خلاصه شرح فعالیت:
– معلمی واقعاً شور و شوق زیادی دارد و افتخار می‌کنم که به عنوان یک معلم در خدمت بچه‌های عزیز و کشورمان هستیم.
– با توجه به این کهدر خانواده فرهنگی بزرگ شدم و پدرم در مناطق مرزی و جنوب استان سیستان و بلوچستان معلم بودند به رشته معلمی علاقه‌مند شدم.
– زمانی که در مناطق محروم رفته بودم الویت اولم این بود و حتی با اداره محل کارم صحبت کرده بودم من را به جایی بفرستند که دورترین جا باشد و جاهای را که افراد انتخاب نکردند را من قبول کردم و دورترین و محرومترین روستاهای مرزی را انتخاب کردم.
– کار دیگری که انجام دادم این بود که در این مدت 6-7 سالی که در مناطق مرزی بودم آمدم و با کمک خیرین کارهای خیلی زیادی از لحاظ امکانات آموزش و کمک به خود دانش‌آموزان کارهای زیادی انجام دادم که هنوز هم این کارها ادامه دارد و حتی قرار است مدارسی را برای مناطق محروم ساخته شده و هماهنگی‌ها انجام شود.
– با توجه بعه اینکه در مناطق مرزی دانش‌آموزان آن منطقه سرگرم باشند آمدم و در کنار مدرسه برای بچه‌های فرهنگ کتابخوانی را رواج دادم و به کمک دانش‌آموزان در مناطق مرزی و محروم آمدم و کتابخانه‌های سیار دایر کردم و 10 – 15 تا کتابخانه سیار را به کمک دانش‌آموزان دایر کردیم و به تک‌تک روستاهای مرزی و محروم رفته و این کتابخانه‌ها را تحویل مدارس دادیم و مورد استقبال قرار گرفت و هنوز هم به کمک خیرین کتاب داستان‌هایی را توزیع می‌کنیم و دانش‌آموزان آن‌‌ها را به عنوان امانت برده و می‌خوانند.
– محل زندگی من شهرستان زابل است و فاصله‌اش تا محل کارم که منطقه صفر مرزی پاکستان است حدود 900 کیلومتر است. همچنین از شهرستان زابل که وقتی حرکت می‌کنم به سمت محل کارم حداقل دو روز یا سه روز من در مسیر هستم. ان‌شالله در آینده هم همینطور که در خدمت دانش‌آمورزان هستم سعی می‌کنم بتوانم در خدمت این بچه‌ها باشم و حتی بهشان قول دادم که بتوانم به دانش‌آموزان از هر لحاظ هم ار نظر اخلاقی، تربیتی و معنوی خدمت کنم تا بتوانند برای کشور عزیزمان ایران مثمر ثمر باشند.
– زمانی که من به این روستا آمده بودم درست است که از نظر درس و این‌ها نیاز دارند اما از نظر اقتصادی هم مردم اینجا نیازهایی را دارند و باید برطرف شود. به این نتیجه رسیدم که این ایده را بدهم که در ساعت‌هایی که زنگ هنر داشتند آمدم و این ایده را پیاده کردم و از امکانات بومی همان منطقه مثل شاخ و برگ درختان همان منطقه صنایع دستی را که هنر اصیل مردم همان منطقه بود انجام داده و رواج دادم و صنایع دستی چون سبد‌های میوه و سفره و کفش که خیلی هم برای مناطق ضروری بود انجام دادیم و مورد توجه واقع شد و ایجاد اشتغال شد هم برای خانواده‌های و هم مورد استقبال خیلی خوبی برای مناطق دور و اطراف و روستاها قرار گرفت.
