آقای مهدی سندگل، متأهل و اهل استان گلستان است که کارمند سازمان تبلیغات اسلامی میباشد. ایشان با جمعآوری تعدادی از افراد که در زمینههای فرهنگی و رسانهای مشغول به فعالیت بودند، ستادی را تحت عنوان «ستاد مردم» راهاندازی کردند. در روایت ایشان، با نحوه تشکیل این ستاد و فعالیتهایی که انجام میدادند، بیشتر آشنا میشویم.بیش از هر چیزی، دغدغه ما در عرصه فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی از همان روزهای ابتداییِ ورود به عرصه بسیج و انقلابیگری شکل گرفت و محدود به امروز و دیروز نیست، بلکه این دغدغه از ابتدا در دل هر فرد فعال فرهنگی وجود داشت. پس از شروع فعالیتهای ما برای انتخابات ریاست جمهوری، در کمتر از یک هفته تا ده روز پس از ایام شهادت آیتالله رئیسی، با گروهی از دوستان همشهریام، شروع به فعالیت کردیم. این گروه که متشکل از ۲۰ تا ۳۰ نفر از افراد دغدغهمند فرهنگی و رسانهای شهرستان، چه از بدنه سازمانی و چه از افراد مردمی بود که در کنار هم جمع شدند تا گامی مؤثر برای افزایش مشارکت در انتخابات و برقراری شور و نشاط انتخاباتی بردارند. برخی از اعضای این گروه از خبرگزاریها بودند، برخی دیگر از بسیج و در مجموع همگی در مجموعه جبهه انقلاب و همفکر ما به شمار میرفتند.نگاه ما به افراد تنها بر اساس دغدغه و توانمندیهای آنان بود. مأموریت اصلی این گروه، یافتن راهحلهایی برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات و ارتقای شور و هیجان انتخاباتی بود. ستاد فعالیتهای ما در سازمان تبلیغات مستقر شد و حدود ۲۵ جلسه با این گروه برگزار کردیم. امکاناتی همچون اینترنت را در اختیار اعضای گروه قرار دادیم تا بتوانند در فضای مجازی به فعالیت بپردازند. در این جلسات، برنامهریزیهای دقیق انجام داده و کارها را به چندین قسمت تقسیم کردیم، بهطوری که چهار کارگروه اصلی ایجاد شد: کارگروه تولید محتوا، کارگروه انتشار، کارگروه میدان و کارگروه رصد و تحلیل. در هر کارگروه ۶ تا ۷ نفر مشغول به فعالیت شدند و وظایف هر گروه بهطور دقیق تعیین گردید. به مدت حدوداً ۱۵ روز متوالی، هر روز صبح از ساعت ۶ تا ۷:۳۰، در این جلسات برنامهریزی میکردیم.در دور اول انتخابات ریاست جمهوری، هدف ما تنها افزایش مشارکت بود، اما در دور دوم به معرفی اصلح طبق دیدگاههای مقام معظم رهبری پرداختیم. استان گلستان با ۳۰ درصد جمعیت اهل سنت، مناطقی داشت که دیدگاههایی متفاوت با آنچه که ما تبلیغ میکردیم، داشتند. با این حال، ما برای هر شهرستان یک رابط مردمی انتخاب کردیم تا این خطوط اصلی- یعنی افزایش مشارکت و معرفی اصلح- را در پیش بگیرند. این فعالیتها علاوه بر کارهای شخصیمان در ستادها بود.ما با تمام جدیت وارد میدان شدیم و سعی کردیم مجموعههای انقلابی و دولتی مختلف از جمله جبهه فرهنگی، بسیج اقشار، قرارگاه مردمی خواهران، سازمان تبلیغات، استانداری، کمیته امداد، اداره ورزش و جوانان و دیگر نهادهای مرتبط را به هم متصل کنیم و در فاز تبیین معیارهای اصلح وارد عمل شویم. نهادهایی مانند حوزه هنری، صداوسیما و سراج را که ظرفیت تولید محتوا داشتند، به میدان آوردیم و از آنها بهره گرفتیم. هشتگهایی نظیر «مثل رئیسی» را در فضای مجازی راه انداختیم و در ساعات خاص برای ترند کردن آنها عملیات میکردیم. در این راه از خبرگزاری بسیج هم کمک گرفتیم تا تبلیغ این هشتگ در فضای مجازی تقویت شود. به علاوه، در یکی از گردهماییها توانستیم در عرض ۱۰ ساعت، نزدیک به ۸ هزار نفر از سراسر استان در گرگان جمع کنیم.فعالیتهای ما از یک جمع ۲۲ نفره آغاز شد و سپس دوستانی از بسیج دانشجویی استان، سراج و حوزه هنری به ما پیوستند و جلسات مشترکی را با آنها برگزار کردیم. در دور اول انتخابات، «ستاد مردم ایران» را تأسیس کرده و تریبونهای آزاد را در مکانهای شلوغ برقرار کردیم. در بخشی دیگر، طلبهها را ساماندهی کرده بودیم تا در سازمانها و ادارات با کارکنان صحبت کنند یا جلسات پرسش و پاسخ برگزار نمایند. در حوزه اهل سنت نیز تعدادی از دوستان ما بسیج شدند و به روستاهای اهل سنت رفتند تا با مردم آنجا گفتوگو کنند. همچنین به شهرداریها، محتوا و خوراک فکری میدادیم تا بیلبوردهایی در سطح شهرها نصب نمایند.در فضای مجازی هم کانالی راهاندازی کردیم و دهیاریها و تشکلهای مردمی را به این کانال هدایت کردیم. در این کانال، محتواهایی از جمله نحوه ارتباطگیری با افراد و اقشار خاکستری بارگذاری مینمودیم.مدل فعالیت جزیرهای برای ما مطلوب نبود، به همین دلیل در شهرستانها، ارتباطات منسجمی میان دستیار مردمیسازی فرماندار، نمایندگان ستادها، رابط خواهران و رابط بسیج دانشجویی برقرار کرده بودیم. این افراد با یکدیگر بهطور کامل هماهنگ کار میکردند و از تداخل و موازیکاری جلوگیری میشد. برای مثال اگر قصد تبلیغ در یک روستا داشتیم، بین اعضا تقسیم وظایف میکردیم تا هر فرد بخش خاصی را پوشش دهد و از تکرار کار جلوگیری شود.هزینههای مربوط به اینترنت از منابع مردمی تأمین شد و کارگروه مشارکت استانداری نیز به ما کمک کرد. هزینههای تغذیهای نیز توسط دانشگاه علوم پزشکی تقبل گردید. برای حفظ و ادامه این حرکت، درصدد اجرای طرحی برای جهاد تبیین هستیم تا این ساختار بهعنوان یک شبکه فعال و پویا باقی بماند و بتوانیم این جریان فرهنگی را حفظ کنیم.