ما کمک می‌خواهیم!

سید حبیب الله ایمانی که مدرسه‌ مسجدمحور لنگرود را اداره می‌کند، فعالیت‌های فرهنگی متعددی را در حوزه دانش‌آموزی انجام داده است که از جمله ایده‌های او می‌توان به رجزخوانی دانش‌آموزان در مساجد اشاره کرد. وی همچنین در عرصه‌های دیگر چون جبهه‌ی مقاومت وارد شده و در حیطه کاری خود ایده‌هایی را اجرایی کرده است یکی از این ایده‌ها «اردوی فلسطین»در راستای روایت‌ قصه فلسطین بوده است.

شیشه شکسته عطر
حزب‌الله دیگر تمام شد، حزب‌الله را زدند، فرمانده‌اش را زدند و دیگر تمام شد. نمی‌دانم این جمله از کجا برایم آمد؟ گفتم بچه‌ها اگر بخواهیم یک شهید را مثال بزنیم، به‌مثابه یک شیشه عطر است، اگر به آن سنگ بزنیم چه اتفاقی می‌افتد؟ بوی آن از بین نمی‌رود، بلکه عطرش همه‌ی دنیا را می‌گیرد، امروز در این شرایط هستیم، یعنی شهیدی که به‌مثابه شیشه عطر، شکسته شده و عطر او همه عالم را گرفته است. این شهادت‌ها اتفاقاً حزب‌الله را قوی‌تر می‌کند.
یک سال پیش، پس از واقعه طوفان الاقصی در کشور و همین‌طور در میدان شهر ما تجمعات زیادی بود. غالب اعضای این تجمعات نوجوانان مدرسه‌ای بودند، این‌ها یک خلاف محتوایی در کتاب‌های درسی داشتند و فارغ از این، در جامعه نیز خلاف محتوایی بود. حقیقت قضیه فلسطین آن‌طور که باید روایت نشده بود. مردم اطلاعات و سواد کافی درباره فلسطین نداشتند. اگر هم بود از زاویه‌ای بود که آنها را به حرکت وانمی‌داشت. یعنی مثلاً روایت را می‌فهمیدند که فلسطین و اسرائیلی وجود دارد، اما فکر می‌کردند دو سرزمین هستند که با هم درگیر هستند. از زاویه دقیق آن مسئله مطرح نمی‌شد. نهایتاً روایتی که بود آنها را به حرکت و کنش اجتماعی وانمی‌داشت.
اینجا بود که ما به دنبال روایت فلسطینی بودیم که جامعه را به حرکت و کنش وادارد و سواد اجتماعی را بالا ببرد. جامعه مخاطب را قشر زیادی که در اجتماعات هستند، یعنی نوجوانان انتخاب کردیم. در این طرح مسئله این ایده به وجود آمد که اردوهایی برای دانش‌آموزان تعریف کنیم، که در فضای هیجانی قرار بگیرند و در کنار آن روی یک محتوا تمرکز کنند. یعنی اردوهایی با محتوای قصه فلسطین. اما نه صرفاً شنیدن؛ بلکه هدف اردو این بود که دانش‌آموزان را در اردوهای یک‌روزه‌ای وارد یک فضای تربیتی کند. مرکز فضای تربیتی را هم کانون‌های تربیتی در نظر گرفتیم که فعالیت‌های روتین و عادی داشتند و به مرکز اردوهای قصه فلسطین تبدیل کردیم. هدف چه بود؟ هدف این بود که دانش‌آموزان بیایند و یک روز آنجا مستقر باشند، در آن یک روز سه، چهار روایت از قصه فلسطین را بشنوند؛ قصه فلسطین که با مسئله استعمار شروع می‌شود و استعمار انگلیس بر روی منطقه ما و غارت منطقه ما شروع پیدایش اسرائیل بود و این روایت ادامه پیدا می‌کند.
از نمونه‌های مقاومتی که در دل کشور ما هست، اینکه پرچم مقاومت برای امروز و دیروز نیست، به ۱۲۰، ۱۳۰ سال پیش و حتی عقب‌تر بر می‌گردد، شخصیت‌های مقاومت‌ها، مبارزاتی که در جنوب و شمال کشور بود، روایت و داستان همه این‌ها را می‌شنیدند و بعد بازی‌هایی با محتوای فلسطین هم انجام می‌شد. مثلاً بچه‌ها سرگرمی و بازی هم داشتند و خروجی این بچه‌ها این بود که قصه را که می‌شنیدند آنها را به حرکت درمی‌آورد و می‌گفتیم شما هم بروید روایت کنید و این را به دوستانتان بگویید. از دل این اردوها وقتی که هفت یا ده اردو از مدارس مختلف برگزار شد، این‌ها شناسایی می‌شدند و به علت‌های مختلف اردو می‌آمدند و خروجی این بود که می‌گفتیم بروید، این را در مدرسه‌ای که هستید، روایت کنید. یک خروجی جالبی که داشت، همین هفته پیش بچه‌ها را اردو برده بودیم، این مأموریت را چگونه اجرا کرده بودند؟ مصلی نمازجمعه را که نهایتاً یک کفشداری دارد، مردم می‌آیند و می‌روند، این را به خیمه مقاومت برای روایت قصه فلسطین تبدیل کردند.
بنری را با تصویری از منطقه ما و غرب آسیا زدند و روایت کردند و از این‌طرف قصه فلسطین را برای مردم روایت می‌کردند، چه کسی؟ همین نوجوان دهه هشتادی. همین نوجوان دهه هشتادی که ما الان به‌عنوان چالش او را می‌بینیم، الان پای مسئله بین‌المللی آمده بود و داشت برای خودش نقش تعریف می‌کرد که من چه نقشی در جامعه بین‌المللی می‌توانم دررابطه ‌با مسئله فلسطین داشته باشم.
اردوی تربیت راویان قصه فلسطین، هدفش این است که صدای مردم فلسطین و روایت فلسطین را از زاویه صحیح به گوش تک‌تک مردم دنیا برساند و از دل مدرسه شروع می‌کند، دل‌های دانش‌آموزان را به هم پیوند می‌دهد و این ارتباط آن‌ها را در محیط مدرسه، در خارج از محیط مدرسه، دور هم و دور قصه فلسطین جمع می‌کند، خلأ قصه فلسطین را با این اردوها می‌توانیم رفع کنیم. هر کدام از بچه‌ها به اسم شهیدی در اردو شرکت می‌کردند. به‌صورت گروهی ثبت‌نام می‌کردند. دیگر بچه‌ها را به اسم خودشان نه به اسم شهدای مقاومت صدا می‌زدیم و این هویت گرفتن و این تناسب خودشان با منطقه، اینکه فلسطین، لبنان، سوریه، ایران، این‌ها از هم جدا نیستند، همه یک جبهه هستند، نمی‌شود بگوییم آن‌ها و ما، نمی‌شود بگوییم فلسطینی‌ها و ایرانی‌ها؛ همه یک جبهه هستند و این نگاه وقتی در بین نوجوان‌ها شکل بگیرد، هویتشان هویت بزرگ‌تری می‌شود و نقش‌آفرینی می‌کنند. نه فقط در سطح مدرسه، بلکه در سطح بین‌المللی. بلکه همین نوجوان در مصلی نمازجمعه می‌آید، مصلی نمازجمعه را به خط مقدم روایت قصه فلسطین تبدیل می‌کند و مردم را به کنش وامی‌دارد. یک کانال هست به نام Storytellers_of_Palestine که تجربه اردوی قصه فلسطین را آنجا می‌گذاریم. تجربه‌نگاری اردوی روایت قصه فلسطین هم هست و تصاویر و تجربیات را آنجا می‌گذاریم.

این تجربه متعلق به طرح «مرکز مشاوره امام رضا (ع)» با 2 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.

مجری طرح:

تصویر سید حبیب الله ایمانی

سید حبیب الله ایمانی

https://mtedad.org/?p=7996

تجربه‌های مشابه:

راوی: خانم رباب دقاقله نام مجموعه: هیئت حضرت زینب کبری سلام‌الله استان:....

راوی: خانم بتول حسینی‌نژاد نام مجموعه: فعالیت در حوزه علمیه فاطمیه شهرستان....

راوی: آقای جواد پوردکان نام مجموعه: شبکه بهداشت استان: هرمزگان (جاسک) بیوگرافی:....

راوی: خانم نسرین احمدزاده نام مجموعه: کانون فرهنگی تبلیغی انصار الزینب (س)....

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

No products in the cart.

Return To Shop
ورود به سایت