خلاصه شرح فعالیت
– یکی از هم محلهایها ما بومگردی داشت و من آشپزیهایش را انجام میدادم. آن ایده را به من داد و گفت میتوانی این خانه قدیمی را که داری بازسازی کنی. به میراث فرهنگی تنکابن رفتم بعد آمدند و بازدید کردند و گفتند که میتوانی خانه را بازسازی کرده و شروع به کار کنی. من هم خانه را بازسازی کردم و شروع به کار کردم. از سال 96 مشغول کار هستم. کار کمکم رونق پیدا کرد و درخواست وام دادم و دو واحد جداگانه ساختم.
– اول که در یک خانه آشپزی میکردم مسافرهای آن خانه برای بازدید به خانه من آمده بودند بعد وبسایت را که برای تبلیغات و اینستاگرام باز کرده بودم آنها تبلیغات را که در اینستاگرام دیدند فهمیدند که من برای خودم مستقل شده و دارم کار میکنم. شمارهام را پیداکردند و به من زنگ زدند اما نگفتند که ما شما را از قبل میشناسیم. آمدند و گفتند که ما را شناختی؟ گفتم نه. گفتند ما در آن خانه با شما آشنا شدیم و برای غذا پیش شما آمدیم. رفتند و هفته بعد با خانواده آمدند و کمکم کارم رونق گرفت.
– این کار باعث شد که چند نفر از همسایگانم با من کار کنند، فامیلهایم هستند و خانواادهام هستند و با من کار میکنند. آشپزی بیشتر مسافرها را خودم انجام میدهم.
– یکی از همسایگان ما یک خانم پیری است که 90 سال سنش است، چادر شببافی دارد و از این چیزهای قدیمی میبافد و مسافرها که میآیند از او خرید میکنند و یا همسایگان ما تخممرغ محلی و ترشیجات محلی، سبزیجات، انواع میوه و .. را میخرند.
– از اینکه با این اقامتگاه توانستم کاری کنم که چند نفر با من کار کنند و برایشان کسب درآمد شود و به زندگیشان رونق دهدخوشحال هستم.
– یکی از هم محلههای ما کار مجازی انجام میدهد و یک وبسایتی را برای من راهاندازی کرد و باعث شد که کار ما رونق بگیرد و بیشتر دیده شویم و بیشتر مسافر جذب کنم.
– من سعی میکنم بیشتر غذاهای محلی بپزم که مردم میآیند بیشتر از غذای محلی استفاده کنند. مرغ شکم پر است، سبزی پلو با ماهی است بادمجان کباب و ترشی تره است و مسافران هم دوست دارند و اکثراً مسافر پای ثابت من شدهاند و دوست دارند بیایند. برخی بخاطر بخاری هیزمی میآیند، برخی به خاطر فضا و برخی بخاطر آرامشش دوست دارند.
– برای پخت غذا از سبزیهایی که خودم میکارم استفاده میکنم. در اقامتگاهمان درخت خرمالو، انجیر، پرتغال، نارنگی داریم و در بهار ازگیل هست و مسافران از آن استفاده میکنند. از سبزی باغم هم اسفناج و کاهو دارم و برای مهمانان استفاده میکنم. در فصل انار رب انار پخته و در اختیار مسافران قرار میدهم.
– خانه اول را در سال 96 بازسازی کردم، خانهای را که همه مسافران میگویند خانه قدیمی، بعد از یک سال دو تای دیگر با با کاهگل و به سبک قدیمی ساختم. خانههایم را طوری ساختم که سنتی هستند و طرح قدیمی را دارند و وسایل آشپزخانهاش هم قدیمی است.
– این کارم باعث شد کسانی که پیشم آمدند و راجعبه اقامتگاه پرسیدند که خوب است یا نه، همه را تشویق کردم که کار خوبی است و میتوانند ادامه دهند. دو تا از همسایههای من هم درست کردند و مشغول به کار هستند.
– دوست دارم در آینده یک رستوران سنتی بزنم که خیلی بزرگ باشد و بتوانم چند تا از خانمهای محلی خودمان را بیاورم و مشغول کار باشند و برایشان کسب درآمد باشد.