ما کمک می‌خواهیم!

آقای کوهزادی اهل شهرستان بدره استان ایلام است و تقریباً یک ماه بعد از شهادت سید حسن نصرالله و حمله به لبنان فعالیت خود را در راستای پویش ایران همدل آغاز کرده و به‌خصوص در جمع‌آوری کمک‌های مردمی از اقشار مختلف و روستاها و شهرهای مختلف برای حمایت از جبهه‌ی انقلاب با توجه به شناختی که از فرهنگ مردمی منطقه خود دارد، موفق عمل کرده است.

سخاوت جنگ‌زدگان
کمک‌ها در اماکن مختلف و به شیوه‌های متنوعی جمع‌آوری می‌شوند. در مدارس، مساجد، حسینیه‌ها، نشست‌های عمومی مثلاً یک مراسم عمومی برای فرهنگیان ورود می‌کنیم اول با این عزیزان صحبت می‌کنیم و بعد کمک‌ها جمع‌آوری می‌شود یا حوزه‌ی خواهران برنامه‌ای مثل نشست‌های تخصصی دارند آنجا ما از طریق رابطین خواهر اقدام می‌کنیم و برای جمع‌آوری کمک حاضر می‌شویم. برخی از خانواده‌ها از ما دعوت گرفتند و من شخصاً به آنجا می‌روم مثلاً خانواده‌ای بالای پنجاه میلیون تومان طلای خودشان را برای کمک به جبهه‌ی مقاومت اهدا کردند.
اتفاقات جالبی هم درحین این فعالیت‌ها رخ می‌دهد در یک مورد که به مدرسه ابتدایی دخترانه رفته بودیم، در آنجا پرچم‌های کوچک ایران و فلسطین توزیع شده بود. یکی از بچه‌ها گریه می‌کرد چون پرچم به او نرسیده بود. به او گفتم: خوب با این دوستت باهم پرچم جمهوری اسلامی را دست بگیرید. گفت: نه! به من پرچم فلسطین بدهید. پرچم فلسطینی را که روی ماشین سپاه بود به این دانش آموز دادیم. بچه‌های ما از دوران ابتدایی عاشق مکتب و جبهه‌ی مقاومت می‌شوند و ما به این صورت نوجوان و جوانان را برای فلسطین پرورش می‌دهیم یا چند روز پیش که در یکی از حوزه ها‌ی جمع‌آوری طلای حوزه علمیه خواهران شهر ایلام مادر دو شهید آمده بود، از آنجایی که گاهی پیرزن و پیرمردها ترجیح می‌دهند به بانک نروند و پول نقد را در خانه نگه می‌دارند، این مادر شهید هر چه پول نقد در این سال‌ها جمع کرده بود را دسته کرده و کش دور آنها بسته و هدیه کرد، یا مادری می‌خواست طلا اهدا کند به آنجا که رفتیم دخترشان هم به تبعیت از مادر یک زنجیر و عروس‌شان که در خانه‌ مهمان بود، قطعه طلایی اهدا کردند. این نوع دوستی و دوستدار انقلاب بودن ریشه در اعماق فکری و باطنی مردم استان ایلام و همه کشور و شهرستان‌ها دارد.
مردم ایلام مقاومت را با پوست و گوشت و استخوان‌ خود لمس کرده‌اند. این‌ها مردم مقاومی هستند که هشت سال دفاع مقدس را درک کردند. در روزهایی که مهران و ایلام و مناطق دیگر استان بمباران می‌شدند، مردم چادرنشین شده بودند برای همین مقاومت مردم غزه، لبنان، فلسطین و جبهه‌ی مقاومت را درک می‌کنند چون با درد آشنا هستند و پای کار این جبهه می‌ایستند. ما در مدرسه، خیابان اصلی، دانشگاه یا هر جای دیگر فقط سیستم صوتی برپا می‌کنیم، مردم خودشان جمع می‌شوند چون این جبهه را به خاطر اینکه مقاومت در میان آنها ریشه دار است، درک و لمس کردند.
در زمان جنگ هرکس هر چیزی که داشت برای رزمندگان می‌فرستاد یعنی مردم ایلام علی‌رغم اینکه خودشان جنگ زده بودند اما دست‌های سخاوتمندی برای کمک به رزمندگان اسلام در هشت سال دفاع مقدس داشتند. آنها این حمایت‌ها را به عنوان یک وظیفه شاید بسیار عمیق‌تر و بیشتر نسبت به سایر نقاط احساس می‌کنند چون با آن زندگی کرده‌اند و بهتر درک می‌کنند.
من یک جایی سخنرانی داشتم، پیرمردی حضور داشت که گفت: ما زمان جنگ خودمان هم چیزی نداشتیم و خیلی از کسانی‌که شاید آن روز تمکن مالی لازم را داشتند جنگ زده شده بودند حتی مرغ و خروسی که در خانه داشتند برای امرار معاش خودشان استفاده می‌شد اما آن را هم به رزمندگان هدیه می‌دادند.

این تجربه متعلق به طرح «مرکز مشاوره امام رضا (ع)» با 2 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.

مجری طرح:

تصویر آقای کوهزادی

آقای کوهزادی

https://mtedad.org/?p=8070

تجربه‌های مشابه:

راوی: خانم رباب دقاقله نام مجموعه: هیئت حضرت زینب کبری سلام‌الله استان:....

راوی: خانم بتول حسینی‌نژاد نام مجموعه: فعالیت در حوزه علمیه فاطمیه شهرستان....

راوی: آقای جواد پوردکان نام مجموعه: شبکه بهداشت استان: هرمزگان (جاسک) بیوگرافی:....

راوی: خانم نسرین احمدزاده نام مجموعه: کانون فرهنگی تبلیغی انصار الزینب (س)....

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

No products in the cart.

Return To Shop
ورود به سایت