ما کمک می‌خواهیم!

مازیار کوچکی، کارشناسی ارشد مدیریت آموزش خوانده، معلم و فعال حوزه تعلیم و تربیت است. او همچنین قائم مقام جمعیت فرهنگیان جوان کشور و عضو هیئت مؤسس مدرسه فلسطین هم هست. دغدغه او اگاهی بخشی درباره اتفاقات منطقه و فلسطین است. او معتقد است باید روایت صحیح و درستی از اتفاقات منطقه را به گوش مردم رساند وبه همین منظور، مدرسه‌ای به نام «مدرسه فلسطین» راه‌اندازی کرده تا آموزشهای لازم به علاقه‌مندان حمایت از فلسطین، ارائه شود.در این مدرسه راویانی تربیت می‌‌شوند تا در مدارس حضور یافته و برای دانش‌آموزان ابتدایی و متوسطه، روایتگری کنند و آن‌ها را تشویق به راوی شدن کنند. اقدام دیگر آقای کوچکی در روایت «منطقه ما» به‌صورت پرده خوانی بوده است تا به یکی از سبک‌های آموزش بومی مسئله فلسطین را تشریح کنند.

قبل و بعد از طوفان
اتفاقی که در هفت اکتبر سال گذشته افتاد اتفاق واقعا بی‌نظیری بود، عملیات طوفان‌الأقصی در 15 مهر 1402 رقم خورد. چرا صفت بی‌نظیر را به کار می‌بریم؟ شاید مجموعه‌های ما آنطور که باید و شاید در این مدت و در یک سالی که گذشت خیلی نتوانستند نقش طوفان‌الأقصی را تبیین کنند. این اتفاق آن‌قدر عظیم و بزرگ بود که می‌شود جهان را به قبل و بعد از طوفان‌الأقصی تقسیم کرد. حتی می‌توانیم نوع مقاومت در برابر جبهه استکبار را به قبل و بعد از طوفان‌الأقصی تقسیم کنیم. مردم مقاوم و سلحشور غزه اتفاق ویژه‌ای را رقم زدند، غزه‌ای که امروزه به‌عنوان بزرگ‌ترین زندان روباز دنیا از آن یاد می‌کنند. چرا این اتفاق بزرگ بود؟ چون باید مقاومت قریب به 80 ساله فلسطینی‌ها را یک طرف در نظر بگیرید جریان مقاومت بعد از طوفان‌الأقصی را هم در طرف دیگر قرار دهیم. مردمی که تحت محاصره دیوارهای بلند رژیم صهیونیستی در آن منطقه باریک بودند این قضیه را رقم زدند.
دیوارهایی که چندین متر زیر زمین‌ هستند و سنسورهای مختلفی دارند که از تونل زدن جلوگیری کند، نزدیک 9-8 متر بالای زمین هستند و با فاصله‌های منظم برجک‌هایی دارند که به آخرین سیستم‌های تصویری و دوربین‌های پیشرفته مجهزند و انواع و اقسام سلاح‌های مرگبار که می‌توانند تا کیلومترها هر جنبده‌ای را بزنند. بالای سر این دیواری که دور تا دور غزه هست، پهبادها و آواکس‌هایی هستند که مرتب در حال تهیه گزارشند و هیچ امکانی برای نفوذ به این دیوار وجود ندارد. شما می‌بینید که مردم تحت محاصره غزه این دیوار را می‌شکنند و 3 برابر مساحت غزه در عمق اسرائیل نفوذ می‌کنند، واقعاً عجیب است. تقریبا1500 نفر اسیر می‌گیرند، فرماندهان ارشد اسرائیلی را در خواب دستگیر می‌کنند. مردم تحت محاصره کار ویژه‌ای انجام دادند. واقعا آبروی اسرائیل رفت. یکی از اساتید این تحلیل را می‌گفت؛ شاید این حجم از دیوانگی و جنایتی که اسرائیل بعد از طوفان مرتکب شد و بسیاری از اهالی غزه را به شهادت رساند، به خاطر این بود که اسرائیل می‌گفت بگذارید چهره من در جهان بد شود ولی آبرویی که این‌ها در این عملیات از ما بردند زیاد پخش نشود و طوفان‌الأقصی کوچک شمرده شود.
چرا می‌گوییم خیلی مهم است و جهان باید به قبل و بعد از طوفان تقسیم شود؟ چون طوفان‌الأقصی و به‌تبع آن اتفاقاتی که افتاد و جنایاتی که اسرائیل مرتکب شد مردم دنیا را بیدار کرد. زمانی بود که خیلی‌ها می‌گفتند فلسطین هم دیگر از چشم دنیا افتاده، دیگر همه پذیرفتند، خصوصا در منطقه ما کشورهای حوزه خلیج‌فارس به این سمت می‌رفتند؛ ما که نتوانستیم اسرائیل را بزنیم، 6 تا کشور جنگ کردند و اسرائیل در 6 روز همه آن‌ها را زد، دیگر بپذیریم که موجودیت اسرائیل تثبیت شده، حالا روابطمان را عادی کنیم. جهان و منطقه ما در حال رفتن به این سمت بود، طوفان‌الأقصی ورق را برگرداند و کاری کرد که الان وجود و مشروعیت اسرائیل دوباره زیر سؤال رفت، از این بابت واقعا کار دلچسب و پرقدرتی بود که دیگر به ماجرای قبل از طوفان برنمی‌گردیم. این اتفاق، کاری کرد که دانشجویان آمریکایی که هیچ سنخیتی با دین و مسلمانی ما ندارند بیدار شدند و به حمایت از غزه ت ظاهرات کردند.
کلیپی را از یکی از ثروتمندان مشهور آمریکایی دیدم، فردی که تمام امکانات دنیا را داشته، در مصاحبه می‌گفت؛ چیزی در این دنیا نیست که اراده کنم و نداشته باشم، همه لذت‌ها و امکانات و تفریح‌های دنیا را تجربه کردم و به این رسیدم که در انتها هیچ نیست! امروز این آدم در مصاحبه خودش با یک خبرنگار از فلسطین حمایت می‌کند و می‌گوید اسرائیل مرتکب نسل‌کشی شده، خبرنگار از او می‌پرسید: یعنی به نظر شما اگر اسرائیل نباشد جهان بهتری داریم؟ می‌گوید بله قطعاً همین‌طور خواهد بود. او کسی است که در بین مخاطبانش در فضای مجازی به فسق و فجور معروف است، می‌بینیم طوفان‌الأقصی حتی این آدم را هم تکان داده، این جنس مخاطب را به حامی فلسطین تبدیل کرده است.
هر مجموعه فرهنگی و اجتماعی که امروزه فعالیت می‌کند و طرح و برنامه‌ای را در مسیر انقلاب اسلامی به‌پیش می‌برد، اگر بعد از طوفان‌الأقصی کارها و مأموریت‌های خودش را باز طراحی نکند، بازنده است و اصلاً متوجه نشده که دنیا چند چند است؟ و در حال پیش رفتن به کدام سمت هستیم؟ ضرورت دارد که حتماً برای فلسطین طرح و برنامه داشته باشیم.

بی‌تــاب شـو
ما چه کردیم؟ اصلاً حرفمان این بود که طوفان اتفاق افتاده و نمی‌توانیم بنشینیم. بعد از ماجرای طوفان‌الأقصی در صحبت‌هایشان گفتند اگر حجم جنایات اسرائیل متوقف نشود، حامیان فلسطین و مردمی که دل‌داده فلسطین هستند، بی‌تاب خواهند شد. به واژه بی‌تاب خوب دقت کنید. آقا از چه حرف می‌زنند؟ حرف خیلی مهمی بود که آقا در آن برهه زدند. حامیان فلسطین و مردم کشورهای جبهه‌ی مقاومت بی‌تاب خواهند شد و دیگر کسی نمی‌تواند جلوی بی‌تابی آن‌ها را بگیرد. من از شما سؤال می‌پرسم، اگر از این صحبت حضرت آقا به‌عنوان فتوا یاد نکنیم پس به چه یاد کنیم؟ آقای انقلابی! خواهر انقلابی! برادر انقلابی! بی‌تاب شو! امروز برای فلسطین بی‌تاب نشوی، باختی! به نظر من عملاً یک فتوا بود. بی‌تاب شو و دنبال کار فلسطین باش!
چطور مردم را به حامیان فلسطین تبدیل کنیم؟ اصلاً این کار چه دردی را از ما دوا می‌کند؟ به این نقطه رسیدیم که باید قصه بگوییم، چرا قصه؟ از این بابت که خیلی از مردم ما هنوز با حقیقت و اصل ماجرایی که در آن منطقه اتفاق افتاده آشنا نیستند. من معلم هستم، دانش‌آموزها به کنار حتی خیلی از همکاران ما خبر ندارند اصل ماجرا چیست؟ من در جمع بچه‌های مذهبی بودم که طرف یک وعده نماز و روزه‌اش قضا نمی‌شود؛ اما اطلاعی نداشت و می‌گفت فلسطینی‌ها هم بیکارند، مدام قضیه را داغ می‌کنند و اسرائیل را اذیت می‌کنند که اسرائیل این‌جوری جواب بدهد و این‌همه شهید شوند. چه‌کار می‌کنید؟! سر جایتان بنشینید و زندگی‌تان را بکنید. حتی خیلی از بچه مذهبی‌ها این‌جوری بودند. این نشان می‌داد که هنوز نتوانستیم در سطح جامعه روایت صحیح را به مردم برسانیم.

نهضت سودآموزی مقاومت
اوایل انقلاب، امام خمینی گران‌قدر ما، متوجه شد مشکل مردم این است که سواد ندارند، بی‌سوادی در مردم ایران بیداد می‌کرد، این قضیه این‌قدر برای امام بزرگوار مهم بود که دستور تشکیل جبهه و نهضتی را دادند که بتواند به‌سرعت این مشکل را که مشکل بزرگ آن روز جامعه ایران بود را حل کند. این یک حرکت عمومی محسوب می‌شد که سرعت آن خیلی مهم بود. کسانی‌که بی‌تاب بودند حرف امام را سر دست گرفتند و به نهضت سوادآموزی تبدیل شد. یک حرکت تمیز فرهنگی مردمی، اکثر افرادی که شرکت داشتند، معلمان و افرادی که سواد داشتند، بودند. این نهضت شکل گرفت و در مدت کوتاهی بی‌سوادی را که مشکل آن زمان بود، ریشه‌کن کرد. ما امروز دقیقاً با همین مواجه هستیم؛ ما امروز با بی‌سوادی مردم ایران و مردم منطقه خودمان و جهان در حوزه مقاومت مواجه هستیم؛ بنابراین به تشکیل نهضت سوادآموزی مقاومت نیاز داریم. این کار ماست، یعنی کاری که در مدرسه فلسطین به دنبال آن هستیم. ما باید نهضت سوادآموزی مقاومت راه بیندازیم و سواد مقاومت را بین مردم رواج دهیم و این اهمیت زیادی دارد، چرا؟ چون الان قشر زیادی از مردم ایران، مذهبی و غیرمذهبی، درگیر فتنه رفاه‌طلبی شدند. شاید این تعبیر تلخ و دردناکی باشد. اگر ایران اوایل انقلاب را با الان مقایسه می‌کنیم، می‌بینیم خیلی از مردم حداقل در ظاهر دیگر به دنبال آرمان‌هایی که آن‌قدر محکم به دنبال آن بودند، نیستند و تاحدودی دچار رفاه‌طلبی شده‌اند. این رفاه‌طلبی را با نهضت سوادآموزی مقاومت می‌توان شکست. باید برای مردم خصوصاً نسل جوان و زیر ۲۰ سال، موضوع را شفاف کنیم. همه‌ی اتفاقات مثل یک پازل می‌ماند، ما این دغدغه را داریم که چطور نسل جوانمان را نجات دهیم که به ورطه گمراهی فرو نرود. در ۱۴۰۱ اکثر کسانی‌که در خیابان بودند متولدین دهه ۷۰ حتی ۸۰ و ۹۰ بودند، یعنی کسانی‌که ما نتوانستیم با آن‌ها مکالمه و گفتگوی درستی داشته باشیم و آن‌ها را مجاب کنیم که در کدام نقطه قرار دارند؟ نتوانستیم به او بگوییم که تو به‌عنوان یک دهه هشتادی، در این گستره جهانی و اتفاقاتی که امروز می‌افتد، نقش داری و نقش تو بسیار مهم است.
نتوانستیم این موضوع را برای او جا بیندازیم. بسیار مهم است که این سواد مقاومت را برای او جا بیندازیم که بفهمد کدام نقطه این دنیا ایستاده است؟ در این جنگ تمدنی، در کدام نقطه ایستاده‌ای و چه وظیفه مهمی را به دوش داری؟ بنابراین ضرورت دارد که نهضت سوادآموزی مقاومت راه بیندازیم. این هدف ما بود. گفتیم برای این کار چه قدمی می‌توانیم برداریم؟ به این نقطه رسیدیم که باید قصه بگوییم، باید مردم یک‌بار بشنوند که چه اتفاقی افتاده است؟ مردم باید بدانند، بنابراین باید روایت دقیق فلسطین را بشنوند. چون ما فلسطین را خط مقدم مبارزه می‌بینیم. حتی اگر بحث حق و باطل را نگوییم، فلسطین را خط مقدم مبارزه با قدرت‌های دنیا که به دنبال منافع خودشان هستند، می‌دانیم. حتی بحث دینی و مذهبی را کنار بگذاریم و از این دریچه وارد شویم، خیلی‌ها می‌توانند با ما همراه شوند. ما می‌گوییم که این روایت صحیح را باید به گوش مردم برسانیم. یعنی همه مردم ایران حتی‌الامکان یک‌بار باید این روایت صحیح را بشنوند. از خیلی اطرافیان می‌شنویم که می‌گویند فلسطینی‌ها مگر خودشان زمین‌هایشان را نفروختند؟ چرا به اسرائیلی‌ها می‌گویند شما بیرون بروید؟ هم پول زمین‌ها را گرفتند و هم بیرون می‌کنند. اطلاعات جامعه ما در این حد تنزل دارد. یعنی خبر ندارند که کمتر از 6-5 درصد زمین‌ها، آن هم با زیرکی نظامیان انگلیسی و… فروخته شده است. یعنی اطلاعات صحیح جامعه درباره اتفاقات آنجا بسیار اندک است و ما سعی داریم روایت صحیح را برسانیم.

مدرسه‌ای برای روایت
در گام بعدی روایت قصه فلسطین را دست گرفتیم و مدرسه فلسطین را تأسیس کردیم، تا این روایت را تعریف کنیم. گفتن روایت چه دردی را دوا می‌کند؟ از نظر ما روایت درست مسئله فلسطین منجر به فهم دقیق مسئله فلسطین می‌شود. خیلی از مردم درک نمی‌کنند که آن‌جا چه اتفاقی افتاده؟ برای اینکه اطلاعات ندارند. ما روایت می‌کنیم که فهم صحیح را رقم بزنیم. که چه شود؟ من وقتی بفهمم که آن‌جا جنایت اتفاق می‌افتد و بالاترین جنایت‌هایی که در طول تاریخ بشریت رقم می‌خورد، آن‌جا اتفاق افتاده است، طبیعتاً اگر وجدان بیدار و قلب سلیم داشته باشم، به یک کنشگر تبدیل می‌شوم و در فضای حقیقی و فضای مجازی سعی می‌کنم در حمایت از فلسطین کنش داشته باشم. پس فهم قصه فلسطین منجر به افزایش کنش‌ها در جهت حمایت از مردم فلسطین می‌شود و این کنش‌ها پررنگ می‌شوند، مثل کنش‌های دانشجویان آمریکایی که جهانی شد که در نهایت منجر به آزادی فلسطین خواهد شد و وقتی آزادی فلسطین رقم بخورد که این آزادی به تعبیر معمار و سکان‌دار انقلاب اسلامی، رهبر عزیزمان، آزادی فلسطین خودش کلید رمزآلودی است که باعث گشایش مشکلات امت اسلامی‌خواهد شد.
بنابراین روایت قصه فلسطین، کلید فهم درست مسئله فلسطین خواهد بود و وقتی فهم درست صورت بگیرد، این خودش کلید افزایش کمی و کیفی کنش‌های مردم و آزادی فلسطین است و آزادی فلسطین کلید حل مشکلات امت اسلامی است.
یعنی وقتی ما بتوانیم فلسطین را آزاد کنیم، جهان و کنش‌های مردم جهان را به سمتی ببریم که بگویند چه کسی گفته که 5-4کشور برای کل دنیا تصمیم بگیرند و حق وتو را بزنیم، حق وتویی که کل کشورهای دنیا هم علیه اسرائیل بیانیه دهند، یک کشور مثل آمریکا می‌تواند با حق وتو این جنایت را بشوید و کل حرف مردم جهان را زیر سؤال ببرد. چه کسی این حق را به آمریکا داده است؟ چه کسی این حق ظالمانه را به 5-4کشور داده است؟ و اگر ما حق وتو را بزنیم که ان‌شاءالله خواهیم زد، این خودبه‌خود باعث حل مشکلات نه‌تنها امت اسلامی، که حل مشکلات جهان خواهد بود و تصمیمات ظالمانه جهانی و قطع‌نامه‌های جهانی را از بین خواهیم برد.
قدم اول ما چیست؟ چه‌کار کنیم که این نهضت سوادآموزی شکل بگیرد و حرکت عمومی حامیان فلسطین رقم بخورد؟ ما باید این سیاست را در هر مجموعه فرهنگی دنبال کنیم، باید به این نکته برسیم که اگر بنا داریم حرکتی عمومی رقم بزنیم، به معنای واقعی کلمه باید حرکت را عمومی کنیم. الان خیلی از مردم جامعه ما حتی کسانی‌که با جمهوری اسلامی زاویه دارند و آن را قبول ندارند، فلسطین برایشان اهمیت دارد. چون می‌گویند آنجا ظلم اتفاق می‌افتد. اما یک‌سری هستند که در اثر لجاجت با جمهوری اسلامی و با ادعای اینکه جمهوری اسلامی کارآمد نبوده، مخالف هستند و می‌گویند فلسطین توسط جمهوری اسلامی حمایت می‌شود، پس فلسطین را هم دوست ندارند. عده‌ای از سر لجاجت کنار می‌روند و پای‌کار فلسطین نمی‌آیند. چرا؟ چون ما و حتی خود مردم فلسطین در این سال‌ها مسئله فلسطین را حکومتی و ایدئولوژیک کردیم و طبیعتاً حتی مردم انقلابی ما هم نقشی برای خودشان قائل نبودند و می‌گفتند یک راهپیمایی روز قدس داریم و کفایت می‌کند. درصورتی‌که اصلاً این کار، کار مردمی است. خود فلسطینی‌ها هم تا مدتی این‌طور بودند و می‌گفتند مبارزه با اسرائیل را گروه‌های چریکی و نظامی و شبه‌نظامی انجام می‌دهند. بعد از زمانی که امام خمینی بزرگوار ما انقلاب اسلامی را به دست مردم شریف و مسلمان ایران رقم زد، تازه خیلی از فلسطینی‌ها متوجه شدند که اشتباه کردند که تا آن زمان فقط گروه‌های نظامی فعالیت می‌کردند و مردم حضور نداشتند، از آن‌جا بود که انتفاضه‌های مردمی شکل گرفت و در واقع مردم مظلوم فلسطین از انقلاب اسلامی و امام خمینی عزیز الگو گرفتند. پس باید این حرکت مردمی را آغاز کنیم. یعنی در هر مجموعه‌ای که هستیم، موضوع فلسطین را از فاز ایدئولوژیک و آرمان انقلابی بیرون بیاوریم و وارد فاز انسانی کنیم. چون اگر از دریچه‌ی ظالم و مظلوم وارد قضیه بشویم و آن را فطری کنیم، انسان‌ها فطرتاً می‌پذیرند که عده‌ای هستند که مورد ظلم قرار گرفته‌اند.
حضرت امیر علیه‌السلام در نهج‌البلاغه می‌فرمایند که در فلان والی و محله که تحت سیطره‌ی حاکم اسلامی بوده، دشمن وارد شده و خلخال از پای زن یهودی باز کرده است. در ادامه می‌فرمایند اگر مسلمانی در غم این قضیه دق کند و جان خود را از دست بدهد، رواست.
کلام حضرت امیر را ببینید. ایشان در مورد یک زن یهودی این‌طور می‌فرمایند، پس در مورد افراد هم دین و هم کیش ما که این حد از ظلم درحق آنها اتفاق میفتد چطور می‌توان بی‌تفاوت بود؟ کدام انسان می‌تواند این را بپذیرد؟ این قضیه را باید فطری کرد.

از دریچه استعمار
ما در ماجرا و روایتی که به گوش مردم می‌رسانیم، حرفمان این هست که از دریچه‌ی استعمار وارد شویم.اگر یادتان باشد، در کلاس و کتاب‌های جغرافیا وقتی نقشه‌ی منطقه‌ی غرب آسیا را می‌گفتند، هر قسمتی یک رنگ بود. مثلاً ایران، عربستان، عراق و فلسطین هرکدام یک رنگ جداگانه داشتند که می‌گفتند این‌ها جدا هستند. این جداشدن از چه زمانی اتفاق افتاده است؟ بعد از جنگ جهانی دوم، منطقه‌ی ما را تجزیه کردند و گفتند شما غرب آسیا هستید و ملت‌های مختلف دارید.
ما در یکی از اینفوگرافی‌هایمان که روایتگری‌ها را از روی آن انجام می‌دهیم، به عمد منطقه‌ی خودمان را یکدست سفید کردیم و گفتیم این منطقه نه منطقه غرب آسیا و خاورمیانه بلکه منطقه‌ی ما مسلمانان و مردم منطقه است. چرا این‌طور وارد می‌شویم؟ چون می‌خواهیم به مخاطبان بفهمانیم که هر اتفاقی در این منطقه میفتد، همه‌ی ما در آن هم سرنوشت هستیم. من شیعه‌ی مسلمان ایرانی نمی‌توانم بی‌تفاوت باشم نسبت به اتفاقی که برای آن سنی مسلمان فلسطینی می‌افتد. ما با یکدیگر هم سرنوشت هستیم، اگر آنجا آتش بگیرد، دودش به چشم من ایرانی هم خواهد رفت؛ بنابراین ما باید متحدانه در این منطقه رفتار کنیم. باید هم‌افزایی داشته باشیم و به کمک یکدیگر بیاییم.
از دریچه‌ی استعمار وارد می‌شویم. استعمار این منطقه را برای چپاول، دائم ناامن می‌کند و برای همین یک غده سرطانی به اسم اسرائیل را در این منطقه پایه‌گذاری می‌کند که بتواند دائم این جو را ناامن کند و سود خودش را ببرد. ما همه‌ی این نکات و صحبت‌ها را در مدرسه‌ای که تحت عنوان مدرسه‌ی فلسطین تأسیس کرده‌ایم، در دوره‌ای به اسم دوره آموزشی و تربیتی راویان فلسطین، پایه‌گذاری کردیم.
این دوره به‌صورت مجازی و تقریباً در شش جلسه با محتوای مستند نزدیک به هشت الی نه ساعت ضبط شده است. همچنین از صحبت‌های اساتید درجه یک کشوری که حداقل دو هزار کتاب در خصوص یهودیت و ماجراهای فلسطین مطالعه و یا تألیف کرده‌اند، استفاده شده است. در دوره‌ی تربیت راوی، ما خیلی به دنبال انتقال محتوا نیستیم، بلکه دنبال ایجاد یک زاویه نگاه هستیم. اینکه مخاطب از دریچه‌ی خاصی نگاه کند. وقتی این زاویه نگاه را بگیرد و بفهمد که در این ماجرای جهانی و جنگ تمدنی در کدام نقطه قرار گرفته، خودش خودبه‌خود به دنبال مطالعه‌ی بیشتر و بهبود غنای محتوایی خودش می‌رود.

رهـیــــار
تأکید ما روی معلمان، مبلغان، مربیان و کسانی‌که به‌طورکلی مخاطب داشتند، بوده است. مخصوصاً معلمین که با نسل جدید در ارتباط هستند. جنس مخاطبان هم کسانی هستند که بی‌تاب‌اند، زمینه‌ای دارند و نمی‌دانند چه کاری انجام دهند؟ دنبال دعوت این جنس مخاطب هستیم تا ایشان را به دوره دعوت کنیم و در خدمتشان باشیم.
بعد از اینکه راوی از این دوره فارغ‌التحصیل می‌شود، سعی می‌کنیم که همچنان ارتباطمان را حفظ کنیم و زمینه‌هایی را فراهم کنیم تا بتواند روایتگری کند. سعی می‌کنیم برای معلمین، مدارس مختلف و کانون‌های تربیتی مساجد تا جایی که از دستمان بر می‌آید در استان‌های مختلف تسهیلگری کنیم که شرایط حضور داشته باشند. مهم‌ترین مدل تبلیغی ما تبلیغات چهره‌به‌چهره است. خود راوی، مبلغ ما می‌شود. برای اینکه وقتی روایت کرد به بقیه هم می‌گوید شما هم وظیفه دارید تبدیل به راوی فلسطین شوید و خودش را تکثیر کند.
همچنین سعی می‌کنیم نشست‌هایی برای تربیت رهیارها داشته باشیم. در این دوره‌ی مجازی برای هر کدام از مخاطبانی که وارد دوره می‌شوند، یک نفر به‌عنوان رهیار او را در طول مسیر همراهی و هدایت می‌کند و سؤالاتش را پاسخ می‌دهد.رهیار دائم با مخاطب ما در ارتباط هست و ارتباط صمیمانه و نزدیکی دارد تا بتواند هر چه‌بهتر او را در این مسیر هدایت کند. ما نشست‌های متعددی برای تربیت رهیاران داشتیم که یک سروگردن از بقیه‌ی راویان بالاتر هستند.
مدرسه‌ای که ما تأسیس کردیم نوپاست و عمر آن شاید به 6 یا 7 ماه برسد. ما همچنان در حال گسترش هستیم و سعی می‌کنیم با نشست‌های استانی و شهرستانی بتوانیم هسته‌های سختی را در استان‌های مختلف ایجاد کنیم تا با سرعت بیشتری به مدرسه کمک کنند و حرکت عمومی با سرعت بیشتری شکل بگیرد. کسانی‌که از مدرسه فارغ‌التحصیل می‌شوند در سه تا لایه می‌توانند فعالیت کنند:
یک، لایه فردی که فرد می‌تواند روایتگر باشد و برای روایت‌کردن هم اول از خانواده، دوستان، آشنایان، اطرافیان و همکاران شروع کرده و در ادامه ما زمینه‌هایش را فراهم می‌کنیم که در مجموعه‌های مختلف روایتگری کند.
لایه‌ی دوم اینکه می‌تواند در حوزه تشکیلاتی وارد شود. کسی هست که یک مجموعه‌ی فرهنگی دارد و مخاطب خاص خودش را دارد و بتواند مسئله‌ی فلسطین را در تشکیلات خودش فعال و پویا کند.
لایه سوم هم کسانی هستند که شبکه‌ای دارند؛ مثلاً یک شبکه ملی یا سازمان دارند و می‌توانند در سراسر کشور و حتی فراتر از آن یعنی بین‌المللی قضیه را پیگیری کنند.
الان دوستان حوزه رسانه ما می‌خواهند تولیدات رسانه‌ای خود را به‌صورت بین‌المللی منتشرش کنند و به چنین شبکه‌هایی نیاز داریم حتی به کسانی نیاز داریم که بتوانند کلیپ‌های حوزه‌های مختلف جهانی را که توسط بلاگرهای کره‌ای، اسپانیایی و ایرلندی تولید می‌شود،ترجمه کنند.
در واقع نهضت رسانه‌ای باید شکل بگیرد. مثلاً با دانشجویان جنبش دانشجویی که در جهان اتفاق افتاده، ارتباط بگیریم. پویش‌های مختلفی را راه‌اندازی کردیم. مثل پویش «هر مسجد یک خیمه‌ی مقاومت» که پرچم‌های فلسطین بین مساجد مختلف کشور توزیع شد. در گام بلندتر ما به دنبال این هستیم که بتوانیم با نهادهای حاکمیتی و کسانی‌که قدرت دیپلماتیک دارند و با کمک حامیان فلسطین؛ فشارها را به سمتی ببریم که منجر به قطع شریان حیاتی رژیم صهیونیستی شود.
متأسفانه، الان می‌بینید از طرف امارات مسیر ترانزیتی و حمایت‌های اقتصادی و از طرف آذربایجان و ترکیه، انتقال نفت و گازی صورت می‌گیرد که باید قطع شود.
ان‌شاءالله بتوانیم همراه با بسیج حامیان مردمی فلسطین، فشارهای جهانی را به کشورهایی که ادعای حمایت از فلسطین را دارند ولی در عمل و خفا کار دیگری انجام می‌دهد وارد کنیم.
در وهله‌ی اول چیزی که در گفت‌وگوها به آن رسیده‌ایم، خیلی از عزیزیانی بودند که مایل به همکاری بودند. می‌گفتند: «خب! «ثم ماذا؟!» ما روایت هم کردیم، بعد چه‌کار کنیم؟» نظر من این است که از این قضیه ساده عبور نکنید. یعنی اگر توان یا مجموعه‌ای تحت مدیریت شماست، گام اول و پایه‌ای همین روایت‌کردن است.
یعنی شما تمام تمرکز و تلاشتان را باید بر این بگذارید که هرچه سریع‌تر این روایت به گوش مردم ما برسد. وقایعی که امروز رخ می‌دهد و شتاب اتفاقاتی که در جبهه‌ی حق و باطل رخ می‌دهد، این روزها واقعاً سرسام‌آور است. یعنی اتفاقات و فتنه‌ها به‌سرعت و پشت سر هم میفتند. یعنی ما باید فلسطین و پرداختن به فلسطین را در این پازل تعریف بکنیم. در این پازلی که شاید قسمت‌های دیگر آن مغفول مانده است.
ما یک بمب ساعتی‌ در کشورمان داریم که هنوز نترکیده ولی صدای تیک‌تاکش به گوش ما می‌رسد. این چیست؟ ماجرای برادران و خواهران اتباع افغانستانی که وقتی کسی فضای مجازی را رصد کند، کاملاً مشهود است که خیلی از پیج‌ها و صفحه‌هایی را که ما الان از آن‌ها به‌عنوان صفحات زرد یاد می‌کنیم و خیلی از معاندین انقلاب، دارند مدام به این قضیه دامن می‌زدند و نسبت به اتباع افغانستانی نفرت‌پراکنی می‌کنند و معلوم نیست این مسئله و قضیه یک‌دفعه چه زمانی بترکد و فتنه‌ای را رقم بزند و خدای نکرده ما متضرر بشویم!
اگر ما داریم به قضیه‌ی فلسطین می‌پردازیم و می‌گوییم روایت آن برای ما خیلی اهمیت دارد، این است که مخاطب ایرانی ما در وهله‌ی اول، جایگاه خودش را در این پازل بشناسد و خودش را در قالب یک امت ببیند و این تمدن عظیمی را که انبیا در این منطقه پایه‌ریزی کرده‌اند را درک کند، نقش خودش و برادر و خواهر افغانستانی و فلسطینی خودش را درک کند، تازه متوجه می‌شود که ما الان کجای کار هستیم؟ اصلاً من باید چطور به این مسئله‌ای که امروزه در کشور دنبال می‌شود، بپردازم؟ چطور باید این‌ها را ببینم و حل کنم؟
از این بابت است که بسیار اهمیت دارد که ما قصه‌ی فلسطین را روایت بکنیم تا او خودش را در منطقه‌ی ما فهم بکند. مخاطب ما، خودش را در منطقه‌ی ما فهم کند. بداند که همه‌ی این کشورها به‌هم‌پیوسته هستند و نمی‌توانیم آن‌ها را جدا ببینیم.
چرا ما روی روایت تأکید داریم؟ «خب! حالا ما یک قصه‌ای را هم گفتیم، چه شد؟»
ما بسیار برای این روایت‌کردن اهمیت قائل هستیم. عنوان بحث ما «وعده‌ی صادق» است. شاید آن اوایل خیلی از مردم که کنسولگری ایران در سوریه مورد اصابت و حمله‌ی رژیم صهیونیستی قرار گرفت و حتی خیلی از بچه مذهبی‌ها هم شاکی بودند که: «چرا نمی‌زنیم؟ دارید قضیه را ساده جلوه می‌دهید! به اسرائیل رو دادیم، باید بزنیم و… .» اصلاً کسی به این قضیه فکر کرد که چرا مسئولین ما با طمأنینه و سبک‌ و سنگین کردن پیش می‌روند و بلافاصله نمی‌زنند؟!
در همان برهه، یک فوتبالی در همین ورزشگاه آزادی برگزار شده بود و یک کلیپی از این مسابقه‌ی فوتبال بیرون آمد که یک عده‌ی مثلاً صدنفره، دویست‌نفره از همان تماشاگرها، آن‌جا به فلسطین بدوبیراه و ناسزا می‌گفتند، مثلاً به فلسطین توهین می‌کردند و می‌گفتند: «جانم فدای ایران!»
این‌ها در تصمیمات افراد و فرماندهان نظامی ما تأثیر ندارد؟! که این‌ها به‌هرحال مردم جامعه‌ی تو هستند. تو اگر به اسرائیل جواب دادی، شاید او هم زد و دو موشک به سمت تهران آمد، رهگیری هم نشد. وسط تهران خورد! آن‌وقت چقدر از مردم همراه تو هستند؟ چقدر توانستی دل‌های مردم را با قضیه‌ی فلسطین درست گره بزنی؟ اگر مردم بعدازاین حرکت تو، خدای ناکرده در خیابان‌ها علیه کار تو و فلسطین شعار دادند، می‌خواهی چه کار کنی؟ چطور می‌توانی این مسئله را حل کنی؟
پس یک جاهایی سوخت موشک‌های مقاومت، حمایت مردمی از فلسطین است. شما چطور می‌توانید این حمایت را پای کار بیاورید؟ با روایت صحیح قصه‌ی فلسطین.
آدرس سایت ما palstoyr.ir است و می‌توانید در دوره‌ی تربیت راوی قصه‌ی فلسطین ثبت نام کنید. دوره به صورت مجازی و کاملاً قابل انعطاف هست می‌تواند با برنامه‌ی شما هماهنگ شود. خیلی هم سبک است. یعنی اصلاً این‌جور نیست که بخواهد وقت زیادی را از شما بگیرد.
در این دوره هم دوست داریم نکته نظرهایی نسبت به محتوایی که آن‌جا ارائه کرده‌ایم، بگویید. رهیارانتان شما را بهتر در جریان می‌گذارند که دوره چطور هست؟ و چه کاری می‌خواهیم در دوره انجام دهیم؟ ما این مقدار را می‌توانستیم در طبق اخلاص بگذاریم و از دستمان آمده و انجامش دادیم. بسم‌الله بگویید و دوره را آغاز بکنید.
دوره هم قابل‌انعطاف است. یعنی اگر کسی بچه زرنگ کلاس باشد، می‌تواند ده روزه یا یک هفته ای، آن را جمع کند. بستگی دارد که شما چقدر پای کار باشید و بتوانید آن مراحل و کارهایی را که چیده‌ایم بگذرانید. ما راوی‌ داشتیم که دوره‌ی ما را در ده روز گذراند و الان تبدیل به یکی از رهیاران ما شده است.
آنهایی که می‌گویند: « ما بعد از اینکه روایت کردیم، چه کاری می‌توانیم بکنیم؟» این یک کار دیگر است. بیایید، تبدیل به رهیار مدرسه‌ی فلسطین شوید. یک گام بالاتر بایستید، کمک کنید که ما نفرات بیش‌تری را به این مدرسه دعوت کنیم و این روایت را به گوش همه برسانیم.

پرده‌خوانی «منطقه ما»
یکی از موضوعاتی که در روایت‌گری به آن توجه کرده‌ایم،روایتگری فلسطین با پرده‌خوانی “منطقه ما” است که در آن به چرایی ایجاد اسرائیل و سیاست‌هایی که پشت آن وجود دارد می‌پردازیم.
حضرت آقا در جلسه‌ای که با نمایندگان مجلس جدید داشتند، به این موضوع اشاره کردند که مسئله‌ی غزه و فلسطین همچنان مسئله اول دنیای اسلام است و ایشان تذکر دادند که آرام نگیرید و ساکت نمانید و به آن بپردازید. ما هم در این راستا تقریباً از اربعین اقداماتی را شروع کردیم. برنامه‌ی منطقه ما، ایام اربعین و در طریق‌الحسین کربلا در عراق برگزار شد. پس ازآن تصمیم گرفتیم در شهرستان پاکدشت همین الگو را برای جاهایی که پیاده‌روی اربعین داشتند، انجام دهیم و برنامه‌ی منطقه ما و پرداختن به موضوع فلسطین را داشته باشیم که الحمدلله این کار انجام شد.
برای شروع کار ما با اماکنی در شهرستان یا حتی در روستاها که پیاده‌روی جاماندگان یا دلدادگان اربعین را داشتند، آشنا بودیم و با متصدیان امر ارتباط برقرار کردیم و از 8-7 نقطه‌ای که پیاده‌روی اربعین داشتند، خواستیم یک فرد مستعد -هم خواهر هم برادر- معرفی کنند و به مسجد خاصی بیایند و نسبت به برنامه‌ی “منطقه ما” توجیه شوند. پوستر و بنر کار هم آماده شد و توسط دوستانی که به این موضوع مسلط بودند بحث منطقه‌ی ما را که پرداختن به چرایی ایجاد اسرائیل و سیاست‌های پشت کار بود را توضیح دادیم. سپس راویان فلسطین ما در پیاده‌روی اربعین شهرستان، به تشخیص خودشان یا در ابتدای راهپیمایی‌شان یا کنار موکب‌هایشان یا در انتها این اقدام را انجام دادند.
ما احساس کردیم این اقدام خوبی است که باید ادامه‌ پیدا کند لذا به سراغ برخی از هیئت‌ها و جلسات خانگی قرآن رفتیم، خواهرانی که با ما ارتباط داشتند، توجیه شدند و موضوع فلسطین توسط خواهران در همان جلسات خانگی قرآن یا هیئت‌های خانگی با الگوی پرده‌خوانی منطقه‌ی ما انجام شده و الحمدلله در حال انجام است و حداقل تا زمان سالگرد طوفان‌الأقصی ادامه‌دار خواهد بود.
از جمله جاهایی که دیدیم این موضوع می‌تواند خیلی مؤثرتر باشد مدارس بود. به همین منظور با آموزش‌وپرورش و تشکل‌های مردمی آموزش‌وپرورش مثل بسیج، سازمان دانش‌آموزی و انجمن اسلامی ارتباطی برقرار کردیم و نشستی با آنها داشتیم و مقرر شد که به‌زودی حدود یک‌صد نفر از دانش‌آموزان خلاق و توانمند در سخن‌گفتن و معلمین و مربیانی که علاقه‌مند هستند را با هدف توانمندسازی در این حوزه و به‌کارگیری خود دانش‌آموزان در مدارس و سپس در جمع‌های خانوادگی، مساجد و جاهای دیگری که ارتباط دارند، توجیه و آماده کنیم که با آغاز سال تحصیلی و نزدیک شدن به سالگرد طوفان الاقصی این اقدام را انجام دهند. جلسات برگزار و توافق‌ها صورت گرفت، به‌زودی این کار را با شروع مدارس یعنی هفته بعد انجام خواهیم داد و از این فرصت بسیار خوب، ان‌شاءالله استفاده خواهیم کرد.
بستر دیگری که احساس کردیم می‌توانیم همین کار را داشته باشیم مساجد هستند که در قالب خیمه‌های مقاومت اجرا می‌شود. به همین منظور با امور مساجد هماهنگ کردیم و همایشی را در قالب سالگرد طوفان الاقصی و بحث فلسطین و تشریح» منطقه‌ی ما» برای ائمه جماعات و مسئولین فرهنگی شهرستان داریم. برای اینکه هم مخاطب مذهبی، هم افراد دیگر توجیه شوند و بتوانند از این موضوع استفاده کنند، بنا شد فضای مساجد را هم به این سمت ببریم و از نظر محتوایی هم امام‌جماعت و مسئولین فرهنگی مساجد را راجع به این کار توجیه کنیم که بتوانند این کار را انجام دهند. همچنین فضای شهرستان را نیز در قالب مدارس، مساجد و هیئت و خانه‌های قرآن و… به این سمت ببریم تا در این ایام، ذهن‌ها را درگیر فلسطین، غزه و جبهه مقاومت کنیم.

نمادها و اِلِمان‌ها
(برای این طرح)مقدمات طرح‌های دیگری را هم فراهم کردیم، برای مثال حوزه اداره ورزش و جوانان، حوزه بسیار خوبی برای این کار است که هم مردم پای‌کار باشند و هم از حضور مردم استفاده کنیم. بعضی از طرح‌ها را می‌توان به‌خوبی اجرا کرد که کار از نظر نمادی و بصری هم جلوه بهتری داشته باشد، مثلاً تیم دوچرخه‌سواری ده یا پانزده‌ نفره که بتوانند با نماد فلسطین در هر شهری که قابلیت این کار را داشته باشد، دور بزنند و نگاه‌های مردم را به این سمت جلب کنند، می‌تواند اقدام خوبی باشد. یا بعضی حرکات ورزشی که حالت نمایشی در مکان‌های شلوغ شهر دارد که سخت نیست و هزینه‌ای هم ندارد و ما را به آن مأموریت که درگیرکردن اذهان مردم است موفق می‌کند. بعضی از این روش‌ها حالت نمایشی دارد و برای بیننده جذاب است، کافی است شمایلی از حوزه غزه و فلسطین… باشد، خواه پرچمی روی دوشش بگذارد یا چفیه‌ای دور گردنش باشد یا نوشته‌ای همراه داشته باشد. تصور کنید کسی که با توپ می‌تواند خوب نمایش دهد، حتماً افرادی را دور خود جمع می‌کند و در ضمن حرکات نمایشی که انجام می‌دهد مردم آن هیبت و پرچم و نماد را می‌بینند، اگر طرف ذوقی هم داشته باشد و بتواند مردم را با خود همراه کند که خوب می‌تواند استفاده کند یا حرکات نمایشی رزمی یک‌نفره و دونفره و چندنفره به‌خوبی می‌توانند نگاه‌ها را به سمت خود جذب کنند.
ما از طریق کارگروه ورزش خودمان در حوزه‌ی حرکت فعالیت‌های مردمی، پیشنهاد ورزش رزمی نمایشی را دادیم و دوستان مشغول کار روی این ایده هستند تا در پاکدشت به این موضوع بپردازیم.
موضوع دیگری که توانستیم با همکاری نهادهای حاکمیتی و قرارگاه فرهنگی شهرستان اعم از امام‌جمعه و شورای فرهنگی شهرستان انجام دهیم، تأیید و تقویت فضای مقاومت در مراسم‌های مذهبی از جمله جشن آغاز امامت امام‌ زمان و ولادت پیامبر اکرم و امام صادق بود. مثلاً اختصاص بخشی از سخنرانی به این موضوع، اِلمان‌های مقاومت از جمله پرچم، جلوه‌های بصری مختلف و…
حمایت‌های مردمی و بعضاً نهادهای حاکمیتی ما را از لحاظ مالی پشتیبانی می‌کنند. بخش‌های حاکمیتی هم اگر به‌خوبی توجیه شوند، طبعاً حمایت می‌کنند، چون به‌نوعی کارهای آنها هم هست. ما هم وظیفه داریم که به اجرایی‌شدن این اقدامات کمک کنیم. ما اسمی از خودمان نمی‌بریم. کاری که امور مساجد، معاونت فرهنگی شهرداری و قرارگاه فرهنگی انجام دهند، به اسم خودشان خواهد بود. ما هیچ‌وقت به دلیل پای‌کار نیامدن نهاد دولتی، کار را تعطیل نکردیم.
الان این پوسترها و بنرهایی که زده شده حدود دو الی سه میلیون خرج شده است که مردمی بوده؛ ولی اگر حجمش بیشتر از این شود، نهاد حاکمیتی پای کار می‌آید. ضمن اینکه مثلاً اگر کاری را به مسجد یا مدرسه یا… بسپارید، خودشان کمک‌های مردمی جمع می‌کنند.
بحث محتوا بسیار جدی و درست است. هر گروهی که از ما محتوا بخواهند ما در اختیارشان قرار می‌دهیم منتهی این نکته را مدنظر قرار دهید که حمایت محتوایی کل منطقه‌ی ما توسط فرهنگیان و از ناحیه‌ی مدرسه‌ی فلسطین صورت گرفته است. دوستان ما در دوره‌ی این مدرسه شرکت کردند و بعد در گروه خودمان از آن محتوا استفاده کردیم و می‌کنیم.
گروهی هستند که قبل از اربعین برای عراق کار می‌کردند. دوستان ما در همین گروه عضو بودند، جلسات و دوره‌ها را شرکت کردند، آموزش‌ها را دیدند و ما بر مبنای همان آموزش‌ها که از نظر تاریخی هم مستند هست از همان محتواهای ارائه شده، در مدرسه‌ی فلسطین که یکی از دوستان ما عضو آنجاست و در این دوره‌ها شرکت کرده، استفاده کرده‌ و ارائه می‌دهیم.
ضمن اینکه با دوستان خودمان هم که در حوزه‌ی فلسطین کار کرده‌اند و فعالیت دارند، ارتباط برقرار کردیم. جایی که نیاز باشد؛ مثلاً همایشی برگزار کنیم، جدای از مطالب و محتوای منطقه‌ی ما، از کارشناسان حاذق حوزه‌ی فلسطین هم به جهت اتقان مطالبی که ارائه خواهد شد، استفاده خواهیم کرد.
محتوای ابتدایی، همان دوره‌هایی است که دوستان ما در مدرسه‌ی فلسطین شرکت کرده‌اند. بخش اعظم و مهم کار و مأموریت ما در حوزه‌ی آموزش‌وپرورش است و در آنجا متمرکز هستیم.
چون دوستان ما در پاکدشت زحمت کشیده‌اند و تجربه‌ی خوبی در حوزه‌ی «لیگ جت» را در آموزش‌وپرورش داشته‌اند و اقبال خوبی هم شد، خوب هم همکاری کرده‌اند و جبهه‌ی مردمی هم واقعاً پای کار آمد، ما به‌عنوان یک جای تأثیرگذار به حوزه‌ی آموزش‌وپرورش وارد شدیم و برنامه‌ریزی می‌کنیم که اگر بتوانیم، یک یا دو روز قبل یا بعد از سالگرد طوفان الاقصی، در راستای همدردی با دانش‌آموزان غزه، یک فراخوان و یک تجمع دانش‌آموزی با همین رویکرد داشته باشیم.
نوع ارائه از روی نقشه، به‌صورت پرده‌خوانی، خودش جذابیت خاصی برای مخاطب دارد. هر مجموعه‌ای که خواست این کار را انجام دهد، در مسجد، مدرسه، هیئت یا هر جای دیگر حتماً محتوا را روی بنر آماده کند و جلوی مخاطب یک پوستر بزرگ قرار بدهد و به کاغذ A4 اکتفا نکند.
و دقیقاً به‌صورت پرده‌خوانی از روی نقشه توضیح بدهد. برای بیننده و مخاطب، این کار بسیار جذاب است. برای مثال شما بخواهید بگویید سه آبراه اصلی در این منطقه‌ی ما وجود دارد، وقتی مخاطب این ارتباط‌ را روی نقشه می‌بیند، حس خوبی دارد و در ذهنش به‌خوبی جا می‌افتد.
توصیه‌ام این است که حتماً از بنر و پرده استفاده کنند. حتماً و قطعاً موضوعات و روش‌های بسیار زیاد دیگری وجود دارد. مخصوصاً اگر از جوان‌ها و نوجوان‌ها هم استفاده شود، روش‌های بسیار دیگری که بشود موضوع فلسطین را در شهرستان‌ها، کشور و همه‌ی مجامع مطرح کرد، وجود دارد. باید دست‌به‌دست هم بدهیم و این کار را انجام بدهیم. چون امر ولی هست، ان‌شاءالله خدا هم حتماً عنایت می‌کند و برکت می‌دهد.

این تجربه متعلق به طرح «مرکز مشاوره امام رضا (ع)» با 2 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.

مجری طرح:

تصویر مازیار کوچکی

مازیار کوچکی

https://mtedad.org/?p=7998

تجربه‌های مشابه:

راوی: خانم رباب دقاقله نام مجموعه: هیئت حضرت زینب کبری سلام‌الله استان:....

راوی: خانم بتول حسینی‌نژاد نام مجموعه: فعالیت در حوزه علمیه فاطمیه شهرستان....

راوی: آقای جواد پوردکان نام مجموعه: شبکه بهداشت استان: هرمزگان (جاسک) بیوگرافی:....

راوی: خانم نسرین احمدزاده نام مجموعه: کانون فرهنگی تبلیغی انصار الزینب (س)....

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

No products in the cart.

Return To Shop
ورود به سایت