این دو سال چند برنامه مشترک با ارگانها یا نهادهای مردمی مختلف برگزار کردیم.
تجربیات:
در مورد تجربیات باید عرض کنم که تجربههای تلخوشیرین زیادی در این دو سال داشتیم.
تجربه شیرین از نظر من همین حضور واسطین مختلف در جمعمان است که با دیدگاهها، روحیات و سلیقههای مختلف و روش اجرایی متفاوت در کنار هم قرار گرفتند دستبهدست هم دادند و مثل یک زنجیر،کار شبکهای در بحث ازدواج انجام میدهند و این برای من شیرینترین تجربه است و تلخترینش گاهی با عواملی دستوپنجه نرم کردیم شاید یکی از آن تجربیات تلخ بازخورد بعضی افراد یا مسئولین در موردبحث واسطهگری بوده که ما متأسفانه هنوز وجهه خوبی در واسطهگری نداریم و بعضی افراد واسطهگری را یک نوع کار نامناسب میدانند، درصورتیکه این کار واقعاً باارزش و معنوی هست؛ اما برخوردهای دور از انصاف ما را دلخور میکند.
الحمدلله تجربههای موفقی هم که داشتیم حضور در چند رویداد کشوری بوده و با مجموعههای مختلفی آشنا شدیم، تجربه خودمان هم بالا رفته به هر جایی که طرح را ارائه دادیم با استقبال خیلی خوبی از مسئولین و بازدیدکنندگان روبرو شدیم. مسئولین مختلفی طرح را دیدند و شنیدند و الحمدلله با استقبال خوبی روبرو شدیم.
خروجی کار ما:
در این دو سال در چند بخش خروجی داشتیم یکی از بخشها که واسطین هستند که تاکنون آموزش ۵۰ نفر از واسطین انجام شده و دوره سوم برای ۳۰ نفر شروع میشود. این واسطین در حال همسانگزینی هستند و هفتهای نیست که ما خبر ازدواج نشنویم و این برای ما بسیار پیامد خوبی دارد و اینکه مشاوره و روانشناس کنار کار هستند. خروجی دوممان در بحث آموزش جوانهاست که الحمدلله توانستیم چند دوره کلاس برای مجردها در مساجد برگزار کنیم و بازخورد خیلی خوبی از آن جوانها در بحث آموزشی گرفتیم. تقریباً میتوانم بگویم ۱۲ ساعت آموزش pme را دیدند. در بحث استانی و مراکز مختلف ازاینجهت که کار بهصورت شبکهای انجام میشود یک حسن حساب میشود و نکته دیگر اینکه که کار بهصورت تلفیقی روش سنتی و مدرن ارائه میشود، هم واسطین که بهصورت سنتی فعالیت میکردند را داریم و هم از روانشناسی و علم مشاوره استفاده میکنیم و همزمان این دو مورد با هم یک خروجی خوبی به ما داده که با اطمینان بیشتری کار را جلو میبریم.
اثر کارمان هم در جامعه استقبالی هست که از طرح میشود و از این همسانگزینیها برای خودمان توانستیم که جایگاه خوبی را در جامعه به دست بیاوریم؛ اما راه هنوز خیلی طولانی است و انشاءالله در آینده بتوانیم به اهداف دیگرمان هم برسیم.
هدف ما:
نقشه راه آینده و رؤیای ما قطعاً خوشبختی جوانهاست و اینکه برنامهریزی که داریم در این قضیه میکنیم، امیدواریم که بتوانیم قشر زیادی از جوانها را در بر بگیرد؛ یعنی زیر نظر ما در این طرح بیایند و در واقع آرزو و رؤیایی که داریم این است که یک همافزایی خوبی در مجموعههای ازدواجی صورت بگیرد.
چون چند دست بودن و جزیرهای کارکردن کیفیت کار را پایین آورده و اینکه ما باید در کنار هم به نواقصی که داریم پی ببریم نقاط قوتمان را به هم اضافه و تقویت بکنیم. امیدوارم که انشاءالله مجموعههای که در بحث ازدواج فعالیت میکنند دستبهدست هم بدهند و بتوانند یک برنامه کامل را بهصورت تخصصی و آموزشی در کنار هم داشته باشند.
و اگر بخواهم در مورد آینده خودمان که ترسیم کردم عرض کنم ما امیدواریم که بتوانیم صفر تا صد بحث ازدواج یک جوان را از زمانی که آمادگی ازدواج را پیدا میکند با بحث آموزشهای پیش از ازدواج آگاهیهای لازم در انتخاب همسر را در اختیارشان بگذاریم. مثلاً در دختران از سن ۱۶ سالگی و پسرها از ۱۸ سالگی و بتوانیم بعد از آن در همسانگزینی و انتخاب همسر به آنها کمک کنیم. بعد از انتخاب، مشاوره و تست شخصیت را برای هر کسی پیش ببریم و بعد از آن در بحث برگزاری مراسم ازدواج اگر به کمکی نیاز داشته باشد از خیرین کمک بگیریم. بتوانیم سالانه جشن ازدواجی برای شرکتکنندهها تدارک ببینیم. این زوجها قطعاً بعد از ازدواج هم به مشاوره و دورههای آموزشی نیاز دارند و این جامعه هدف را با آموزشهای زوجین تا پنج سال اول زندگی همراهی کنیم. حتی در بحث فرزندآوری به زوجین کمک بکنیم و امیدواریم به لطف خدا به این اهداف برسیم.