ما کمک می‌خواهیم!

مریم سادات متولی، متولد سال 1371 فارغ التحصیل رشته جامعه شناسی است که با دغدغه‌ی شبکه‌سازی حوزه‌ی زنان در مقطع ارشد وارد رشته مطالعات زنان شده است. وی از سال 96 با دانشجوهای دانشگاه تهران و دانشگاه علامه گروهی به نام «هماج» ایجاد کرده‌اند. دغدغه آنها این است که بتوانند یک اثرگذاری اجتماعی داشته باشند و در این راستا فعالیت‌های میدانی خود را آغاز کرده‌اند. فلسطین دغدغه‌ شخصی آنها بود اما به‌صورت رسمی پیگیری نکردند چون بیشترین دغدغه‌ی این گروه تقویت سرمایه‌ی اجتماعی و کنش‌گری زنان بود اما بعد از طوفان الاأقصی و حکم رهبری به واسطه‌ی ارزش مشترکی که فلسطین برای همه‌ی مسلمانان دارد، فعالیت‌های مختلفی را حول این محور آغاز کردند.

زن نقش‌آفرین
در زمان دانشجویی ما به فضای علوم اجتماعی انتقاد داشتیم که چرا مفاهیم و دروس فقط نظری هستند و فهمی از واقعیت جامعه در آن دیده نمی‌شود از این رو تصمیم گرفتیم به‌صورت میدانی وارد مسائل اجتماعی شویم و بتوانیم به نوبه‌ی خودمان معضلی را بتوانیم پیگیری و حل کنیم. از آن سال فعالیت‌هایی را در بستر زندگی زنانه‌ی خودمان تجربه کردیم دغدغه‌ی ما شبکه سازی و توسعه‌ی محلی توسط زنان، نقش آفرینی زنان با محوریت کارهای اقتصادی و کسب و کارهای محلی خود بود. اما بعد از طوفان‌الاأقصی روی مسئله‌ی مقاومت، متمرکز شدیم.
با 5-4 نفر از محله پیروزی شروع کردیم و حدود 30-20 نفری را درگیر کردیم و بعد به محله‌های دیگر گسترش پیدا کرد که توانستیم تولیدی‌هایی را راه‌اندازی کنیم و شبکه‌ی مردمی خیلی بیش از این 20 نفر شد‌. اکنون ارتباطات ما از تهران فراتر رفته است. عضویت گروه کاملاً مبتنی بر شبکه‌ی روابط زنانه و دوستانه است یعنی تک‌تک روابط فردی‌ خودمان را فعال کرده و وارد شبکه کرده‌ایم.
اساساً دغدغه‌ی ما از ابتدا تقویت ایده‌ی جامعه‌ی اسلامی بود و اینکه به عنوان زنان مسلمان بتوانیم ایفای نقش و کنش‌گری داشته باشیم و عاملیت ما به عنوان زنان قدرتمندی که هم بتوانند جایگاه و نقش خودشان را در خانواده داشته باشند و هم در جامعه نقش مؤثری را ایفا کنند، مشخص باشد. جامعه‌ی اسلامی نیازمند همراهی مردمی است. ما با این مسئله مواجه هستیم که دشمن می‌خواهد یک فرهنگ راحت طلبی و بی‌تفاوتی را در عموم جامعه ایجاد کند تا بتواند نقش و نظم استعماری خودش را محقق کند. این موضوع برای ما مسئله می‌شود و ایجاد دغدغه می‌کند تا بتوانیم در مقیاس وسیع تری با آن مبارزه کنیم.
فلسطین دغدغه‌ شخصی ما بود اما به‌صورت رسمی در گروه پیگیری نکردیم بیشتر دغدغه‌ی ما تقویت سرمایه‌ی اجتماعی و کنش‌گری زنان بود اما به واسطه‌ی ارزش مشترکی که فلسطین برای همه‌ی ما داشت بالاخره حول این محور هم فعالیت می‌کنیم.
بعد از حکمی که آقا دادند مبنی بر اینکه باید با همه‌ی امکانات‌ به صحنه بیایید، متوجه شدیم به خاطر سیاست‌های بیهوده‌ای که تا پیش از این حاکم بوده و مردم را در تصمیم‌گیری‌ها دخیل نمی‌کردند، مردم احساس می‌کردند سازمان‌هایی وجود دارند که می‌توانند این دغدغه‌ها را پیگیری کنند بنابراین با عزای عمومی و رخوتی مواجه شدیم که همه منتظر بودند تا دستگاه‌های حاکم کاری انجام دهند یعنی ما منتظر بودیم سپاه کاری کند یا نهادهای فرهنگی دست به کار شوند. در حالی‌ که حکم آقا تک‌تک ما را به‌صورت شخصی موظف کرده بود تا امکاناتمان را پای کار بیاوریم. این در طرح همه‌ی اقشار مردمی دیده می‌شد و گروه‌های نخبگانی هم به همین جدیت وجود داشتند.
ما تصمیم گرفتیم جمعی را شکل دهیم تا با هم، هم فکری داشته باشیم که چه کار کنیم؟ یک‌، دو، هفته‌ای در منازل شخصی خودمان جمع شدیم و ایده‌ها را بررسی کردیم که چه کاری از دست ما بر می‌آید؟ تا صحنه یک ذره برای ما روشن‌تر ‌شود. با دوستانی که در منطقه ارتباط داشتیم جلسات گفتگویی را گذاشتیم و سیاست بلند مدتی را برای کار در نظر گرفتیم. سعی کردیم چشم‌انداز خودمان را مبتنی بر مطالعات ایجاد کنیم و پله پله خود را به یک عملیات میدانی کاملاً مشخص و دقیق، برسانیم و بتوانیم این ایده‌ی ذهنی و چشم انداز بلند مدت را به کاری که واقعاً انجام دهیم متصل کنیم و امکاناتمان را به صحنه بیاوریم. یکی از امکانات جدی ما شبکه‌های روابطی بود که در سطح دانشگاه و محلات داشتیم. سعی کردیم آنها را به میدان بیاوریم و از این شبکه سازی استفاده کنیم تا افراد بتوانند نقش آفرینی داشته باشند و جای خودشان را در کار پیدا کنند.
در ابتدا چون دغدغه‌ی ما این بود که یک کار هیجان زده‌ی ناشی از شرایط فعلی انجام ندهیم و ضمن اینکه پشتوانه‌ی عقلانی هم داشته باشد. دو، سه هفته‌ای سعی کردیم با سرعت بسیار زیادی ایده‌ها و مبانی کار را مشخص کنیم و بتوانیم به استراتژی واحدی برسیم. استراتژی را در مرکزیت کار قرار دادیم و بچه‌ها در گروه‌های تخصصی یعنی متخصصین، حوزه‌ی دکتری و اساتید حوزه‌ی حقوق از نظر حقوقی، آن استراتژی را مورد بررسی قرار دادند و شروع به طراحی راهبردی و طراحی عملیات، کردند. بچه‌های جامعه شناسی، تاریخ، رسانه و گروه‌های دیگر هم دغدغه این را داشتند که بتوانند این‌ مسائل را پوشش دهند و بتوانیم یک موج رسانه‌ای در راستای این فعالیت‌ها راه بیندازیم. یک گروه تربیتی داشتیم که دغدغه‌‌های تربیتی داشتند و افرادی با دغدغه‌های دیگر که سعی می‌کنند جمع خودشان را تشکیل دهند و مبتنی بر استراتژی تعریف شده شروع کنند و فعالیت‌هایی را انجام دهند.
تأکید ما این است که شبکه‌های زنان مبتنی بر روابط زنانه و دوستانه هستند که قدرتمند می‌شود و روی همین اصل آنها را پیش ببریم اما برای اینکه کار گسترش پیدا و ضریب پیدا کند و نهادهای مختلف به ما رجوع می‌کنند، با آنها طرح بحث می‌کنیم از جمله اینکه با آموزش و پرورش، گروه‌ها و سازمان‌های مختلف صحبت‌هایی شده تا آنها همراهی کرده و این کار بتواند ضریب پیدا کند.

صدای زنان ایران
ما در حال راه‌اندازی شبکه‌های رسانه‌ای و بالا آوردن برنامه‌ی یوتیوب، فیسبوک و پیج‌هایی هستیم تا بتوانیم کارهایی که گروه‌های تخصصی ما انجام می‌شود را وایرال کنیم. در قالب شبکه‌های روابط دوستانه‌، بچه‌ها در سفرهای کربلا و لبنان و سوریه با خانمهایی دوست شده بودند و آنها را وارد شبکه کردند و ما الان یک حلقه روابط مقاومت منطقه هم داریم و خانم‌های فعال در منطقه‌ی لبنان، سوریه و .. در تولید و نشر محتوا به ما کمک می‌کنند.
به غیر از این واقع محتواهایی تولید می‌کنیم برای اینکه بتوانیم در روی آنها در رسانه‌ها مانور دهیم و از طریق تولید موشن گرافی و تکنیک‌های دیگر بتوانیم در موضوع مشخصی افکار عمومی را همراه کنیم. دغدغه‌ی اصلی ما این است که به عنوان یک حلقه‌ی واسط صدای فعالیت‌ زنان ایران را به زنان منطقه برسانیم. هدف ما این است که با این حجم رسانه‌ای که اتفاق افتاده، مقابله کنیم و این موضوع باعث ایجاد ناراحتی‌هایی در سطح منطقه شده است. مردم منطقه فعالیت‌های ما را نمی‌بینند و فکر می‌کنند که ایران همراه آنها نیستند. تلاش ما این است که در وهله‌ی اول این صدا را به گوش آنها برسانیم و در مراحل بعد گام‌های بعدی را که از قبل طراحی شده، برداریم.
برنامه‌های ما بلند مدت است چون عرصه‌ی فعالیت ما، عرصه‌ی فرهنگی و مبتنی بر یک برنامه‌ی بلندمدت است هر چند که در حوزه میدانی، عملیاتی و دقیق هستیم و در کنار آن حمایت‌های مالی را هم داریم.
اکنون گروه‌های ما با فعالیت در حوزه‌ی مقاومت و پیش برد اهداف در سطح منطقه و اینکه امکان را پای کار بیاوریم، هم‌سو شده‌اند اما اتفاق مهمی که باید رقم بخورد، هنوز رخ نداده و در حال پیگیری هستیم. مسئله مهم این است که تک‌تک مردم اهمیت ورود به این بحث و کنش‌گری را بفهمند و بتوانیم یک حرکت عمومی را ایجاد کنیم. یک حرکت عمومی برای دفاع از حقوق مشمول انسان‌ها، درواقع مهم‌ترین اتفاقی است که باید رقم بخورد و ما در بلند‌مدت این موضوع را پیگیری می‌کنیم تا بتوانیم شبکه‌ی نخبگانی و شبکه‌ی زنان محلات را در پیوند با هم به ثمر برسانیم و در دل این ماجرا حرکت عمومی شکل بگیرد. حرکتی مبتنی بر ارزش‌های بومی و در سطح مردمی که بتواند نتیجه‌ی آن به دست لبنان برسد و در حمایت از مردم لبنان و مقابله با اسرائیل مؤثر واقع شود.

شبکه سازی
بزرگترین نوآوری و خلاقیت این است که توانمندی‌های زنان فعال شود. این مسئله‌ای است که معضل حوزه‌ی زنان بوده و باعث بحران هویت در حوزه‌ی زنان شده است. ما هیچ‌وقت مبتنی بر ارزش‌های زنانه وارد کار نشدیم و سال‌ها توان زنان را نادیده گرفته‌ایم و الان مهم‌ترین کاری که ما می‌کنیم این است که توان خانم‌ها را مبتنی بر نیازها، توانمندی‌ها و دغدغه‌هایشان پای کار بیاوریم. وقتی شبکه‌ا‌ی مبتنی بر روابط دوستانه شکل بگیرد، آدم‌ها خودشان خیلی خوب می‌دانند که باید چه کار کنند؟ و در خصوص اینکه چطور می‌توانند نقش آفرینی داشته باشند؟ تصمیم می‌گیرند. ما به دنبال این هستیم که زنانگی احیا شود و چیزی که گم شده‌‌ی آنهاست را بتواند پیدا کنند و مبتنی بر آن راهبری کنند. این مهم‌ترین وجهه‌ی کار گروه است.
بزرگ‌ترین مشکلی که الان زنان در کشور ما با آن مواجه هستند، مسئله‌ی بحران هویت است. از یک سو زنان نخبه،‌ سال‌ها تحصیل و مطالعه داشته‌اند حتی به سطوح بالای علمی مثل دکتری و استادی دانشگاه هم رسیده‌اند ولی این بحران هویت را دارند و نتوانسته‌اند فضای کار و خانواده را با هم جمع کنند و از سوی دیگر زنان دیگری زندگی خود را در خانواده صرف فرزند آوری و خانه داری کرده‌اند، آنها هم دچار این بحران هویت هستند و دوست دارند نقش اجتماعی داشته و درآمدزایی داشته باشند و احساس هویت کنند.
این بحران هویت در تمامی شبکه‌های زنان دیده می‌شود. در واقع گروه‌های زنان ما باید در شبکه‌هایی که در دل محله‌‌ها شکل گرفته، شرایط زنانه‌ی آنها را در نظر می‌گیرد و مبتنی بر نیازهای آنها برای نگهداری فرزندانشان هست، بتوانند نقش آفرینی خوبی داشته باشند و احساس کنند کار ارزشمندی انجام می‌دهند. آنها سال‌ها مطالعات و تجربیات خود را هم‌سو با شرایط خانوادگی به میدان می‌آوردند. این بزرگ‌ترین اتفاقی است که برای یک زن در زندگی‌ رخ می‌دهد تا در کنار این فعالیت‌ها بچه‌هایی که در این شبکه‌ها تربیت می‌شوند، طبیعتاً بچه‌هایی هستند که دغدغه‌مندی مادرانشان را می‌بینند و از آنها یاد می‌گیرند که چطور باید برای نیازهای جامعه‌ی خودشان ارزش قائل باشند؟ چطور باید دل‌سوزی کنند؟ و چطور باید زندگی‌شان را جمع کنند؟ این هم آموزش مهارتهای زندگی به بچه هاست و هم در جریان آموزه‌های فرهنگی و اعتقادی قرار دارند.
ایده‌های زیادی برای حوزه‌ی مقاومت،اجرایی شده و ما به دنبال ایده جدید نیستیم. ما می‌خواهیم براساس برنامه بلندمدتی که داریم، ایده‌های ناب یعنی ایده‌هایی که اثر گذاری آنها در بلندمدت برای ما مشخص است را شناسایی، چکش کاری و تقویت کنیم و وجوه مثبت و جوانب کار را در نظر بگیریم و بتوانیم از آنها حمایت کنیم تا گسترده‌تر شوند. اکنون در گروه‌های مردمی، مساجد، مدارس و جاهای دیگر بازارچه‌هایی برپا شده و خانم‌ها هر چیزی که برایشان مقدور بود را می‌فروختند و پول آن را برای حمایت از مقاومت، هدیه می‌کردند.

این تجربه متعلق به طرح «مرکز مشاوره امام رضا (ع)» با 2 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.

مجری طرح:

تصویر مریم سادات متولی

مریم سادات متولی

https://mtedad.org/?p=8052

تجربه‌های مشابه:

راوی: خانم رباب دقاقله نام مجموعه: هیئت حضرت زینب کبری سلام‌الله استان:....

راوی: خانم بتول حسینی‌نژاد نام مجموعه: فعالیت در حوزه علمیه فاطمیه شهرستان....

راوی: آقای جواد پوردکان نام مجموعه: شبکه بهداشت استان: هرمزگان (جاسک) بیوگرافی:....

راوی: خانم نسرین احمدزاده نام مجموعه: کانون فرهنگی تبلیغی انصار الزینب (س)....

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

No products in the cart.

Return To Shop
ورود به سایت