راوی: خانم زهرا فاتح
نام مجموعه: مجموعه حلقههای میانی (روشنا)/ تشکل مادرانه
استان: خراسان رضوی (مشهد)
بیوگرافی:
سن: متولد ۷۸، شغل: خانهدار، آنلاینشاپ، تحصیلات: فروش پوشاک
محل فعالیت:
محلهمحوری
شروع فعالیت:
2 سال
کادر اصلی:
تعداد ثابت 10 نفر
موضوع فعالیت:
بحث جمعیت و فرزندآوری
حلقههای میانی ابعاد فرهنگی مختلف فعالیت دارد.
فعالیتها:
ما فعالیتمان زیرمجموعه حلقههای میانی است که حضرت آقا در سخنرانیشان فرمودند: جوانان مؤمن انقلابی باید این فعالیتها را داشته باشند؛ کار ما نیز محلهوری است و در این حالت میتوانیم بهتر ارتباط بگیریم و فعالیتها را نیز راحتتر انجام دهیم.
از آنجایی که اکثراً خانم خانهدار هستیم، بالاخره وظیفههای دیگری نیز به گردنمان است، وقتی میخواهیم کاری را در سطح شهر انجام دهیم شاید سخت باشد ولی محلهمحوری که کار کنیم، هم حق همسایه ادا میشود و هم فعالیتمان راحتتر است. الحمدالله این محفل در محلهی ما شکل گرفت و در این حالت باید خلاهای محله را پیدا کنید که چه ابعاد فرهنگی نیاز دارد که رویش کار شود.
من خودم چون از ابتدا دغدغهام بحث جمعیت بود این موضوع را انتخاب کردم و یکسری نشستهای تخصصی هم شرکت کردیم که بتوانیم تخصصی در بحث جمعیت کار کنیم.
محور کارمان محور مواسات مادرانه است که من گروهی زدم و مادران باردار و چندفرزند محله را شناسایی کردیم، که بیشتر به کمک نیاز دارند.
از طرف دیگر یک گروه زدیم از کسانی که دوست دارند خادمیار شوند (مادریار) و در این حیطه کمک کنند. این امر ولیفقیه است و یک عده شرایط دارند که بچه بیاورند و شاید یک عده شرایطش را نداشته باشند و دوست داشته باشند که در این زمینه کمک جهادی و شرکت کنند. جهاد این افراد این است که، کمک کنند به بقیه که یک مقداری بحث فرزندآوریشان آسانتر شود.
فصل تابستان که میشود سفارش میگرفتیم و مواد فریزی را آماده میکردیم، هزینهی مواد اولیه را از افراد میگرفتیم، اما آماده کردنش جهادی بود. همه خانمها دورهم جمع میشدیم و آماده میکردیم و به مادران باردار و چند فرزندمان میدادیم. یا در بحث نگهداری فرزندان گفته بودیم هرکسی نیاز داشته باشد بچهاش را بگذارد و به دکتری برود و … بچهاش را راحت پیش همسایه میگذاشت و میرفت.
کمک کردن در بحث امور خانهداری، مثلاً مادری داشتیم که آبلهمرغان گرفته بود و چهارتا بچه هم داشت برای این مادر غذا میپختیم میبردیم. یا چند تا از مادران باردارمان بودند که استراحت مطلق بودند و نیاز به کمک داشتند، درپخت غذا و کارهای خانه به آنها کمک میکردیم.
البته همه اینها قبلش یک زمینهای میخواست که اول باهم ارتباط بگیریم که این اعتماد شکل پیدا بگیرد، زیرا تا این اعتماد نباشد ارتباط هم نیست که بخواهیم برای هم کاری انجام دهیم.
پخت نذری کلی داشتیم، مواد اولیه را جمع میکردیم و دیگ گذاشته و میپختیم و برایشان میفرستادیم.
بیشتر فعالیتهایمان مواسات است. یکبار یک دکتری بهصورت جهادی آمدند برای مادران نازا که هم دکتر طب سنتی بودند و هم پزشکی مدرن خوانده بودند و ویزیتشان کردند و دارو دادند. الحمدالله با این روش هم یکی دو نفر باردار شدند.
چالشها:
- یکی از دوستان میگفتند که حالا مواسات مادرانه را راه انداختهاید و داریم با این شکل مثلاً بر روی بحث جمعیت کار میکنیم؛ یکسری نکات است که باید بیشتر به آن توجه کنیم، مثلا مادری که 4-5 تا بچه دارد و ما فقط گاهی میتوانیم به او کمک کنیم و درنهایت باز خودش میماند. مشکلات اساسی که جامعه الآن دارد مانند خانه و حتی اجارهخانه که الآن به خانوادههای چند فرزندی خانه نمیدهند و چالشی است که در این زمینه هنوز کاری برایش نشده است.
ما در این زمینه فعالیتی نداشتیم ولی ایدههایی به ذهنم رسیده است و دغدغه خود من هم هست که منی که 5 فرزند کوچک دارم چگونه میخواهند به من خانه بدهند که الحمدالله برایم درست شد.
اگر این ارتباط بین محله و خانوادههای ولایی شکل بگیرد، خانمهایی که صاحبخانه هستند و میتوانند خانهشان را در اختیار خانوادههای پرجمعیت بگذارند شناسایی شوند.
- بحث وامهایی که میخواهند بگیرند یک کمکی است اما متأسفانه بحث ضامن خیلی سخت است و نمیدانم در این زمینه میشود کاری کرد یا نه. میتوانیم افرادی که میتوانند ضامن شوند را شناسایی کنیم و برای این خانوادهها معرفی کنیم.