آقای اکبری متولد قائمشهر است، ارشد مدیریت خوانده و 35 سال دارد. او 4 سال است که وارد حوزه روایتگری دفاع مقدس شده و عضو انجمن راویان است. او که همیشه دغدغه انتقال محتوا در رابطه با جبهه‌ی مقاومت را داشته، تمرکز خود را بر روش صحیح انتقال محتوا و روایت‌گری گذاشته تا بتواند به بهترین شکل ممکن روایت خویش را به تصویر بکشد. او مخاطب امروز را خوب می‌شناسد، مخاطبی که در فضای مجازی رشد کرده و انتقال اطلاعات و محتوا را با سرعت زیاد تجربه کرده است بنابراین به دنبال روشی است که بتواند محتوا را با سرعت و جذابیت منتقل کند در عین حال ظرفیت فرهنگ بومی را هم به کار بگیرد.
این دغدغه، او را به روش چهارپایه خوانی کشانده است. هنری اصیل و بی‌ریایی که سالیان سال در بازارهای تهران و برخی شهرستان‌ها اجرا می‌شود و در کنار لوازم عزاداری سنتی نظیر کتل و علامت و کتیبه‌های محتشم در میان ایرانیان جایگاه خاصی دارد. اجرای این سنت به این شکل بوده که مداح برای اینکه صدایش به گوش همه برسد و عزاداران بتوانند چهره او را ببینند، روی چهارپایه‌ای می‌ایستاد و مردم دور او جمع می‌شدند و روضه‌خوانی را آغاز می‌کرد.

نرم‌افزار ایرانی
همیشه دغدغه انتقال محتوا داشتم و می‌خواستم محتوا هم فشرده و کپسولی باشد و هم با مخاطب تناسب داشته باشد. همین دل‌مشغولی آرام آرام مرا به دوره مکتب شهید سلیمانی و روایتگری کشاند. ما روایت گری را روی چهارپایه‌خوانی سوار کرده‌ایم یعنی در زمینه روش‌ها و تکنیک‌های ارائه از روایت مصور و شیوه‌های حماسی و هیجانی استفاده می‌کنیم.
چهارپایه‌خوانی مانند سرود، نرم‌افزار حوزه خودمان است که اگر بتوانیم محتوا و شیوه‌های ارائه آن را به‌روز کنیم اتفاق خوبی برای آن رقم می‌خورد. تجربه‌ای هم در مکتب شهید سلیمانی در زمینه ارائه مصور داشتیم و از عکس و تصاویر استفاده کردیم. در مورد فلسطین نقشه‌ی منطقه آماده شد و ما برای توضیح و روایت مسئله فلسطین از آن استفاده می‌کردیم. همین ابتکار باعث شد مردم استقبال کنند و در جاهایی که مخاطب ما نوجوانان بودند، جلوه بصری مطلوبی را به وجود آورد و اتفاق خوبی افتاد.
برای ارائه تصاویر از ویدئو پروژکتور که خیلی از مساجد هم دارند، استفاده می‌کنیم البته در صدد هستیم خودمان یک دستگاه تهیه کرده و مستقل شویم چون استفاده از آن راحت‌تر است در ضمن نیازی به جابجایی بنر هم نیست و فقط نقشه را به محل ارائه می‌بریم.
فرمت‌های ارائه را 5 دقیقه تا یک ربع بین نماز مغرب عشاء تنظیم می‌کنیم یعنی این بسته روایت را به شکلی ارائه می‌دهیم که قابلیت اجرای برنامه بالا باشد و بهانه‌ اینکه جمعیت حوصله ندارند را از میزبان بگیریم و بتوانیم کاری را انجام دهیم.
استفاده از ظرفیت‌های نرم‌افزاری خودمان دغدغه همیشگی من بوده است. الان هم قصد دارم نحوه ارائه روی چهارپایه‌خوانی را ترویج دهم و بازخوردهای مطلوبی از این موضوع گرفتم. آنچه در ارائه برایم اهمیت دارد این است که به شیوه حماسی، کپسولی و بدون مقدمه مطالب مهم و اساسی را به مخاطب منتقل شود بدون اینکه۴۰ دقیقه بالا و پایین داشته باشد. این سبک ارائه، میدانی است و در پارک ها، جشنها و مجالس مختلف قابل اجراست. مخاطب بیشتر با آن ارتباط برقرار می‌کند، حس می‌گیرد و محتوا را هم درمی یابد چون استفاده از فضای مجازی سلیقه‌ها را تغییر داده و مردم نمی توانند نیم ساعت پای یک ارائه بنشینند.

راوی تنها
قبل از ورود به این عرصه بیشتر در حوزه تشکیلات و تاریخ اسلام فعالیت داشتم. خلأیی را احساس می‌کردم و متوجه شدم یک سری از محتواها کمتر ارائه می‌شود مثلاً اگر شما در شهر ما بگردید، کسی را پیدا نمی کنید که بخواهد یا بتواند وصیت نامه امام را بگوید. درواقع کسی نیست که درباره این مسائل صحبت کند. احساس کردم بخشی از محتواها هستند که می‌توانیم به مردم بگوییم اما کمتر گفته شده و کسی به سمت این داستانها نرفته است. سپس در حوزه دفاع مقدس دقیق شدم و در دوره «روایت مکتب شهید سلیمانی» که شرکت کردم انگیزه مضاعفی برای ورود به حوزه جبهه مقاومت به من بخشید.
الان شش هفت ماهی است که آقای زارع ( از بچه‌های جبهه خاتم) دست ما را از نظر محتوایی پر می‌کنند و پیگیر برنامه‌ها هستند. ایشان با مجالس، محافل، مدرسه، هیئت و مساجد برای اجرا و روایت ما هماهنگ می‌کند. از شهادت شهید رئیسی به این طرف ورود به این مسئله مضاعف‌ شده است.
من از جایی حمایت نمی شوم و وارد فضاهای حاکمیتی نمی شوم. تنها کار می‌کنم و تازگی‌ها با چند تا از بچه‌های دوران دانشجویی گروهی تشکیل داده‌ایم ولی هنوز خیلی فعال نشده و بچه‌ها جهادی وارد داستان نشده‌اند و روی انگیزه شان کار می‌کنیم تا چه شود! یک صفحه اینستاگرام داریم که در آنجا اطلاع رسانی می‌کنیم و محتواهایی را به اشتراک می‌گذاریم. کانالی را هم در ایتا داریم که گاهی صوت جلسات را خودم ضبط می‌کنم و در آنجا می‌گذارم. تعداد اعضای کانال زیاد نیست اما دوهزار نفری در اینستاگرام ما را دنبال می‌کنند.
بخشی از این محتوا هیچ وقت به گوش مردم نرسیده است. این‌ها حرف‌های تازه‌ای هستند مثلاً شبهه فروش زمین را 45 سال است که مردم می‌شنوند و هیچ‌کس نه تاریخ آن را بیان کرده، نه سند و مدرکی را به نمایش گذاشته و رو کرده است. بسیاری از عامه مردم ماجرا از تبادل قدرت انگلیس و اسرائیل بعد از جنگ جهانی هم اطلاعی ندارند. این سبک از ارائه مسئله و داستان، اتفاق خوبی برای آرام‌ کردن افکار عمومی است که شبهات زیادی دارند. سؤالی را جواب می‌دهید و سؤالی بعدی می‌آید. برای کسانی‌که اطلاعات را فقط از طریق فضای مجازی دریافت کرده‌اند و جواب سؤالاتشان را نگرفته‌اند این یک نقطه عطف است. به نظرم هرچه این سبک کار قوت بیشتری بگیرد و محتوا عامه پسندتر و متناسب با ذهن مخاطب عام باشد بهتر و مؤثرتر است.