راوی: آقای مهدی کاظمزاده
نام مجموعه: نجات / اندیشه مستور / روایت مجاهدت / آیه
استان: اصفهان
بیوگرافی:
بنده 37 ساله، مشغول به فعالیتهای فرهنگی هستم و دارای تحصیلات کارشناسی ارشد فلسفه هستم.
کادر اصلی:
هسته اصلی که با ما در حال فعالیتاند 5 نفر هستند.
شروع فعالیت:
یک مجموعه را از چهار سال پیش و دو مجموعه دیگر را از دو سال پیش آغاز کردیم.
فعالیتها:
یک مجموعهی ما در حوزهی تجربهنگاری کار میکند و تشکیلاتی است به نام روایت مجاهدت که میشود گفت سوژههایی را که در کشور شناسایی میکند در یک مستند مجازی سراغشان رفته و از اینها فیلم گرفته و بهصورت قطعات مختلفی در کانالها و گروههای مختلف پخش میکند. در اینجا دو هدف را پیگیری میکند که یکی تکثیر الگوهای ناب است و دیگری اخلاق تشکیلاتی است. در این فعالیت فرماندهسازی و معرفی افراد به همدیگر، معرفیها مجموعهها نیز صورت میگیرد و به نوعی به رفتار و منش تشکیلاتی، هویت میدهیم و تبدیل به حرکتهایی میشود که میتواند الگوساز باشد.
مجموعه دوممان هم که در بحث نجات است برمیگردد به بحث شناسایی و مانیتورینگ اطلاعات مرتبط با فعالین و مجموعههایی که ما در حوزه ظرفیتآفرینی و ظرفیتیابی کار میکنیم. ما اطلس فعالان جمعیت را پیگیری میکنیم که میشود گفت دارای هشت بخش است که عبارتاند از: فعالین، مجموعههای مردمی، فعالیتها و اقدام، محتوا و محصول، شناسههای جمعیتی هر منطقه، ایده و تجربه و آموزش.
ما این اطلاعات را از کف میدان شناسایی میکنیم و سعی میکنیم سازماندهی کنیم و با هم مرتبط کرده و از آن یک خروجی
بگیریم و بتوانیم بهنوعی نقشی که شهید باقری در زمان جنگ داشت را اینجا ایفا کنیم. زیرا مسأله این است که اگر ما خوب همدیگر را بشناسیم و از احوالات یکدیگر باخبر شویم فعالیتها به لحاظ عمق و سطح بهشدت میتواند تقویت شود و گسترش پیدا کند.
یک بحث دیگر ظرفیتآفرینی است که مجموعهی آیه ما دارد، و روی آن کار میکند. مجموعههای زیادی در کشور درحال فعالیت هستند و حدود ۴۰۰ هزار مجموعه ثبتنشده و ثبتشده داریم. پژوهشی که انجام دادیم نشان داد اگر ۵ درصد اینها روی بحث جمعیت ورود پیدا کنند فکر میکنیم که بحران تا یک حدی حل میشود و با توجه به جایگاهی که در کشور دارند، میتوانند در زمینه نقشآفرینی، تریبون، پشتوانه حقوقی، ارتباط با خیر، نفوذ در منطقه زیستبوم خودشان، مخاطبینی خودشان، امکانات سختافزاری و نرمافزاری، مکان و فضا، بهنوعی جریانساز شوند.
نکات:
- نکتهای که هست ما در حوزه ثبت مجموعههایمان بهشدت با مشکل روبهرو هستیم. یک مجموعهای که هویت ندارد علیالقاعده هویت حقوقی ندارد و مجبور است دست به دامان مجموعههایی شود که ثبت شدهاند و اشکالات دیگری را برایشان ایجاد میکند.
- در حوزه پشتیبانی، حمایتهایی که در حوزه جمعیت باید شود وجود ندارد. مسئلهی جمعیت، یک مسئله حیاتی است و الان باید به دادش برسید، وگرنه همه پیر شدهاند و بحران ایجاد میشود. بنابراین میطلبد تا نگاهمان را به مسئلهی جمعیت عوض کنم، از بچههای خود خاتم گرفته تا دوستان دیگر باید فعال باشند.
همین بچههای خاتم اگر موضوع را متفاوت ببینند، همین امر میتواند به دیگر سازمانها، استانها و بدنهی اداری استانها منتقل شود.
- وقتی بدنه سازمانی ما چه خاتم و چه سازمانهای دیگر به موضوع اشراف داشته باشند، ظرفیتها و امکانات را خودبهخود پایکار میآورند.
- در معرفی ظرفیتهای سازمانی و ظرفیتهای که در شهر وجود دارد ما باید یک مانتورینگ ایجاد کنیم که این مجموعههایی که توانایی شناسایی ندارند بهراحتی بتوانند ارتباط بگیرند.
- در حوزه توانمندسازی آموزشی، خاتم بهشدت میتواند نقش داشته باشد و میتواند در آن بدنهی انسانی که در جبهه فرهنگی انقلاب وجود دارد، ورود پیداکرده و معرفی کند.
چالشها:
- در زمینه کادر و مکان دفتر مشکل داریم و خود این سبب ضربه زدن است و باید به سازمانهای مختلف باج دهیم و این شایستهی بچههای فرهنگی نیست. در این زمینه خاتم باید ظرفیتسازی کند و گلوگاهها و شاهراههایی که وجود دارند به کمک ما بیایند.
نکات پایانی:
ما در حوزهی سازماندهی مشکل داریم و اگر قرار است خاتم بعد از ۱۵سال نقشآفرینی جدیتری کند، باید در دوسه محور کار کند:
1. مانیتورینگ ظرفیتها: زیرا در کشور ظرفیت سختافزاری و نرمافزاری کم نداریم.
2. پروژههای خود خاتم باید پیگیر مجموعهها باشد، که البته برای مجامع است ولی مجامع نقش ستادی خودشان را بازی نمیکنند و نقش تصدیگری دارند.
3. ما بهشدت نیاز به فضای نظارت ارزیابی داریم و اگر نباشد خودبهخود به بیراهه میرویم و یکجا سقوط کرده و از صحنه حذف میشویم.