آقای مجید افضلی اهل شهر مشهد هستند و برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات، به یک نوآوری دست زدند. شاید اکثر فعالیتهای انتخاباتی جنبه تبلیغاتی داشته باشند، اما فعالیت آقای افضلی و دوستانشان جنبه تسهیلگری داشته است. روایت ایشان از فعالیتهای انتخاباتی را میخوانیم.
دغدغه اصلی ما افزایش مشارکت مردمی در انتخابات بود. به یاد نمیآورم که این ایده چگونه به ذهنمان خطور کرد، اما آنچه میدانستیم این بود که برای حل مشکل کاهش مشارکت، باید به عواملی توجه کنیم که موجب بیمیلی یا عدم توانایی مردم برای حضور در پای صندوقهای رای میشود. منطقهای که در آن زندگی میکنیم، بلوار سجاد در شهر مشهد است. در این منطقه، جمعیت قابل توجهی هستند که به دلیل مشکلات مختلف، از جمله نداشتن وسیله نقلیه یا کهولت سن، نمیتوانند به راحتی به حوزههای انتخابیه مراجعه کنند.ایدهپردازی این طرح حدود یک ماه قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفندماه 1402 شروع شد. با این حال، اجرای اصلی آن در روز انتخابات به وقوع پیوست. در آن روز، برف شدیدی در مشهد بارید که مشکل را برای کسانی که به سختی میتوانستند در این شرایط به حوزههای رایگیری بروند، دوچندان کرد. با این حال، از پیش شروع به هماهنگی کردیم. با گروههای مختلف تماس گرفتیم، مانند افرادی که میتوانستند ماشین داشته باشند و بتوانند مردم را به حوزههای رایگیری ببرند.برای عملیکردن این ایده، به جای سرمایهگذاری مالی زیاد، ظرفیتهای موجود را بررسی کردیم. شناخت درست از منابع موجود و توانمندیهای افراد در عمل کمک کرد تا این طرح اجرایی شود. افرادی که ماشین داشتند، به عنوان داوطلب برای این کار انتخاب شدند و به آنها آموزش دادیم تا به مناطقی که به سختی دسترسی داشتند، سر بزنند. در کنار این کار، به کمک یکسری مجموعهها مانند استانداری و تاکسیرانی مشهد، توانستیم شبکه حمل و نقل را توسعه دهیم و از ظرفیت تاکسیها برای این کار استفاده کنیم.ما پوسترهایی را طراحی کرده و در فضای مجازی منتشر کردیم تا مردم از این خدمت مطلع شوند. با این اطلاعرسانی، افراد زیادی با ما تماس گرفتند و درخواست کمک داشتند. سپس با استفاده از تاکسیها، آنها را به حوزههای رایگیری میبردیم. این کار از بلوار سجاد آغاز شد، اما به سرعت به مناطق غربی شهر مشهد گسترش پیدا کرد. حتی افرادی که از پنج یا شش کیلومتر دورتر بودند، با ما تماس میگرفتند و درخواست داشتند تا آنها را به پای صندوقهای رای برسانیم.قبلاً به دلیل عدم هماهنگی با ظرفیت تاکسیرانی، قادر به کمک به این افراد نبودیم، اما در این انتخابات با هماهنگیهای بیشتر توانستیم از این ظرفیت استفاده کرده و با گستردگی بیشتری خدماترسانی کنیم. چندین مجموعه دیگر هم به ما پیوستند و شمارههای تاکسیها را در اختیار آنها قرار دادیم تا مردم بتوانند با ما تماس بگیرند و از این خدمات بهرهمند شوند.تماسهایی که با ما گرفته میشد، به دو دسته تقسیم میشد. برخی از افراد درخواست داشتند که آنها را به حوزههای رایگیری ببریم، اما برخی دیگر گمان میکردند که در ماشینهای ما صندوق سیار وجود دارد. به دلیل حجم بالای درخواستهای دوم، از فرمانداری درخواست کردیم تا صندوقهای سیار را به ما بدهند، اما این درخواست رد شد. بنابراین تنها قادر به انتقال مردم به حوزههای رایگیری بودیم.با گسترش این طرح، دیگر تنها گروه ما نبود که مسئولیت هماهنگی را بر عهده داشت. گروههای مردمی دیگری نیز به ما پیوستند و به صورت مستقل با مردم تماس میگرفتند و هماهنگیهای لازم برای ارسال تاکسیها را انجام میدادند.این طرح، به رغم آنکه ساده و بدیهی به نظر میرسد، نقش مهمی در افزایش مشارکت ایفا کرد و نشان داد که با بهرهبرداری درست از ظرفیتهای موجود و تعامل با گروههای مردمی، میتوان موانع مشارکت را از میان برداشت و افراد را به مشارکت در سرنوشت سیاسی خود ترغیب کرد.