راوی: خانم زینب پرچم

نام مجموعه: مرکز مشاوره رها

استان: استان کهگیلویه بویراحمد (لنده)

بیوگرافی:

بنده ۴۰ ساله، کارمند بنیاد و دانشجوی دکترا رشته مشاوره هستم.

کادر اصلی:

دایره فعالیتی بنده گسترده بوده و در هر فعالیتی تعدادی از دوستان با بنده همکاری دارند.

شروع فعالیت:

بنده فعالیتم را از سال ۹۵ آغاز کردم.

فعالیت‌ها:

با پایگاه حضرت سکینه که هر دوشنبه‌ها و به مناسبت‌های مختلف در نمازخانه مدرسه برنامه دارد کار می‌کنم. همچنین در زمینه فعالیت‌های مختلفی مانند: کلاس‌های مختلف، آموزش خانواده، فرزندپروری، آموزش پیش از ازدواج و در زمینه‌های آسیب‌های اجتماعی و هر موضوعی که باشد فعالیت داریم.

یک مرکز مشاوره هم داریم که به افرادی که از طریق کمیته امداد، بهزیستی و حتی آزاد مراجعه می‌کنند و هزینه ندارند مشاور می‌دهیم. تمام تلاشمان این است که کسی به خاطر نداشتن هزینه از آمدن به مشاوره صرف نظر نکند.

با اداره بهزیستی هم طرح‌های متفاوتی مانند طرح مانا، طرح سلامت بانوان، طرح اعتیاد، پیشگیری از طلاق و  مشاوره‌هایی که از طریق قضایی هم می‌فرستند آن‌‌ها را هم انجام می‌دهیم.

از طریق امور بانوان هم معمولاً من هزینه دریافت نمی‌کنم، ولی کلاس‌های آموزش خانواده که موظفی اداره هستند آن‌ها را انجام می‌دهم و جزو کار من هستند. معمولاً سعی می‌کنم با بقیه‌ی ادارات مشارکت بگیرم تا به‌صورت رایگان با بقیه افراد هم آموزش‌های خاصی داده شود.

از طرف بسیج خواهران پایگاه‌های متفاوت شهری و روستایی، همه کلاس‌هایی که در زمینه پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی برگزار شود، معمولاً می‌روم و آموزش می‌دهم.

عضو انجمن کاشانه سبز هم بودم و با معلم‌ها ارتباط برقرار می‌کردیم و آن‌ها را به روستاها می‌بردیم و برای بچه‌هایی که درسشان ضعیف بود در زمینه درسی فعالیت می‌کردیم.

بنده مدرس دانشگاه پیام نور هم هستم و همیشه سعی می‌کنم درباره مشکلات جامعه هم صحبت کنیم.

قبلاً نیز در مرکز مشاوره دهدشت کار می‌کردم و هزینه‌ای بابتش دریافت نکردم تا الان، ولی از این ترم چون دانشجوی دکتری هستم چند درس هم در دانشگاه آزاد تدریس می‌کنم.

چالش‌ها:

من خودم عضو یک گروه جهادی هستم و هیئتی به نام کوثریه است که عضو اصلی آن هیئت نیز هستم و در همه این‌ها تا به الان هر چیزی را که در اختیار این عزیزان قرار دادم چیزهایی است که از عهده‌ام بر می‌آمده و سود مالی برایم نداشته است.

همه ما می‌دانیم اگر کارها پشتوانه مالی نداشته باشد ادامه دادنش سخت است.

بنده یک طرحی برای آموزش کارمندان داده بودم و می‌گفتم این یک طرح دوسر برد است. کارمندی که آموزش می‌بیند ارباب رجوعش هم می‌تواند از آن استفاده کنند. بنده انتظار دارم از این طرح‌ها حمایت شود اما نمی‌شود؛ با خیلی از اداره‌جات و ارگان‌ها و گروه‌های جهادی که کار کردم الویت اولشان این بوده که مستنداتی را جمع کنند.