ما کمک می‌خواهیم!

خدیجه ملکان، طلبه حوزه علمیه جامعه الزهرا، فعال و کنش‌گر اجتماعی است. وی از سال 1384مجموعه‌ای به نام «هیئت منتظران شهادت» را تأسیس کرده که هم‌اکنون حدود 25 سال سابقه فعالیت دارد. نام هیئت برگرفته از این جمله شهید مهدی زین‌الدین است که: « در زمان غیبت منتظر به کسی گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد.»
این مجموعه‌ در حوزه نوجوانان و جوانان برنامه‌های گسترده و متنوعی را اجرا می‌کند. در حل حاضر سه نسل از بچه‌هایی این مجموعه بزرگ شده، ازدواج کرده‌اند و همراه با فرزندانشان در این برنامه‌ها شرکت می‌کنند. هیئت منتظران شهادت بعد از طوفان الأقصی به‌خصوص با اعلام حکم جهاد رهبر انقلاب تمام پتانسیل خود را صرف تببین، جمع‌آوری کمک و هر آنچه از دستشان بر می‌آید و می‌توانند کرده‌اند.

درحال‌وهوای مقاومت
کار تربیتی را باید از بچگی شروع کرد و طبق همان روایتی که می‌فرمایند: بچه‌ها در کودکی مثل موم در دست شما هستند و هر شکلی که موم را بچرخانید و ورز بدهید، شکل می‌گیرند. به این نتیجه رسیدیم که بیشتر روی بچه‌ها کار کنیم. ما مهدکودک داریم اما بیشتر از کلاس اول به بعد روی بچه‌ها کار می‌کنیم و هر کدام از این بچه‌ها در مقاطع مختلف تحصیلی مثل ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان و جوان‌ها یک مسئول دارند. نتیجه زحمات ما این شده که در مساجد ورود کنیم و الان در بحث مسجد محوری کشور فعالیت داریم.
با توجه به این که ما از دوران کودکی رژیم طاغوت را درک کردیم. روحیه مقاومت از همان دوران در وجود ما شکل گرفت و در حال و هوای مقاومت، ایستادگی، جبهه، جنگ و فعالیت فرهنگی رشد کردیم. دوران راهنمایی زمان درگیری طرفداران بنی‌صدر و آیت الله بهشتی بود. در مدرسه هم جزء فعالان فرهنگی بودم و غیر از تحصیل در یک مجموعه مذهبی هم حضور داشتیم که آنجا با خانم شهید چمران، نوه حضرت امام و…در ارتباط بودیم.
در این ایام مقاومت، قبل از شهادت سیدحسن نصرالله بحث شهید اسماعیل هنیه و جنگ غزه بود. در هر موقعیتی این سوال را از خودم می‌پرسم که الان وظیفه من چیست؟ سیل، زلزله، ایام کرونا یا جنگ غزه فرقی نمی‌کند. در وهله اول این سؤال را از خودم می‌پرسم که من به عنوان یک انسان الان باید چه کار کنم و چه وظیفه‌ای دارم؟ سعی می‌کنم این را به دیگران هم منتقل کنم تا به این موضوع بیندیشند. ما می‌توانیم مثل بقیه زندگی عادی خودمان را داشته باشیم و بگوییم دیگران هستند که بروند و کاری انجام دهند. اگر ما نرویم که صحنه خالی نمی‌ماند.
در ایام شهادت سیدحسن نصرالله که اتفاق عظیمی بود، در این فکر بودم که باید سیدحسن نصرالله شناخته شود و راهش ادامه داشته باشد. بهترین راه، جهاد تبیین است ماجرای لبنان، غزه و فلسطین باید تشریح شود و یهود و اسرائیل شناخته شوند. جملات ما از بعد شناختی ضعیف هستند. به همین خاطر شبهه‌هایی که الان پیش می‌آید به این بر می‌گردد که ما یهود را نمی‌شناسیم. سابقه یهود، اسرائیل و سابقه صهیون و فرق بین یهود و صهیون را نمی‌دانیم. مردم هنوز نمی دانند که لبنان و فلسطین برای چه مقاومت می‌کنند؟ این بینش، شناخت، معرفت و آگاهی را ندارند. این جاست که باید فضایی را برای جهاد تبیین باز کنیم. من در محله‌ی خودم احساس نیاز و وظیفه کردم و استادی را دعوت کردم و خواستم ایشان بحث یهود در آیات قرآن را مطرح کنند که یک بحث ریشه‌ای و جذاب است تا اطلاعات مردم نسبت به یهود بیشتر شود.
ما همیشه به‌صورت تیمی کار می‌کنیم و از زمانی که مجموعه را راه اندازی کردیم، معتتقدیم باید تشکیلاتی عمل کنیم. حضرت آقا همیشه می‌فرمودند که ما دو مشکل داریم؛ یکی این که نیروی انسانی تربیت نکرده‌ایم. دیگری هم اینکه کار تشکیلاتی نمی‌کنیم. همیشه کارها پارتیزانی انجام می‌شود و مثل ایام کرونا فضایی بوده که مجبور شدیم، همه راه بیفتیم. در این 25 یا 26 سالی که فعالیت‌های فرهنگی مجموعه‌ را شروع کرده‌ایم، اصل هدف‌ این بوده که کارها، تشکیلاتی پیش برود و افرادی که جذب مجموعه ما می‌شوند، استعدادیابی شده و روی استعدادهایشان کار شود. به هر کسی مسئولیت داده می‌شود که مطابق استعداد و علاقه‌اش باشد. وقتی من برنامه‌ای را شروع می‌کنم، دیگر کار تیمی است. من فقط کلید شروع را می‌زنم و بقیه تیم آن را جلو می‌برند. تیم رسانه، تدارکات، فضاسازی، فرهنگی، پشتیبانی همه کار خودشان را انجام می‌دهند و کارها سریع انجام می‌شود.
از سال 83 تا الان هر شب جمعه هیئت منتظران شهادت را داریم. هیئت واحد خواهران و برادران دارد. مخاطبان ما بیشتر جوانان هستند. روی سخنران‌هایی که می‌آوریم توجه ویژه‌ای می‌کنیم. موضوع شعرهای مداحی را با مداح هماهنگ می‌کنیم. برنامه‌های حاشیه‌ای هم کنار هیئت داریم. در مناسبت‌های مختلف موضوع مناسبتی سخنرانی را هم خودمان می‌گوییم و در جنگ غزه و فلسطین و بحث لبنان حتماً یکی از قسمت‌های موضوع سخنرانی سخنران‌ ما درباره این موضوعات است. چند وقت پیش آقای فرحزاد را دعوت کرده بودیم. یک شب هم آقای مؤمنی را دعوت کردیم و در این باره صحبت کردند. شعرهای مداح‌ علاوه بر انقلاب، مناسبت‌های خاص اهل بیت است و حتماً حال و هوای حماسی دارد. بخش از مداحی ما حول و حوش غزه، لبنان، شهید، سیدحسن نصرالله و مقاومت است. در حاشیه هیئت‌ جمع‌آوری طلا، لباس وهماهنگی کارهای خیاطی را داشتیم و در آخر هر جلسه هئیت هم جهاد تبیین داریم.
این کارها مردمی انجام می‌شود و مردم خودشان پای کار هستند. این مردم در فضای انقلاب رشد کرده‌اند. در صحنه‌های مختلف هر جا حضرت آقا اشاره‌ای کردند، فردای آن روز مردم به راه افتادند و اقدام کردند. واقعاً این که می‌گویند سال «اقدام و عمل» و آقا فرمودند: مردم برای هر کاری آماده هستند. تمام کارهای کشور روی کارهای مردمی پیش می‌رود. در دوران هشت سال دفاع مقدس مردم پای کار بودند. در صحنه و پشت صحنه حضور داشتند مخصوصاً بانوان که نقش بسزایی ایفا کردند. در ایام کرونا مردم کمک می‌کردند. اگر مردم نبودند، دولت به تنهایی نمی‌توانست کاری انجام دهد. کمک‌رسانی، پختن‌ غذا و کمک‌های جهادی کار را پیش می‌برد. شاید در این مورد ما نسبت به کشورهای دیگر در مقام اول باشیم. الان هم در صحنه هستیم، هر روز جلسه می‌رویم، پیگیری می‌کنیم و جلسات آنلاین و حضوری برگزار می‌کنیم. مردم و نیروهای جهادی مقاوم، محکم و استوار پای کار هستند.
ما از ابتدا در جبهه‌ی مقاومت فعال بودیم. برنامه‌های سخنرانی، مداحی و یادواره‌های شهدا، همه در این حوزه بود چون انسانیت برای ما مهم است. بعضی‌ها ممکن است فکر کنند که فلسطینی‌ها سنی بودند اما لبنانی‌ها شیعه هستند، و تازه شروع به کار کرده‌اند اما برای ما شیعه و سنی فرق نمی‌کند. مهم این است که گروهی مثل صهیون و اسرائیل وطن ملتی را غصب کرده و این‌ها از خودشان دفاع می‌کنند. از مظلوم همیشه باید دفاع کرد، شیعه و سنی ندارد. وقتی که ما اسرائیل را به عنوان ظالم می‌شناسیم، باید از او متنفر باشیم و جلوی او بایستیم.

فرزند زمانه
رشته من اخلاق و تربیت است و بیشتر کارهای ما در این حوزه انجام می‌شود. فعالیت‌های مسجدی را در استان قم و استان‌های دیگر زیر نظر حوزه علمیه به‌صورت مسجدمحور انجام می‌دهیم. باور داریم که اگر به مسجد و هیئت متصل باشیم همیشه بستر تربیت فراهم است. وقتی هر شب جمعه هیئت داریم، کار در همان هیئت شروع می‌شود و نیازی نیست که برنامه‌ی جداگانه‌ای بگذاریم تا مردم را جمع کنیم. هیئت بستر خوبی را فراهم کردن و در آنجا ما هم فضای حضوری لازم را داریم و مردم در همان هیئت دور هم جمع می‌شوند، هم فضای مجازی را دراختیار داریم. ممکن است بعضی‌ها بگویند؛ فضای مجازی منفی است. ما هم قبول داریم ولی از دو زاویه می‌توان نگاه کرد و فضای مجازی می‌تواند مثبت یا منفی باشد. جنبه مثبت فضای مجازی این است که از این طریق خیلی راحت می‌توانیم با افراد حتی کشورهای دیگر، ارتباط برقرار کنیم چون قسمتی از کار من؛ پاسخگویی به سؤالات شرعی است. دفتر مراجع، از کشورهای دیگر زنگ می‌زنند و سوالات شرعی می‌پرسند. گروه‌ها و کانال‌های مختلفی داریم که اطلاع‌رسانی را برای ما سهل و آسان کرده است.
حضرت علی (ع) می‌فرمایند: «فرزند زمان خودت باش، آدم زمان خودت باش» ما در زمان زندگی می‌کنیم. لذا وقتی با نسل جوان سر و کار داریم باید به روز باشیم. ارتباط ما با نسل جدید باید یک ارتباط قوی باشد. برای این که بتوانیم نسل جدید را جذب کنیم باید با او همراه شویم. همیشه اول محبوبیت است و بعد مقبولیت می‌آید. طبق همان آیه قرآن که حضرت ابراهیم (ع) به ماه‌پرست‌ها فرمودند که من هم ماه پرست می‌شوم، ماه افول می‌کند و می‌گویند که خدایی که افول کند که خدا نیست. بعد به سراغ خورشیدپرستان می‌روند و در آخر می‌فرمایند من خدایی می‌شناسم که هیچ وقت افول نمی‌کند و همیشه بیدار است و وجود دارد. در کار با جوانان باید این را داشته باشیم که چطور آنها را جذب کنیم؟
یکی از مسائلی که ما برای جذب جوانان به کار می‌بریم این است که بررسی می‌کنیم تا ببینیم نسل جدید در چه زمینه‌هایی فکر می‌کند؟ در چه زمینه‌هایی کار می‌کند؟ کجا برای خودش سیر می‌کند؟ نیازهای جسمی او چیست؟

نیازهای روحی
او کدام است؟ چون هر انسانی نیاز فیزیولوژیک، معنوی و عاطفی دارد. معنای ممکن الوجود هم همین است. خدا واجب الوجود و انسان ممکن الوجود است. هر کسی که ممکن الوجود است، نیاز هم دارد. در هیئت‌ این نیازسنجی را انجام دادیم که جوان امروز برای سخنرانی چه موضوعاتی را نیاز دارد؟ لذا ممکن است در مناسبتهای خاص، سخنران‌های مناسبتی بیاوریم. ولی معمولاً سخنرانی‌های ما یک دوره آموزش و کلاس است. مثلا یک بار روان‌شناس می‌آوریم تا در رابطه با کودکان صحبت کند. یک دوره برای روان‌شناسی نوجوانان یا مخصوص والدین برگزار می‌کنیم. الان حدود یک سال و اندی است که سخنرانان ما در مورد طب اسلامی صحبت می‌کنند. این‌ها موضوعاتی هستند که جوانان می‌پسندند و به آن‌ها نیاز دارند. سبک زندگی اسلامی از مباحث موردنیاز برای این نسل است. وقتی بچه‌ها احساس می‌کنند که این سخنران نیازهای آن‌ها را برطرف می‌کند مسلماً حضور پیدا می‌کنند.
می‌خواستیم یک کارگاه روان‌شناسی مهارت‌ها داشته باشیم تا مباحث روان‌شناسی را کار کنند اما به هر حال روان‌شناسی مبحثی غربی است. بنابراین فکر کردیم بهتر است یک دوره اعتقادات جوان‌های ما کامل شود و بعد وارد روان‌شناسی شویم. استقبال خیلی خوبی داشتیم، چون باید ابتدا بحث خدا و توحید ذهن‌شان درست شود. تمام این شبهات به این بر می‌گردد که آموزش اصول دین ما مشکل دارد. در موضوعاتی که جوانان خودشان احساس نیاز می‌کنند، استقبال خوبی می‌شود و با نوجوانان ارتباط قلبی می‌گیریم. آن نوع ارتباطاتی که نیازهای علمی، شناختی، بینشی و نیازهای زیستی را درنظر دارد. ممکن است یک جوان از نظر اقتصادی به این نیاز داشته باشد که جهیزیه برای او تهیه شود یا بخواهدکارگاهی راه بیندازد. در همه رابطه‌ها سعی می‌کنیم با آن‌ها همراه باشیم و آن‌ها را جزء خانواده خودمان می‌دانیم.
به لطف خدا و برکت اهل بیت و سوره‌ها و دعاهایی که می‌خوانیم تا مال‌مان برکت پیدا کند بخش اقتصادی و مالی از خانواده خودمان تأمین می‌شود البته گاهی کمک‌های فرهنگی هم از گوشه و کنار به ما می‌رسد اما در بیشتر برنامه‌ها از نظر اقتصادی خودگردان هستیم.
ما نتایج زحمات خود را در زندگی مردم می‌بینیم مثلاً مادری به من زنگ می‌زند و می‌گوید: دخترم خیلی خوب رشته‌اش را انتخاب کرده به خاطر این که در این مجموعه بزرگ شده یا مادردیگری می‌گوید که وقتی بچه‌ام به مدرسه می‌رود یک سر و گردن از بچه‌های دیگر بالاتر است. می‌بینم که بچه‌ها ازدواج‌های موفقی دارند، بچه‌دار می‌شوند با بچه‌هایشان بر می‌گردند و به هیئت می‌آیند. این‌ها واقعا انرژی‌بخش است و انگار خدا به ما یک قوتی می‌دهد. این‌ها بچه‌های نسل آینده ما هستند. اگر ما می‌خواهیم آینده روشنی داشته باشیم، زمینه‌ساز ظهور باشیم و فرماندهان و سربازانی برای آقا تربیت کنیم پس باید کار کنیم.
وقتی با زمان انقلاب، مقایسه می‌کنم، می‌بینم که آن زمان مادرها بیشتر پای کار بودند. چون بیشتر مادرها خانه‌دار بودند و فرصت کافی داشتند. هر وقت می‌گفتیم بیاید تا این کار را بکنیم، خانم‌ها در مسجد جمع می‌شدند و فعالیت‌ها را می‌کردند. با این وجود که بچه‌ها زیاد بودند و کارهای خانه هم بود. ولی مادران امروز مشغول کار و تحصیل و تدریس هستند و چون معتقدیم که باید حرف حضرت آقا را گوش کنند و افزایش جمعیت داشته باشیم، بچه هم می‌آورند، واقعا می‌بینم که در حد توان فعالیت می‌کنند. مادری که هم تدریس می‌کند، هم تحصیل، هم بچه‌داری و می‌خواهد در تربیت بچه‌اش موفق باشد، با مدرسه‌ بچه همراه باشد، علم روز را یاد بگیرد تا مادر برای تربیت بچه‌اش، قوی باشد، فرصت نمی‌کند که به کمک ما بیاید. لذا ما در کمک رسانی نیروی انسانی مشکل داریم. من سراغ هر خانمی بروم که بخواهد وارد تیم ما شود و تیم را گسترده کنیم. این مشکل را داریم که همه مشغول هستند. ولی کلاً در قسمت واحد خواهران و در کادربندی کار تشکیلاتی در قسمت خانم‌ها، ما به نیروی خانمی که خیالمان از او راحت باشد که این نیرو برای ماست و می‌ماند، نیاز داریم.

مسجد، پایگاهی برای تمام فصول
ما از صفر کیلومتر و با سختی این مجموعه را شروع کردیم و تا این جا پیش بردیم و واقعاً از جایی حمایت نشدیم. با این که خیلی از برنامه‌هایمان را به خیلی از ارگان‌ها و مسئولین نشان دادیم و همه تعریف و تمجید کردند و گفتند: شما اندازه یک ناحیه کار می‌کنید و خیلی کار‌های بزرگی می‌کنید. حتی یک ارگانی گفتند این‌ها جزء طرح‌های آینده ما بود که می‌خواستیم بنشینیم و بنویسیم. شما چطوری این طرح‌ها به ذهن‌تان رسید؟ ولی اصلاً حمایت مالی یا معنوی نشدیم. حمایت تنها از طرف اهل بیت و خدا بوده که تا این جا پیش رفته است.
واحد برادران واقعاً پشت واحد خواهران هستند. برخی کارها سخت‌افزاری و برخی کارها نرم‌افزاری است، ما در هر حیطه‌ای هم بخواهیم موفق شویم، بدون کمک آنها میسر نمی‌شود، همان طور که آقایان بدون خانم‌ها موفق نمی‌شوند و کارها پیش نمی‌رود و از دامن زن، مرد به معراج می‌رود. در بعضی از برنامه‌هایی که واقعا نیاز به سخت‌افزاری دارد که از عهده آقایان بر می‌آید درست نیست و لازم هم نیست که خانم‌ها ورود پیدا کنند، این قسمت خیلی برادرها موفق بودند و پشتیبانی کردند. نکته مهمی که در مجموعه ما اتفاق افتاد، این است که هر کسی که در قسمت خواهران بوده، محرمی هم در قسمت برادران داشته است و ما اصلاً با نامحرم ارتباط نداشتیم. اگر من بودم، پسرم بوده، اگر خانم دیگری بوده، همسر یا برادرش بوده است و تاکنون در این زمینه تا الان حاشیه نداشتیم با وجود این که کار گسترده و تنگاتنگ است. برادران و خواهران در برنامه‌هایشان خلوص نیت دارند. ما به دنبال مقام، شهرت، پول و جایگاه نیستیم. از ابتدا به‌صورت خودجوش شروع کردیم، کار را با 5 یا 6 نفر شروع کردیم و تا این جا رساندیم، بیشتر به خاطر خلوص برادرانمان است. من هر وقت آنها را می‌بینم یاد اصحاب کهف میفتم و می‌گویم شما سربازان گمنام امام زمان هستید.
اگر من بخواهم فقط برای مجموعه خودم کار کنم و بگویم می‌خواهم به تنهایی کارها را انجام دهم، از آن طرف هم باید مواظب باشم تا موازی کاری نشود. در قم موسسات، ارگان‌ها و مجموعه‌های زیادی کار می‌کنند، به لطف خدا ما با تمام ارگان‌ها ارتباط داریم. با سازمان ملی ورزش جوانان، شهرداری، بسیج، سپاه، کانون مساجد، هیئت‌ها و موسسات دیگری در ارتباط هستیم. هم تعامل و ارتباط داریم و صمیمی هستیم و هم در کارها از همدیگر کمک می‌گیریم، مهم نیست اگر کسی نیرو بخواهد به او نیرو بدهم یا اگر کسی وسیله بخواهد به او وسیله بدهیم یا کسی بخواهد از جهت فکری در هیئت اندیشه‌ورزشان باشیم. همه یک عَلَم را بلند می‌کنیم. ما و شما و من و تویی بین ما نیست. یک هم افزایی وجود دارد و از نقاط قوت همه استفاده می‌کنیم و نقاط قوت خودمان را هم در اختیار ارگان‌ها و موسسات دیگر قرار می‌دهیم و تعامل خوبی داریم.
بعد از سه سال که واحد برادران زیر نظر حوزه علمیه شکل گرفت و از پارسال تا الان واحد خواهران هم شکل گرفته است و زیر نظر جامعه الزهرا با مسئولیت خانم دکتر شریفی مسجد محوری را شروع کرده‌ایم. ایشان مسئول مسجد محوری کل کشور از طرف حوزه علمیه هستند. ما برای هر استان از جمله قم یک مسئول طلبه قرار دادیم و هر استانی طبق نواحی شهرداری تقسیم شده است، در هر منطقه‌ای هم یک رابط دارند. آن رابط مسئولیت دارد تا کل مساجد منطقه خود را شناسایی کند. مساجد فعال، نیمه فعال و غیرفعال را شناسایی می‌کنند و در هر مسجدی رابطی مشخص می‌شود تا با امام جماعت و هیئت امنا در ارتباط باشد. هر برنامه‌ای که از طرف ستاد ابلاغ می‌شود، همه‌ی استان‌ها با هم در مساجد اجرا می‌کنند. هدف ما این است تا همان طور که مساجد در صدر اسلام فعال و پایگاه بوده اند، همه فعالیت‌ها از جمله قضاوت، ازدواج، اسلحه‌شناسی و سیاست همه در مسجد انجام شود. با توجه به این که ما این تجربه را اول انقلاب هم داشته‌ایم و حضرت امام (ره) فرمودند: مسجد سنگر است و سنگرها را حفظ کنید، نه فقط سنگر نظامی بلکه سنگر سیاسی، فرهنگی و اعتقادی. امام زمان (عج) هم که ظهور کنند، پایگاه‌هایشان فقط مساجد است. لذا ما کمک می‌کنیم که مساجد فعال شوند و ارتقا پیدا کنند. به طوری که اگر شهروندی و خانم یا آقایی در محله‌ای زندگی کند، بتواند تمام نیازها و احتیاجاتش را در مسجد برطرف کند. یعنی ما در مسجد پزشک، مشاور، مهدکودک و ورزشگاه داشته باشیم.

این تجربه متعلق به طرح «مرکز مشاوره امام رضا (ع)» با 2 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.

مجری طرح:

تصویر خدیجه ملکان

خدیجه ملکان

https://mtedad.org/?p=8054

تجربه‌های مشابه:

راوی: خانم رباب دقاقله نام مجموعه: هیئت حضرت زینب کبری سلام‌الله استان:....

راوی: خانم بتول حسینی‌نژاد نام مجموعه: فعالیت در حوزه علمیه فاطمیه شهرستان....

راوی: آقای جواد پوردکان نام مجموعه: شبکه بهداشت استان: هرمزگان (جاسک) بیوگرافی:....

راوی: خانم نسرین احمدزاده نام مجموعه: کانون فرهنگی تبلیغی انصار الزینب (س)....

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

No products in the cart.

Return To Shop
ورود به سایت