خلاصه شرح فعالیت:
– به این نتیجه رسیدیم که همین بچهها خانوادهها را میسازند و خانوادههایی که الان دچار آسیب شدهاند اینها همهشان مشکل تربیت دارند یعنی اگر درست تربیت میشدند به این آسیبها نمیرسیدند به همین دلیل تصمیم گرفتیم روی بچهها کار کنیم و اینها پدر مادرهای آینده میشوند و میتوانند جریانساز شوند.
– کانون الفاطمیون، کانوان تبلیغی جهادی است که کارگروههای مختلف دارد، کارگروه فرهنگی و خانوادهاش دست بنده است و ما کاری که در این کارگروه انجام میدهیم استعدادیابی میکنیم بین نوجوانها و جوانها و استعدادهایشان را که کشف کردیم تبدیل میکنیم به کارهای فرهنگی و اقتصادی.
– من تقریباً پانزده سالم بود که یکی از رفقای بنده آمد و گفت میخواهیم به حاشیه شهر برویم و جشن برگزار کنیم، میآیی؟ گفتم بله بریم. استارتش از آنجا خورد و با بچهها به آنجا رفتیم وچه حس و حال خوبی بود که میتوانستم در 15 سالگی با بچههای کوچکتر از خودم بازی کنم. بعد کمکم همین تبدیل شد به مجریگری و تبدیل به ایستگاههای شهری و غرفههای بازی کودک و نوجوان تبدیل شد و از همین بچهها را در غرفه و برنامههای شهری استفاده کنم و همین باعث تبدیل شدن به شهربازی شد. حالا همین بچهها در شهربازی من کار میکنند.
– شهربازی ما یک تفاوتی که با بقیه شهربازیها دارد این است که بقیه شهربازیها شهر اسباببازی است و شهربازی ما شهر بازی است و اسباببازی نیست و باید بروند و بازی کنند و بازی بسازند و یک مراحلی را طی کنند و تجربهای را کسب کنند و جایزهای را دریافت و در مراحل بعدی از آن استفاده کنند.
– در شهر بازی ما با وجود اینکه محوریت ما بازی است اما تمامی اعضا و ردههای سنی خانواده را در نظر گرفتیم یعنی خردسالان به یک قسمت رفته و شروع میکنند با مربی به بازی کردن و بازی ساختن. نوجوانها هم به یک قسمت دیگر میروند و بازیها را میسازند به کمک مربیها و مراحل را طی میکنند. خانوادهها و پدر و مادر هم در قسمت خودشان را میروند و بازیهای مفهومی میکنند نه صرفاً بازی های سرگرمی.
– ما انشالله داریم میرویم ه بینالمللی کار کنیم، یعنی در کشورهای مختلف دهکدهها، شهربازیها و یا موسسات و مجموعههای تفریحی مفهومی بسازیم که با بازیهای مختلف و انسانها با دین ما آشنا شوند. ما افق دیدمان بینالملل است که در این سمتوسو کار کنیم.