علیه دسمی فعال فرهنگی اهوازی است.خانم دسمی بعد از شنیدن بیانات مقام معظم رهبری و حکم حمایت از مردم لبنان و حزبالله، با مشورت دوستان و همراهان خود در جلسات قرائت قرآن تصمیم میگیرند وارد عرصه حمایت از جبههمقاومت شوند. این بانو که دوران جنگ تحمیلی را هم در خوزستان فراموش نکرده با تأسی به نقش زنان در آن ایام، تاکنون پویشهای متعددی را به راه انداخته است از جمله این پویشها میتوان به قلک همدردی، سید عزیز، نسل نصر، پخت نان سنتی، اهدای طلا، آموزش کمکهای اولیه و مواسات حقوقی اشاره کرد.
دعای مرزداران
وقتی مقام معظم رهبری بیاناتی فرمودند که بر همه مسلمانان فرض است که با همه امکانات کنار مردم لبنان و حزبالله سرافراز بایستند و در رویارویی با رژیم ظالم و خبیث آن را یاری دهند، ما گفتیم در راستای تحقق منویات مقام معظم رهبری چه کار میتوانیم بکنیم؟
با بانوان کنشگر بلافاصله این جلسه را گذاشتیم و به دنبال این بودیم که میتوانیم چهکار و کمکی به کشوری مثل لبنان بکنیم؟ گفتیم ما که همیشه دعا میکنیم و تصمیم گرفتیم از زبان معصوم دعا کنیم، میدانستیم امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه فرازهایی دارند. با توجه به اینکه اسلام مرزی نمی شناسد و هیچ تفاوتی ندارد که مسلمانان در غزه، لبنان، یمن و یا هر جای دیگری با دشمن در حال جنگ هستند، تصمیم گرفتیم تا با برگزاری جلسه در روزهای سه شنبه و قرائت دعای 27 صحیفه سجادیه که دعا برای مرزداران است برای مسلمانان مظلوم و بیدفاع دعا کنیم. شاید باید این دعا را خیلی زودتر برای رزمندگان محور مقاومت میخواندیم؛ لذا وقتی که این برنامهریزی را انجام دادیم، گفتیم غالب آن در چه روزی اتفاق بیفتد که خواهران بتوانند این را بیشتر تکثیر کنند، از ظرفیت بیشتری برخوردار شوند و به آن ضریب بدهند؟ سهشنبههای مهدوی خیلی معروف است و معمولاً خواهران روزهای سهشنبه برنامههای مهدویت دارند، زیارت آل یس و یا نمازهای امامزمان (عج) و برنامههای دیگر مثل سخنرانی بصیرتی انجام میشود. تصمیم گرفتیم در کنار همین سهشنبههای مهدوی، سهشنبههای سجادیه را هم بگذاریم. الحمدلله ضریب خورد، الان چندین مسجد، حسینیه، منزل و جلسات قرآن و خانگی هستند که به آن ضریب دادهاند و همین کار را میکنند. در سهشنبههای سجادیه کنار سهشنبههای مهدوی همراه سخنرانی در همین موضوع، دعا هم برای مرزداران خوانده میشود. سخنرانی بصیرتی است و برای جهاد تبیین صورت میگیرد.
پویشهای سجادیه
سه شنبههای سجادیه که با دعا برای پیروزی مسلمانان آغاز شد به سرعت با راه اندازی پویشهای مختلف به بستر مناسبی برای جذب کمکهای مالی برای جبهه مقاومت تبدیل شد.خواهران دورهمیهایی هم دارند. با این پویشی که راه انداختیم چندین پویش دیگر هم کنار آن قرار گرفت، یعنی در سهشنبههای سجادیه خواهران دور هم دعای مرزداران را میخوانند و پخت آش هم در حاشیه مراسم دعا داریم. خواهران جوانی که سلیقه کیکپزی و درستکردن دسر دارند برای عصرانه به آنجا میآورند و به نفع محور مقاومت در لبنان میفروشند.
«پویش بافتنی» هم همان روز شروع شد در کنار قرائت دعای مرزداران خواهران با میل و قلّاب، بافتنی میکردند. این آدم را به یاد دوران دفاع مقدس میاندازد و ما به آن نیاز داریم. مردم باید بدانند که واقعاً وارد جنگ شدیم؛ چون الان هم ما زدیم هم مهمان ما را در کشور خودمان زده اند، الان یک جنگ دوطرفه اتفاق افتاده و نمیتوانیم بگوییم جنگ اسرائیل و لبنان است.
« پویش دارو» را هم به راه انداختیم و جمعآوری دارو داشتیم، در خوزستان قرارگاه آقای فلاح طول زاده، گفته بودند فقط دارو برایشان تهیه کنیم، چندین کارتن دارو تهیه کردیم، در کنار آن شماره حسابی را هم برای کسانیکه میخواهند برای تهیه دارو پول واریز کنند، دادیم، الحمدلله پنج میلیارد و 400 میلیون تومان در سه چهار روز جمع شد. برای تهیه داروها با چند داروساز تماس گرفتیم و پیگیری داشتیم. بعد از آن دو سه داروساز خودشان تماس گرفتند. کسانیکه من تعجب کردم که چطور اینها ارتباط گرفتند؟! خانم دکترها یا ماماهایی هستند با ما ارتباط گرفتند که چادری هم نیستند و مانتو و روسری رنگی میپوشند ولی واقعاً جو صمیمانهای بین ما برقرار شد. توانستیم از همین ظرفیت به نفع جبههسازی، ظرفیتیابی و ظرفیتسازی استفاده کنیم و به امید خدا مجمع پرستاران و پزشکان را هم خواهیم زد.
پویش «قلک همدردی» را هم داشتیم که با بچهها اسم آن را «نسل نصر» گذاشتیم، نسل بچههای کودک و نوجوانی که با سید حسن نصرالله آشنایی داشتند، عکس ایشان را در مسجد و حسینیهها گذاشتیم و سعی کردیم تکثیر کنیم، حتی خواهرانی که میتوانستند کنار درب منازل گذاشتند و این نسل به قول مقام معظم رهبری با سید عزیز آشنا شده است. لذا پویش «سید عزیز» را هم به راه انداختیم و کنار نسل نصر قرار دادیم و انشاءالله نسلی باشند که پیروزمندانه این جنگ را به سرانجام میرسانند؛ چون بههرحال معنای دولبهای هم داشت، هم سید شامل حسن نصرالله میشد هم انشاءالله نصر و پیروزی را به دنبال خواهد داشت.
«پویش پخت نان تنوری» را راه انداختیم. خانمهای روستایی در پخت نان تنوری خیلی مهارت دارند، در روستاها تنورهای گِلی دارند و نان بسیار خوشمزهای میپزند، آنها را دعوت کردیم. این پویش را در شهر راه انداختیم و زمانی را برای گرفتن سفارش قرار دادیم. شمارهتلفنها و شمارهی همراه بعضی خواهران را برای ثبت سفارشها دادیم و الحمدلله امروز این کار انجام شد و نانهای زیادی پخته شد، برخی کیسههای آرد اهدا کردند و این پویش هم توسط مجمع نوپایی که تقریباً یک سال از تشکیل آن میگذرد، شکل گرفته است. شهادت سید عزیز مداحهای سنتی ما را که شاید در قضایای سیاسی ورود نمیکردند؛ به تحرک واداشت و به دنبال این بودند که چهکار کنند؟ الحمدلله آنها را به این قضیه وارد کردیم.
در بحث حقوقی هم «مواسات حقوقی» هست که هر کسی بخواهد از حقوقش بتواند در حدود ۱۰ هزار تومان هم مشارکت کند، این پویش هم در حال راهاندازی است. ۱۰ الی ۵۰ هزار تومان برای حساب مقام معظم رهبری واریز کند و فیش آن را برای ما ارسال کند.
پویشهای« اهدای طلا» بود که ابتدا در پایگاه کمکرسانی مردمی افتتاح کردیم و در مرتبه اول بهصورت خودجوش 9 تکه طلا اهدا شد و بار دوم همان جلسه سهشنبههای سجادیه آنقدرپربرکت بود که اولش 9 تکه اهدا شد و بار بعدی دوباره 8 تکه طلا اهدا کردند. همان خانمهایی که آمده بودند دیگران را تشویق کردند و هشت خواهر دیگر طلاهای خودشان را بخشیدند.
پویش «آموزش کمکهای اولیه» را هم جهت آمادگی بانوان برای مقابله با بحران گذاشتیم. ما باید آرایش جنگی بگیریم. الان مردم ما نیاز دارند بدانند واقعاً در حال جنگ هستند و یک جنگ اتفاق افتاده، نباید مردم را از جنگ ترساند؛ بلکه آن همدلی و همگرایی و صمیمیت را که باید داشته باشیم آمادگی را حفظ کنیم، شور و انگیزه اینطور به دست میآید که من باید برای بانوان این را ترسیم کنم که الان باید حتی کمکهای اولیه را هم یاد بگیرید، چهبسا ما وارد جنگی شویم که بتوانیم پرستاری شویم که حضرت زینب (س) در میدان کربلا بود حضرت زینب(س) هم پرستار بود، هم جهاد تبیین میکرد یعنی یک بانوی جامعالاطراف بود ما هم باید به گونهای باشیم که وقتی نیاز هست جهاد تبیین کنیم، وقتی نیاز باشد کمکهای اولیه را یاد بگیرم و انشاءالله با شکست یهود و اسرائیل کار به رفتن بانوان نکشد ولی خوب است که آماده باشیم.
ما در اهواز کار را به شرق و غرب تقسیم کردیم و پایگاههای غرب و شرق خواهران کمکهای مردمی را جمعآوری میکنند. رقابت زیبایی بین این خواهران وجود دارد، هر چند از هم تعریف میکنند؛ ولی باز هم آن رقابت سالم را دارند، حتی در فروش، خواهرانی که حجابشان و شخصیتشان این اجازه را نمیدهد که اسم فروش را بیاورند و بگویند ما فروختیم، خیلی با حالت خوشحالی و حس این که کار خیلی بزرگی برای محور مقاومت انجام دادند میگفتند ما امروز توانستیم 8میلیون تومان از فروش آش سود کنیم. خواهر دیگری میگفت من 6 میلیون تومان سود کردم و آن را برای لبنان گذاشتم. یعنی در عرض دو سه روز، خواهرانی که رفته بودند و این پویشها را برای فروش آش و دسر و کیکی که خودشان بهصورت خانگی درست میکردند و توزیع میکردند، راه انداخته بودند، تقریباً ۲۰ میلیون درآمد داشتند که البته همه اینها به برکت سهشنبه سجادیه است و دعای مرزداران – دعای ۲۷ صحیفه سجادیه در کنار همه این پویشها، جایش محفوظ و مورد توجه خواهران هست.
خـاکستــریها
در دورهمیهایی که داشتیم، به خواهران میگفتیم، خواهرانی را که قشر خاکستری هستند و تاحدودی از خواهران محجبه فاصله گرفتهاند را به بهانههای مختلف مثل هنر و.. به مساجد و حسینیهها بکشانید. اینجا اتفاق افتاد. به آنها میگفتیم شما که حداقل بافتنی بلدید، بیایید در مسجد ببافید. خواهران مانتویی با گارد خاصی میآمدند و خیلی تعجب میکردند از اینکه خیلی مورد استقبال هستند و گاهی خودشان آموزشدهنده میشدند. یعنی احترام کامل یک مربی را برایشان قائل بودیم. الان تقریباً ۱۰ روز که این اتفاق افتاده و خانمهای مانتویی بیشتر شدهاند. هر کس دو سه نفر را هم با خودش همراه کرده است. در زمینه بافندگی، پخت کیک و مسائل دیگر گفتیم شما هم سهیم باشید، شما هم سهمی دارید در اینکه رزمندگان را بهخاطر بچههای غزه و لبنان کمک کنید. شما هم هدیهای بدهید و دیدیم که همین قشر حتی با قلک بچههایشان آمده بودند. انشاءالله این برنامه را داریم که از این خواهران در مسائل هنری، یا مسائلی مثل آموزش آشپزی یا کمکهای اولیه بیشتر استفاده کنیم. مثلاً ما از خواهران پرستار خواهش کردیم در زمینه کمکهای اولیه به ما کمک کنند و با روی گشاده پذیرفتند.
الحمدلله مردان ما فعال هستند. یعنی همراه خواهران حرکت میکنند، خوب هم حرکت میکنند و خیلی دغدغه دارند. خواهران رابطین شهرستان ما هم خیلی فعال هستند، ولی میگویند ما را بدعادت کردید چون گفتید ما اهل گزارشگیری و گزارشدهی و اینها نیستیم، مخلصانه کار کنید، ما از شما گزارش نمیخواهیم. کار در راستای جبههسازی است و به آنها گفتیم از همین امروز، هر روز به یکی از شهرستانها میآییم، جلسه میگیریم که ببینیم کجای کار مشکل دارد؟ و آسیبشناسی میکنیم، ببینیم چه کردید که ما بیخبر هستیم؟ و این که ما در راستای کمکها و ظرفیتسازی شما و کمکهای مردمی، چه کمکی میتوانیم بکنیم؟ جلسه پرباری شد و ادامه خواهد داشت. ما حتی دو سه قرارگاه را که از زمان سیل مرکز شده بودند، به تلاش واداشتیم و با آنها صحبت کردیم، از فردا این سه قرارگاه را هم دعوت کردند تا هسته بانوان آنها شکل بگیرد و در جمعآوری کمکهای اولیه و کارهای دیگر که بتوانند در کنار خواهران، مثمرثمر باشند.
در مساجد به سراغ نوجوانان هم رفتهایم. حتی با مسئول امور بانوان آموزشوپرورش تماس گرفتیم و از آنها خواستیم کمک کنند تا به ما مجوز بدهند که خواهران رابط محلات، در مدارسی که در محلات خودشان هستند، شور و نشاطی در زنگهای تفریح و مراسمات به پا کنند و در جهاد تبیین و ارائه محصولات دستی به نفع مردم لبنان و غزه فعالیتهایی داشته باشند و الحمدلله تا الان در دو سه مدرسه این قضیه کلید خورده و خواهران تصاویری را هم فرستادهاند. آن شوروشوق و نماهنگهایی که پخش شده و بچهها با شوروشوق به نفع مردم غزه و لبنان خرید کرده بودند،دیدن داشت. کاسه آشی که شاید بیرون ۱۰ یا ۲۰ تومان قیمت داشت، ۷۰ تومان میخریدند. یعنی اصلاً قصد خرید محصولات یا این آش و غیره نبوده بلکه کمک به غزه و لبنان بوده است. با امور بانوان آموزشوپرورش جلسه گذاشتیم تا این برنامه در تمام مدارس فراگیر شود.
میخواهم این را با گوشت و پوست و خونمان احساس کنیم، چون ما در خوزستان جنگ را حس کردیم، صدای خمپارهها را شنیدیم، بمباران، شهادت و اسارت عزیزانمان را دیدیم. دورانی که مردان در جبههها بودند و بانوان خیلی کارها را بهتنهایی انجام میدادند سپری کردیم. میخواهم فقط اسم جبهه را نبریم، بلکه من انتظار دارم نام جبهه به معنای واقعی خودش یک جبهه برای مقابله با یهود، باشد. یهود دشمن اول مسلمانان است، این را قرآن فرموده و حرف ما نیست که میفرماید بدترین دشمنان شما یهود هستند. انشاءالله تا برچیدهشدن یهودیهای صهیونیست این را جبههای در مقابل آنها بدانیم و با تمام تلاش خود به قول مقام معظم رهبری، با تمام امکانات حضور داشته باشیم. ما امکانات زیاد داریم، اینطور نیست که به هزینه و پول نگاه کنیم، همین کارهای تربیتی که در مساجد و مدارس و حسینیهها انجام میدهیم را میتوانیم به سمت بصیرتافزایی بیشتر سمتوسو دهیم و همان قشر خاکستری را پای کار بیاوریم. نگذاریم مردم از ما فاصله بگیرند، خودمان را یک جبهه جدا ندانیم، این جبهه باید گسترش پیدا کند تا دشمن واحد را هدف بگیرد.