نام مجموعه: طرقبه جوان بمان
محل فعالیت:
در کنار طرقبه جوان بمان پویشی به نام پناح (پویش ناجیان حیات جنین) داریم.
ما در دو عرصه فعالیت میکنیم:
- تبلیغ فرزند آوری
- حمایت از جنین و فرهنگسازی برای پیشگیری از سقط
کادر اصلی:
خانوادگی است، من، همسرم، دخترم، داماد و خواهرم. خواهرم بیشتر کارهای اطلاعرسانی را انجام میدهند.
در هر روستا یک رابط داریم، مثلاً در روستای طرقبه یک رابط داریم برای شناسایی مادران نیازمند و هم برنامههای فرهنگی که به ما کمک کنند.
یکی دو تا خادم امام رضا هم هستند که اینها از حرم به افراد زنگ میزنند که بچهشان را نذر آقا کنند و دلشان نرم شود.
مخاطبین:
ما جشن شکوه مادری که میگیریم 300-400-500 نفر میآیند.
بروشور که چاپ میکنیم باز بستگی دارد به دست چهکسی برسد، مثلاً در نمایشگاهی که داریم بستگی به تعداد بازدیدکننده از نمایشگاه دارد که آن بروشورها به دست چه کسی برسد.
در عرصه حمایت از جنین مثلاً یکسری نمایش فیلم داریم یا در جلسات مختلف میرویم و برای تبیین صحبت میکنیم یا در پایگاههای بسیج، همه تعداد متغیر است.
به عبارتی مخاطب ثابت نداریم بلکه در هرجایی که فرهنگسازی میکنیم آنجا مخاطب خاص خودش را دارد.
فعالیت:
همسرم در همافزا یک مصاحبه انجام دادهاند در آنجا مجموعه را معرفی کردهاند.
ما در عرصهی فرزندآوری و پیشگیری از سقط جنین فعال هستیم. فعالیتهایمان شامل:
- برگزاری جشنهای شکوه مادری
- چاپ بروشور
- هدیه به مادرانی است که از سقط منصرف شدهاند.
- مشاوره برای انصراف از سقط، یعنی افرادی را که میخواهند سقط کنند را به ما ارجاع میدهند و ما تلفن زده و اینها را از سقط منصرف میکنیم. این افراد صرفاً از طرقبه نیستند بلکه از همهی شهرهای کشور هستند، زیرا ما با مجموعههای دیگر هم کار میکنیم.
موفقیت و خاطره:
این از موفقیتهای ما نیست، ما وقتی زنگ میزنیم و میگوییم از مشهد هستیم خودبهخود دلش نرم میشود.
چند مادر بودند که در آزمایش غربالگری به اینها گفته بودند که بچههایشان مشکل دارند، اما بچهها را نگه داشتند و سالم هم به دنیا آمدند و برای من خیلی حس خوبی بود. زیرا من در دوران بارداری اینها خیلی نگران وضع روحی مادران بودم. یا یک مادری بود دو دختر معلول داشتند و بچه سومش را نیز از ترس اینکه باز معلول شود میخواست سقط کند، اما منصرف شد.
ایدههای منصرف کردن:
نیاز به چیزی نیست، بلکه آنها فقط باید بدانند که این بچه زنده است.
یک تفکر غلطی که شکل گرفته است این است که افراد فکر میکنند که جنین صرفاً یک تکه گوشت است، اما باید بدانند که این جنین از ابتدا استعداد بالقوه دارد برای انسان شدن.
بیشتر علت سقطها از ترس است، ترس اقتصادی، ترس بر هم خوردن تعادل و سرزنش مردم. اگر افراد بدانند که این جنین مراتبی از روح را دارد و سقط آن اخلاقاً و شرعاً درست نیست خودبهخود نرم میشوند.
در برخی موارد نیز ما صرفاً با مادر مشکل نداریم، او میپذیرد که سقط نکند ولی پدر راضی نمیشود که در این حالت همسرم با ایشان صحبت میکنند.
سختیها و مشکلات:
- اقناع کردن مادر
- غربالگری: موردی داشتیم که مادر به دلیل مسائل اقتصاد تصمیم به سقط داشتند و ما ایشان را منصرف کردیم، ایشان به غربالگری رفته و آزمایششان خوب نبود و به دلیل استرسی که به ایشان آورده بودند اینقدر فشار این مادر بالا رفته بود که دو روز در بیمارستان بودند. بعد آمنیوسنتز انجام داده بود و دچار سوراخ شدن کیسه آبشده و عفونت گرفته بود و هر هفته مجبور بود سونو انجام دهد. و هزینههای بالایی داشته و الآن که جواب آمده بچه سالم است.
خاطرات:
یک موردی داشتیم در مشهد که بچه اولش بود و سیپی (CP) بود و دکتر گفته بود که حتماً باید سقط کند. ولی من با ایشان صحبت کردم و از سقط منصرف شدند و آزمایشها را به تهران فرستادیم و گفتند بهاحتمال خیلی زیاد بچه سالم است و الحمدالله سالم به دنیا آمد.
کمکها: اداره اوقاف طرقبه: قرآن استیجاری دارند و ما نیز گروهی از مربیان را داریم که قرآنشان خوب است قرآنها را خوانده و هزینه را صرف این امور میکنیم. همچنین هزینه بروشور و نمایشگاهها را کمک میکنند