ما کمک می‌خواهیم!

راوی: خانم پورمحمد
نام مجموعه: هیئت امام حسن مجتبی (ع) / مادرانه
استان: بوشهر

فعالیت‌ها:
مجموعه مادرانه و هیئت امام حسن مجتبی (ع) از دیرباز از مشاغل خانگی و بانوان کارآفرین حمایت می‌کرده است. ما نیز تصمیم گرفتیم با بهره‌گیری از توان این بانوان، بازارچه‌ای برای عرضه محصولاتشان راه‌اندازی کنیم.

محصولات این بازارچه توسط خانواده‌های کارآفرین، که خود، فرزندان و همسرانشان در تولید آن‌ها مشارکت داشتند، تهیه شده بود. استقبال مردم بوشهر از این بازارچه و محصولات آن بسیار چشمگیر بود. در فراخوانی که برای جذب کارآفرینان استانی و شهرستانی اعلام کردیم، تعداد غرفه‌ها و تنوع محصولات بسیار قابل‌توجه بود. در این فراخوان، از شرکت‌کنندگان خواستیم ۲۰ درصد از فروش خود را به حمایت از جبهه مقاومت اختصاص دهند. با آغاز این فعالیت، متوجه شدیم بسیاری از بانوان تمایل دارند کل درآمد فروششان را به این امر اختصاص دهند.

مجموعه مادرانه، فضایی برای فعالیت مشترک مادران و کودکان فراهم کرده و همچنین محیطی مجزا برای فعالیت‌های کودکان دارد. کودکان در این مجموعه، خودجوش خواستار همدلی با کودکان غزه و فلسطین شدند. ابتدا این همدلی به‌صورت معنوی بود؛ کودکان برای هم‌سن‌وسالان خود در فلسطین و غزه نقاشی می‌کشیدند، کاردستی و مجسمه‌هایی با خمیربازی درست می‌کردند و دوست داشتند این آثار را به کودکان غزه هدیه دهند تا با آن‌ها بازی کنند. آن‌ها حتی موشک‌های نمادین می‌ساختند، پیام‌ها و دلنوشته‌هایشان را روی آن‌ها می‌نوشتند، اما این اقدامات برایشان کافی نبود.

در نتیجه، پویش اهدای عیدی کودکان به کودکان غزه شکل گرفت. کودکان به‌میل خود تصمیم گرفتند عیدی‌های ارزشمند و دوست‌داشتنی‌شان را به کودکان غزه اهدا کنند. این حرکت به بازارچه مقاومت رسید، جایی که کودکان و نوجوانان ۸ تا ۱۱ ساله گردن‌آویزهای شخصی خود را برای اهدا به این پویش به مادرانشان سپردند.

در بازارچه، نقشه‌ای از فلسطین و غزه روی دیوار کشیده شده بود و کودکان پول توجیبی‌های خود را به‌صورت نمادین روی آن می‌چسباندند. همچنین، چند تن از بانوان پیشنهاد کردند طلاهای خود را اهدا کنند و خواستار اعلام این پیشنهاد به‌صورت پویش شدند. این فراخوان با استقبالی شگفت‌انگیز روبه‌رو شد.

روایت‌های متعددی از اهدای طلاها داریم: خانمی تمام طلاهای خود را تقدیم کرد؛ بانوی دیگری تنها سکه بهار آزادی مهریه‌اش را که یادگار بیش از چهل سال زندگی بود، اهدا کرد؛ مادری دیگر سه النگوی نو را که برای عروس آینده‌اش کنار گذاشته بود، از جعبه بیرون آورد و گفت: «وقتی مسلمانی در سختی است، دلم نیامد این‌ها را برای آینده نگه دارم.»

این تجربه متعلق به طرح «مرکز مشاوره امام رضا (ع)» با 2 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.

مجری طرح:

تصویر خانم پورمحمد

خانم پورمحمد

اشتغال زایی
https://mtedad.org/?p=9225

تجربه‌های مشابه:

راوی:بنده قاسم جهان‌آرا هستم. نام مجموعه: جامعه عصر (با تمرکز بر فعالیت‌های....

راوی:بنده فاطمه سایوز هستم. از کودکی در شهر قیصریه ترکیه بزرگ شدم،....

راوی:بنده خانم شوکتی هستم، مسئول گروه جهادی بنت‌الهدی و فعال در حوزه....

راوی: محمدمهدی سجادی نام مجموعه: گروه نشان استان:شیراز بیوگرافی:محمدمهدی سجادی هستم، یکی....

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

No products in the cart.

Return To Shop
ورود به سایت