آقای محمدی اهل استان آذربایجان غربی است و سابقه زیادی در زمینه تبلیغ چهره به چهره و اعزام روحانی به روستاها دارند. ایشان با گسترش فعالیت‌هایشان توانستند رابط‌هایی در شهرهای آذربایجان غربی پیدا کنند. در متن زیر با این فعالیت‌ها بیشتر آشنا می‌شویم.
بنده از سال ۱۳۸۶ فعالیت‌های فرهنگی خود را آغاز کرده و در این مدت در روستاها و مناطق حاشیه‌ای، ارتباطاتی مستمر برقرار کرده‌ام. در ابتدا ارتباطات‌مان از طریق اعزام روحانیون به روستاها انجام می‌شد. به مرور، رابط‌هایی را در این مناطق شناسایی کردیم که بیشتر آنان فرماندهان پایگاه‌های بسیج یا مسئولان هیئات مذهبی بودند. در مناطقی که رابط نداشتیم، شخصاً به روستاها می‌رفتیم تا وضعیت را شناسایی کرده و با مردم صحبت کنیم.گروه‌های اعزامی ما معمولاً از دو نفر آقا (یک راننده و یک همراه) و سه نفر خانم تشکیل می‌شد. هدف اصلی از این اعزام‌ها تبیین لزوم مشارکت در انتخابات و آگاهی‌بخشی به اهالی روستاها در مورد معیارهای انتخاب کاندیدای اصلح بود. برای تقویت پیام خود، از کلیپ‌های مقام معظم رهبری، استاد پورازغدی و سایر شخصیت‌های معتبر از جناح‌های مختلف استفاده می‌کردیم تا مردم را در مورد اهمیت انتخابات و نقش آنها در سرنوشت کشور آگاه سازیم. در برخی از موارد، کلیپ‌هایی از شخصیت‌های سیاسی برجسته را پخش می‌کردیم که در آنها از عملکرد قوه مجریه در طول سه دهه گذشته و اختیارات آن سخن گفته می‌شد.یکی از چالش‌های بزرگ ما در این مسیر، عدم تمایل برخی از مردم به شرکت در انتخابات بود. در این مواقع به آنها یادآوری می‌کردیم که «رأی ندادن شما در حقیقت، رأی دادن به دشمنانی همچون ترامپ و سایر مستکبران است؛ یعنی با رأی ندادن هم به نوعی رأی می‌دهید.» این نوع گفت‌وگوها توانسته بود نگرش برخی از مردم را تغییر دهد و آنان را به شرکت در انتخابات ترغیب کند.علاوه بر روستاها، ما در پارک‌ها و مناطق حاشیه‌ای شهر نیز حضور داشتیم و گروه‌های ما با مردم به گفت‌وگو می‌پرداختند و تریبون‌های آزاد برگزار می‌کردند. در این تریبون‌های آزاد، حدود ۷ تا ۱۰ نفر گرد هم می‌آمدند و یکی از روحانیون یا دانشجویان به جمع آنان می‌پیوست. یکی از مسائل عمده‌ای که مردم از آن گله‌مند بودند، دزدی‌هایی بود که در طول سال‌ها از بیت‌المال صورت گرفته بود و این موضوع به دفعات در این جلسات مطرح می‌شد.گام دیگر ما، بهره‌گیری از فضای مساجد و جمع‌های مذهبی بود. به‌عنوان مثال، در کلاس‌های قرآن از مربیان برای گفت‌وگو با مردم در خصوص مسائل روز استفاده می‌کردیم. در همین راستا برخی از اعضای گروه ما برای پخت آش نذری در مناسبت‌های مختلف همکاری می‌کردند. در حین پخت آش، به گفت‌وگو با مردم می‌پرداختند و با آنان درباره اهمیت مشارکت در انتخابات و مسائل مختلف اجتماعی صحبت می‌کردند.در حال حاضر ما در هشت شهرستان از جمله شاهین‌دژ و میاندوآب رابط‌هایی داریم و از طریق آنها، افراد دیگری را شناسایی کرده و ارتباطات‌مان را با نوجوانان و جوانان برقرار کرده‌ایم. این ارتباطات همچنان ادامه دارد و حتی پس از فضای انتخاباتی حفظ شده است.اگرچه در مسیر فعالیت‌های خود با موانعی همچون عدم همکاری برخی از نهادها مواجه شدیم و برخی افراد به جمع ما نپیوستند، اما از دیگر استان‌ها حمایت‌هایی صورت گرفت. در جلسات ما، اساتید حوزه و دانشگاه فعال هستند و هرکدام از آنها شبکه‌های خاص خود را برای پیشبرد اهداف تشکیل داده‌اند.در مجموع، تلاش‌های ما در این زمینه نه‌تنها برای افزایش مشارکت در انتخابات، بلکه برای ایجاد ارتباطی مستمر و پایدار با مردم مناطق مختلف بود تا بتوانیم در کنار آنها، نقش مؤثری در ارتقای آگاهی عمومی و تقویت همبستگی ملی ایفا کنیم.
