آقای محمدهادی صالح پرور اصالتاً اهل قم و ساکن مشهد هستند که در ایام پیش از انتخابات با تشکیل یک شبکهی هرمیمانند و به کار بردن روش تبلیغ نفر به نفر توانستند یک کانال 24 هزار نفری را تشکیل داده و در راستای توانمندسازی این افراد اقداماتی را صورت دهند. در زیر با فعالیتهای گسترده ایشان بیشتر آشنا میشویم.ما در ابتدا فعالیتهایمان را در «مجمع امیربیان» آغاز کردیم و فضای انتخابات را در یک شبکهی هرمی ترسیم نمودیم. طرح ما مبتنی بر «شبکه ملی منا» بود که در آن به صورت فرد به فرد تبلیغ انجام میگرفت. این طرح متأثر از بیانات امام خمینی (ره) و کدهایی که رهبر انقلاب داده بودند، شکل گرفته و مبتنی بر سیرهی تبلیغی رسول اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) برنامهریزی شده بود.
هدف ما از ابتدای کار، ایجاد یک شبکه گسترده در سراسر کشور بود که به صورت هرموار و از پایین به بالا تشکیل میشد. در رأس هر شبکه یک نفر قرار داشت و در زیر آن، هشت نفر بهعنوان نمایندگان اولیه فعالیت میکردند. این هشت نفر نیز بهتدریج با هشتاد نفر ارتباط میگرفتند و هشتاد نفر هرکدام با هشت نفر دیگر در تماس میماندند. ویژگی اصلی اعضای این شبکه، انقلابی بودن و «منا» بودن (تبلیغ به شکل فرد به فرد) بود. افراد باید اعضای شبکههای خود را از نزدیکان و آشنایان خود برمیگزیدند تا اطمینان حاصل شود که در این مسیر، تأثیرگذاری بیشتری دارند. بر اساس آیات شریفه «وَ أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ» و «قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْلِيكُمْ ناراً»، ما از حلقههای نزدیکتر آغاز میکردیم، چرا که این افراد نسبت به ما اعتماد بیشتری داشتند و پیامهایمان را با گوش شنواتر دریافت میکردند.با این روش توانستیم این شبکه را در ۲۵ استان کشور راهاندازی کنیم. البته به دلیل شهادت آقای رئیسی، این روند با کمی تأخیر مواجه شد و زمان برد تا شبکه به شکل کامل تشکیل شود. در روزهای پایانی منتهی به انتخابات، اعضای شبکه باید به ۸ نفر از اطرافیان خود که در میان قشر خاکستری و مردد قرار داشتند، مراجعه میکردند. این قشر خاکستری برای ما به منزله یک سبد رأی خالص و خاموش بود که میتوانست تأثیرات زیادی در نتیجه انتخابات داشته باشد.در هر استان، یک نماینده استانی انتخاب کردیم که مسئولیت داشت تا ۸ نفر را به خط کند. به مرور زمان، این شبکه گسترش یافت و به یک جمع ۲۰۰ نفره در سراسر کشور تبدیل شد. این ۲۰۰ نفر نیز مأمور شدند تا ۸۰ نفر دیگر را به شبکه اضافه کنند و به همین ترتیب، حلقههای بعدی گسترش پیدا کرد تا جایی که در حلقه دوم با یک جمعیت ۱۰ تا ۱۵ هزار نفره مواجه شدیم. این روند ادامه پیدا کرد و در نهایت، توانستیم در مدت کوتاهی به جمعیتی بالغ بر ۲۴ هزار نفر در کانالهای مختلف دست یابیم. این افراد بهطور فعال در مسیر مناظره، آگاهیبخشی و تبادل اطلاعات مشغول به کار بودند و محتواهای مختلفی در حوزههای انقلابی، شبهات، روش تبلیغ و کنشگری برای آنان بارگذاری میشد.برای انگیزهسازی و تشویق اعضای شبکه، یک تیم تماس تشکیل دادیم که با تمامی افراد در ارتباط بود و وظایفشان را به آنها یادآوری میکرد. همچنین جلسات منظمی با نمایندگان استانی برگزار میشد تا آخرین تحولات و اقدامات را بهروزرسانی کنیم و از تجربیات یکدیگر بهره ببریم. این اقدامات، گامهای مؤثری در راستای افزایش مشارکت مردمی و ایجاد آگاهی انتخاباتی بود.اگرچه بودجه لازم برای این پروژه میتوانست چند میلیارد تومان باشد، اما ما با همکاری خیرین و مردم توانستیم در عرض یک ماه این شبکه را راهاندازی کنیم و فعالیتهای مربوط به آن را به انجام برسانیم. این هزینهها عمدتاً برای تدارکات، تهیه محتوا و هماهنگیهای مختلف صرف شد. در این میان، گروه ما هیچگونه توقع مالی نداشت و بیشتر تلاشها بر اساس روحیه جهادی و مردمی انجام گرفت. اگر این تلاشهای بیوقفه و همت دوستان نبود، این پروژه قطعاً به بودجهای بالاتر از ۱ میلیارد تومان نیاز داشت.یکی از درسهای مهمی که از این تجربه گرفتیم این است که جبهه انقلاب، هرچند پرشور و پرانرژی است، نیاز به انسجام و هماهنگی دارد. در این جبهه نباید هرکسی بهطور جداگانه عمل کند و باید برای اهداف مشترک، همافزایی و همکاری بیشتری داشته باشیم تا به نتیجه مطلوب برسیم.