ما کمک می‌خواهیم!

خلاصه شرح فعالیت

آزژانس‌های مسافرتی که به من زنگ می‌زدند می‌گفتند باید مجوز بوم‌گردی داشته باشم زیرا در استان‌های دیگر بوم‌گردی بود ولی در استان ما نبود  و من باید به تمام اداره‌جاتی که می‌گفتند می‌رفتم و وقتی که می‌رفتم هیچ‌کس توجیح نبود. به اماکن می‎رفتم می‌گفتند چنین چیزی نداریم، بهداشت می‌رفتم می‌گفت چنین چیزی نیست. سال 95 اولین پروانه بوم‌گردی در استان گیلان را توانستم بگیرم.

خداراشکر الان در استان گیلان 150 تا بوم‌گردی با پروانه بوم‌گردی داریم. 26 سال است کار حصیربافی و 6 سال است کار اقامتگاه بوم‌گردی انجام می‌دهم.

بعد از اینکه در موزه روستایی سراوان صنایع دستی حصربافی داشتم می‌دیدم مهمان‌هایی که از ما صنایع دستی و حصیر می‌خریدند خیلی دوست دارند در یک جای سنتی، در جایی که آداب و رسوم گیلان بوده یک شب هم شده بمانند و به این فکر افتادم از زمینی که از پدرشوهرم برای ما مانده بود، در آن زمین که در داخل روستای خمام بود یک جایی را درست کنم که کاملا ًسنتی باشد.

به این فکر افتادم که از مادر همسرم ایده بگیرم که خانه‌های قدیم گیلان را چگونه درست می‌کردند. بعد گفتم خانه‌های ارباب‌ها چگونه بوده؟ که گفتند تِلار داشته، تِلار یعنی ایوان چوبی با نرده‌های چوبی. گفتم بزرگترین قسمت را صنایع دستی کرده و دو قسمت را هم برای اقامت درست می‌کنم که مهمان خارجی و ایرانی بیاید.

خانه را تا اواخر سال 93 ساختیم و 1/1/94 من اولین مهمانم را گرفتم. به کمک فضای مجازی یکسری تبلیغات را در فضای مجازی انجام دادم توریست‌ها بتوانند از طریق فضای مجازی به اینجا بیایند و عکس مهمان‌ها، صحبت‌ها و انتقاداتشان را در آنجا ببینند. با اینکه دو ماه بود که باز کرده بودیم توریست و گردشگر ایرانی و خارجی می‌آمد و تقاضای این را داشتند که ما واحدهای بیشتری داشته باشیم.

گیلان اینقدر جاذبه و ایده‌های قشنگی دارد که ما می‌توانیم برای تمام مهمان‌هایمان استفاده کنیم.

در اقامتگاه ما یکسری محصولات کاشته می‌شود خیار، گوجه، میوه یا هندوانه و خربزه، حتی برنجکاری را  در اینجا به صورت نمادین دارم. وقتی مهمان ما در فصل بهار و اردیبهشت به اینجا می‌آید می‌تواند با برنجکاری آشنا شود. وقتی من برنجکاری می‌کنم و وقتی همسرم برنج را می‌کارد، وقتی که برنج‌ها بریده می‌شود یک مشت از برنج را کارگر برای صاحبخانه می‌آورد که صاحبخانه آن را به عنوان نماد درست می‌کرد و سال بعد که وَرزا که همان گاو است که می‌خواهد زمین را شخم بزند می‌داده تا خیروبرکت به زمین برگردد به این آیین وَرزا مشته یا آیین خیروبرکت می‌گفتند.

همکارانی که با ما کار می‌کنند 30 تا 35 نفر هستند که در خانه‌هایشان مشغول به کار هستند و محصولاتشان به صورت نقد خریداری شده و در اینجا به فروش می‌رسد. خداراشکر توانستم به عنوان یک بانوی کارآفرین برای روستای خود مفید باشم و محصولاتی را که خانم‌های روستایی درست می‌کنند و محصولاتی را که برداشت می‌کنند را در اینجا به فروش برسانیم خداراشکر توانستم برای شهر و روستا و استان خودم مفید باشم.

این تجربه متعلق به طرح «مرکز مشاوره امام رضا (ع)» با 2 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.

مجری طرح:

تصویر لیلا بردبار

لیلا بردبار

https://mtedad.org/?p=7332

تجربه‌های مشابه:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

No products in the cart.

Return To Shop
ورود به سایت