خانم فاطمه فاطمینهاد، ساکن خوزستان، طلبه سطح چهار حوزه، مدرس حوزه علمیه خواهران و معاون فرهنگی مدرسه علمیه تخصصی الزهرا (س) است که به واسطه ارتباطات خوبی که در حوادث گوناگون با مردم گرفته بودند، توانستند یک شبکه گسترده و فعال را تشکیل دهند. در روایت زیر با نحوه فعالیت آنان بیشتر آشنا میشویم.
فعالیتهای ما از سال ۱۴۰۱ آغاز شد و از همان زمان تلاش کردیم ارتباطات خود را با شهرستانها و مناطق مختلف گسترش دهیم. پس از وقایع سال ۱۴۰۱، توانستیم با شناسایی و ارتباط برقرار کردن با مناطق حاشیهای و محروم، شبکهای از رابطین محلی ایجاد کنیم. در این راستا، با نزدیک شدن به زمان انتخابات، از ظرفیت همین افراد بهرهبرداری کرده و فراخوانهایی برای فعال شدن این رابطها صادر کردیم. به این ترتیب، برنامهریزیها و ساماندهیها به شکلی مؤثر انجام شد.یکی از برنامههای ما این بود که در دور اول و دوم انتخابات، به مناسبتهای مذهبی همچون عید غدیر و عید مباهله، به درب منازل مردم میرفتیم. این برنامه شامل تبریک عید و اهدای بستههای هدیه به مردم بود و در کنار این اقدامات، ما از فرصت گفتوگوی کوتاه استفاده میکردیم تا لزوم مشارکت حداکثری در انتخابات را برای آنان تبیین کنیم. این گفتوگوها بر اهمیت مشارکت در انتخابات تأکید داشت و ضرورت انتخاب اصلح به همراه ویژگیهای آن نیز با دقت بیان میشد.در کنار این فعالیتهای میدانی، با توجه به اهمیت روستاها، خواهران و برادرانی که در تیم ما فعالیت میکردند، بهصورت گروههای چهار نفره متشکل از دو دانشجو و دو طلبه به روستاها اعزام میشدند. در برخی روستاها که جمعیت بیشتری داشتند، دو گروه چهار نفره را به آنجا فرستادیم. در اطراف اهواز، بیش از ۶۷ روستا وجود دارد که برخی از آنها حتی از برگزاری انتخابات بیخبر بودند و در برخی مناطق نیز مردم تمایلی به مشارکت نداشتند. در اینجا بود که تیمهای اعزامی ما با هدف تبیین اهمیت مشارکت و تشویق مردم به رأی دادن، وارد عمل شدند.این روند تنها محدود به روستاها نشد. در سطح شهر اهواز نیز مواکب انتخاباتی برگزار کردیم که در آنها پرسشنامههای الکترونیکی طراحی شد. در این پرسشنامهها، مردم نظرات خود را بیان میکردند و ما به کمک خواهران متصدی، سعی میکردیم دیدگاههای آنان را اصلاح کرده و آنان را به انتخاب آگاهانه و مشارکت در انتخابات ترغیب کنیم. این روش بهویژه در مناطقی که مردم تمایلی به گفتوگوی چهره به چهره نداشتند، مؤثر واقع شد؛ زیرا بسیاری از مردم با کمال میل در این پرسشنامهها نظرات خود را ثبت میکردند.یکی دیگر از اقدامات ما، راهاندازی یک گروه عملیاتی به نام «رزم تلفن» بود. در این گروه، افراد دغدغهمند و فعالان محلی با افراد خاکستری و مردد درباره انتخابات تماس میگرفتند و آنها را برای شرکت در انتخابات تشویق میکردند. علاوه بر این، ما با استفاده از روابط و فهرست شمارههایی که در پی سیلاب سال ۹۸ و بحران کرونا از مردم جمعآوری کرده بودیم، تماس گرفتیم. مؤسسات خیریه نیز به کمک ما آمدند و فهرستی از چند هزار شماره تلفن برای ما فراهم کردند که از طریق آن، به مردم در خصوص انتخابات مشاوره میدادیم.در کنار این فعالیتهای میدانی، تیم رسانهای ما به نام «رزم نشر» نیز به فعالیتهای تبلیغاتی پرداخته و محتواهایی در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها منتشر میکردند. این تیم بهویژه در بازه عصر تا شب، محتواهایی را برای ترغیب مردم به مشارکت و آگاهسازی درباره انتخابات منتشر میکرد.در ابتدا ما یک حلقه ۵۰ نفره داشتیم که این افراد بهعنوان سرشبکههای محلی فعالیت میکردند. شهر اهواز را به دو نیمه غربی و شرقی تقسیم کردیم و در هر نیمه، ۵۰ سرشبکه فعال داشتیم که هر یک از این افراد به ۵ نفر دیگر در محله خود مسئولیت میدادند. به این ترتیب، شبکهای از فعالان ایجاد شد که توانستیم روزانه برنامههای مختلفی جهت افزایش شور انتخاباتی در سطح محلات اجرا کنیم. این شبکهها بسیار مؤثر بودند و توانستیم ارتباطات خود را با تقریباً هزار نفر از فعالان بهطور مستقیم برقرار کنیم. اکنون این تعداد به ۲۳۴۷ نفر افزایش یافته است.دلیل موفقیت ما در جذب این تعداد فعال، این بود که گروه ما از جنس خود مردم بود و هر قشری از جامعه مانند دانشجویان، طلاب و دیگر اقشار در آن نماینده داشت. هیچیک از اعضای گروه نیز وابسته به سازمانها یا دولت نبود و این امر موجب اعتماد بیشتر مردم به ما شد. پیش از انتخابات، ما در این مناطق خدماتی ارائه کرده بودیم و توانستیم آنها را رسانهای کنیم، بهگونهای که مردم این مناطق منتظر نظرات ما بودند و بر اساس آن تصمیم میگرفتند.نهایتاً پس از تدوین برنامهای برای اهواز، تصمیم گرفتیم این برنامه را به سراسر استان گسترش دهیم. برای هر شهرستان، یک رابط مشخص کردیم و از آنان گزارشهای روزانه دریافت میکردیم. این کار باعث شد که هر منطقه و هر قشر از مردم در جریان برنامهها و اهداف ما قرار بگیرند. از تجربیات ما این بود که هر فعال باید بتواند به قشر خود بپردازد؛ مثلاً دانشجویان باید با دانشجویان صحبت کنند و طلاب با طلاب.تمامی هزینهها و امکاناتی که برای این فعالیتها فراهم شد، از طریق منابع مردمی تأمین گردید. پزشکان و اعضای هیئت علمی نیز که در گروه ما فعال بودند، بهطور مرتب کمکهای مالی به تیم ما میکردند. برخی خواهران، خودروهای خود را در اختیار گروه قرار دادند و یکی از خیرین مبلغ ۵۰ میلیون تومان برای این فعالیتها کمک کرد. در نهایت این تلاشها در کنار کمکهای مردمی و اجتماعی، زمینهساز مشارکت گستردهتر مردم در انتخابات شد.