خلاصه شرح فعالیت:
– بنده چند سال پشت هم تا سال 1400 در حوزه اشتغال معتادان بهبودیافته کارآفرین برتر کشور بودم.
– در مجموعه و کارخانه ما 90 درصد بچهها بهبودیافته اعتیاد هستند که قبلاً مثل خود من که بیماری اعتیادی داشتم و مصرف میکردم و یک جایی قطع مصرف کردم.
– بار آخری که دیگر به این اعتیاد برنگشتم این بود که در سال 88 مادرم فوت کردند و یکی از آرزوهای مادرم این بود که من پاک شوم و جو خانه ما وقتی که مادرم فوت کرده بود به هم خورده بود و من آمدم یک کاری کنم که اینها حالشان خوب شود. پدرم خیلی ناراحت بودند که این مصرف تو اینقدر که من را عذاب میدهد فوت مادرت من را عذاب نمیدهد. و آنجا به خودم آمدم.
– ما تولیدکننده تشک و کالای خواب و مبلمان و سرویسهای مبلمان خانگی و اداری هستیم. تولیدکننده پکیج کامل هستیم و کارخانه ما سمت چهاردانگه است.
– ما هزینه ترک و پاک شدن بچهها را میدهیم و بعد از پاک شدن در کارخانه مشغول به کار میشوند. شاید الان این تعداد از بچهها 80 – 90 درصدشان را خودمان بردیم برای سمزدایی و بعد از پاکی هم استخدام میشوند.
– پدر من یک وانت داشت و گفت که این را بفروش و برای خودت سرمایه کن. من رفتم و این ماشین را معامله کردم 50 هزار تومان بیعانه گرفتم و 49 تومان از آن برای مالیات و اینها رفت و یک هزار تومان از آن مانده بود. بعد به محضر رفتیم مابقی پول را خریدار داد و پدرم برداشت و جیبش گذاشت، پدرم قول داده بود این پول برای سرمایه من باشد. پدرم گفت من این پول را لازم دارم و عروسی برادرت است. آن لحظه که از پلههای محضر میآمدم بغض کرده بودم و هزار تومان پول داشتم و برای آن پول برنامه داشتم. از میدان رشدیه تا چهارراه قهوهخانه یافتآباد دلم شکسته بود. گفتم من باید یک کاری کنم و به اینها ثابت کنم اینگونه نیست که من پول را هدر دهم. من تصمیم گرفته بودم و میخواستم یک دگرگونی در خانواده ایجاد کنم و به این ایمان داشتم.
– من از خدا میخواهم در مملکتم در ایران و هرکجای دنیا هیچ معتادی نباشد که بخواهد برود ترک کند و پیش من بیاید برای کار کردن. همهشان پیش خانوادههایشان باشند و در زندگیهایشان موفق باشند. هدفم در کارم این است که 5 هزار نفر از بچههای بهبودیافته را افزایش دهم.– در حال حاضر شعبههایمان را زیاد کردیم و کارخانهها در حال ساخت هستند و هرکدام دویست نفر هستند اما زمانبر است.