خلاصه شرح فعالیت:
– در سال 1380 به کربلا رفتم و به خدمت آیتالله سیستانی رسیدم و گفتم که من را موعظه کنند و چیزی که ایشان فرمودند این بود که در پایین شهر مشهد شما کسانی هستند که واقعاً نیازمند هستند و بهتر است که بهشان کمک شود.
– اینجا بیتالمهدی در حاشیه شهر مشهد در استان خراسان رضوی است.
– ده سالی هست که بازنشست شدم و از سال 1378 در محله ما دو تا از پسرها بودند که داشتند به مسیری میرفتند که نباید میرفتند، رفتم و با اینها دوست شدم و اینها را به مسجد بردم و ظرف مدت یک ماه 75 نفر از بچهها را جمع کردم و صبح قبل از اینکه به اداره بروم در فضای سبز بازی میکردیم و بعد از آن که از اداره برمیگشتم باز با اینها در بحث فوتبال بودم. در بحث مراسمات به بچهها گفتم که بیاییم و یک مبلغی از پول تو جیبیهایمان را گذاشته و نان توزیع کنیم، بعد دیدم از نان مهمتر باید روی فکر اینها کار کرد.
– در حال حاضر ما 12 تا شعبه داریم و ده تا از شعبههایمان در همین منطقه است و تخصصی کردیم، از مرکز قرآنی، کتابخانه، کامپیوتر، کلاسهای علمی و هنری و 500 نفر از افراد ما خادمان امام رضا بودند که سالمندان این منطقه را شناسایی کردیم و 320 نفر از افراد این منطقه را داریم که خادم مسجد هستند و هر هفته یکی از مساجد را نظافت میکنند. نزدیک دویست و خودهای از دختر خانمهای جوان هستند که کلاس هفتم تا یازدهم که اینها خادمالشهدا هستند و ماهی یکبار به مرقد مطهر شهدا رفته و آنجا را غبارروبی میکنند و ضمن اینکه برای هر 10 – 15 نفر اینها یک پشتیبان قرار دادم و برایشان یکسری کلاسها از نظر بحث اخلاقی و چه از نظر درسی برایشان گذاشتم.
– بحث درمان را داریم که با چند تا از پزشکان صحبت کردم و به اینجا آمده و به شکل رایگان یکسری را ویزیت میکنند و دارو میدهند.
– خانوادههای نیازمندی را داریم حدود 480 خانواده که اینها واقعاً بیبضاعت هستند و توان کار را ندارند اینها را حمایت کرده و 300 تا خانه را شناسایی کرده و گفتیم که در این خانهها روضه ماهیانه برگزار میشود و برایشان مداح میفرستیم و پذیرایی هم با خودمان است وآنها فقط مکان را در اختیار ما قرار میدهند.
– کلاسهای علمی و نخبهپروی داریم. بچههایی در کلاس سازهکاری آمدهاند که در غرب کشور مقام اول را کسب کردهاند. سالن ورزشی را تاسیس کردیم که این بچههایی که به این کلاسها میآیند به عنوان تشویقی میروند و از سالن ورزشی استفاده میکنند.
– کلاس نهجالبلاغه داریم، کلاس مکالمه عربی داریم، کلاس زبان داریم که الان بچههای ما میتوانند نهجالبلاغه را به زبان انگلیسی مکالمه داشته باشند.
– در یکی از شهرستانهای نیشابور یک شعبه زدیم و 65 تا روستا را زیر نظر داریم. سبزوار هم یک شعبه زدیم. من با توجه به اینکه 7-8 سال که بازنشست شده و 25 سال است که دارم این فعالیت را انجام میدهم حس بسیار خوبی دارم. یعنی اگر یک روز به منطقه نیایم و با بچههای حاشیه شهر نشست و برخاست نکنم انگار یک چیزی کم دارم و واقعاً ضروری میدانم.
– طرحهای بسیار زیادی دارم، مثلاً یکی از طرحهایم این بوده که تا به حال برای 180 نفر بین نماز مغرب و عشا یک دست کتوشلوار تهیه کردم و طی یک مراسمی به اینها دادم و این بچه مسجدی شده است.
– کار فرهنگی هم نیازمند این هستیم که حمایت شویم و یک کاری است که زود هم جواب نمیدهد و زمانبر است، مثلاً من بخواهم جذبشان کنم تا اینکه به جایی برسند زمان میبرد.
– ما الان تعداد بسار زیادی داریم که الان در حوزه علمیه رفتند و پزشک هستند که خود همین بزرگواران در اینجا حضور دارند و 40 نفر بچههای پیش دبستانی داشتیم که همانها باز به عنوان مربی در اینجا فعالیت میکنند.