راوی: آقای محمد کمال صداقت
نام مجموعه: کانون فرهنگی تبلیغی جامعه مهدوی
استان: خراسان رضوی (مشهد)
بیوگرافی:
بنده 47 ساله و طلبه سطح دوم هستم.
کادر اصلی:
تعداد نفرات کادر اصلیمان در مجموعه 20 نفر است.
شروع فعالیت:
فعالیت خود را از سال 1398 آغاز کردیم.
فعالیتها:
ما از سال ۹۸ وارد حاشیه شهر شدیم و در اولین مرحله در مسجدی به نام مسجدالرضا مستقر شدیم. 11 سال آنجا مشغول به کار بودیم و برنامههای مسجدمحور و رویکرد مسجد جهادی را دنبال میکردیم. الحمدلله تقریباً در یکی دو هفته اخیر کار با موفقیت به نتیجه رسید و آن الگویی را که میخواستیم ارائه کنیم، محقق شد. در نتیجه با انتخاب خودمان مسجد را به افراد دغدغهمند جدید واگذار کردیم. با امام جماعت مسجد صحبت کردیم که توجیه شود کار را با روش خودش پیش ببرد اما همان مسجد پویا و با کارکردهای مختلف را دنبال نمایند. اعضای هیئتامنا را مشخص کردیم و امام جماعت مسجد را به دلیل اینکه در صلاحیت امور مساجد بود ما پیشنهاد دادیم، امور مساجد هم پذیرفتند که ایشان را برای دوره امامت جدید مسجد منصوب نمایند. با توجه به ۱۱ سال تجربیات خیلی ارزشمندی که نصیبمان شد، ما به این نتیجه رسیدیم که بیاییم و در یک دایره گستردهتری و با فعالیتهای متنوعتری اما به صورت مویرگی و خانه به خانه و محله به محله برنامه را تحت عنوان جامعه مهدوی پیادهسازی کنیم.
با این کارکرد مخاطب ما خانواده و هر خانه در یک محله هستند، از تجمیع اینها کلیتی به وجود میآید که آن را جامعه مهدوی میبینیم، خانه مهدوی جایی است که ما آن مواردی را که دنبال میکنیم به صورت یک پروژه روی خانه تعریف میکنیم؛ مثلاً از بازیافت و پسماند آن خانه شروع میکنیم و هدفگذاری میکنیم که از این خانهها بازیافت یا پسماند نباید خارج شود. به طور مثال آن مقداری که مورد نیاز مرغ و خروس و طیور است باید قابل استفاده شود، مقادیر دیگر که تحت عنوان زبالههای کمپوستی ما حساب میکنیم در یک گوشهای از خانه تبدیل به کمپوست شده و برای خوراک مرغ و مصارف دارویی و موارد دیگر استفاده میشود، بدین صورت خود زبالهها برای گیاهانی که در داخل همان منزل قرار است رشد کنند، تبدیل به یک کود عالی میشوند.
از اینجا شروع میشود و تمام شئونات آن خانه را دنبال میکنیم تا به آن ملاک اصلی نزدیک شویم. به عنوان مثال در تلاش هستیم که هر خانه نیازهای خودش را اول از درون خودش تأمین کند. بعد از تلاش ممکن است در مواردی موفق شده و در برخی موارد نیز ظرفیتش را نداشته باشد. در این حالت این خانه مهدوی را به خانه مهدوی دیگر که آن توان را دارد، پیوند میزنیم. هر خانه مهدوی که بتواند این شاخصهها را در خودش تقویت کند مورد حمایت بیشتری قرار میگیرد و تعاملات جامعه مهدوی با آن خانه بیشتر میشود و اینقدر ارتقا پیدا میکند که تبدیل به پایگاه مهدوی شده و خانههای مهدوی دیگر با آن مرتبط میشوند و یک مرکزیت در آن ایجاد میشود. پایگاههای مهدوی ذیل یک قرارگاه مهدوی قرار گرفته و زمانی که تعدادشان زیاد شد به جامعه مهدوی تبدیل میشوند.
در جامعه مهدوی برنامه این است که از ظرفیتها و پتانسیلهای خفته استفاده کرده و آنها را احیا نماییم. مانند همین بازیافت که به عنوان طلای کثیف، به فروش رسانده میشود و به عنوان یک منبع گردش مالی در بدنه جامعه مهدوی است.
خانوادهها عمدتاً بسیاری از ظرفیتهایشان راکد است، همان ظرفیتها را جامعه مهدوی با یک تدبیر و برنامه اجتماعی و نیازمحور فعال نموده و مشکل را برطرف میکند. برنامه نیازمحور یعنی نیازهای هر خانهای را بررسی کرده و تلاش میکنیم که در یک قالب امن این نیازها برطرف شود.
یکی دیگر از کارهایی که ما انجام میدهیم بحث تمرکززدایی، در عین یکپارچگی و همگرایی است؛ یعنی خانوادهها علاوه بر تامین نیازهای خودشان، مازاد این نیاز را باید به جایی عرضه کنند که خانوادههای دیگر هم محصولاتشان را آنجا ارائه میدهند؛ نتیجه این کار تعامل اجتماعی و رشد و بلوغ است. این کار سبب میشود افراد به وادی تجارت وارد شوند، عقل معیشت آنها بالا رود و توانمند شوند.
از بازیافت زبالههای جمعآوری شده یارانه اشتغال داده میشود؛ یعنی فروخته میشود و وارد چرخه اقتصادی نیروهایی که درحال فعالیت هستند، شده و سرمایه اضافه میشود.
چالشها:
این مدل کارها بسیار چالش دارد؛ به طور مثال همان فردی که با ما کار میکند با خود ما در وهله اول مخالف است، زیرا از توانمندسازی در مرحله عمل خوشش نمیآید. در این حالت ما باید این افراد را اقناع کنیم که کار کردن و توانمندشدن نتیجهاش 6 ماه بعد عیان میشود. از سوی دیگر در کار خیریه همیشه یکی هست که میگویند خدا فلانی را خیر بدهد دست ما را گرفت، ولی در رابطه با کسی که میخواهد کار توانمندسازی کند، غالبا اینگونه نیست.
توصیهها:
- افراد برای فعالیت در این زمینهها نیاز به صبر و استقامت دارند. در زمینه ناراحتیها، طعنهها و تهمتها باید استقامت به خرج بدهند.
- این فعالیتها نیاز به شفافیت بالایی دارد تا جریان زیر سوال نرود.
- افرادی که وارد این کار میشوند باید به شکل واقعی وسط بیایند و بدون چشمداشت فعالیت کنند.