جناب آقای میلاد ولیان، از فعالان فرهنگی در قرچک هستند که فعالیتهای انتخاباتی را از نمازجمعه آغاز کردند و سپس به گفتوگوی چهره به چهره با مردم روی آوردند. در متن زیر با اقدامات ایشان آشنا میشویم.
دغدغهی ما از همان لحظاتی که به عرصههای بسیج و فعالیتهای انقلابی وارد شدیم، شکل گرفت. این دغدغه مختص به امروز یا دیروز نیست، بلکه از همان آغاز در دل کسانی ریشه دارد که به فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی میپردازند. فردی که در مسیر فعالیت فرهنگی و اجتماعی قدم میگذارد، همیشه یک دغدغهی اساسی دارد که او را به حرکت وادار میکند.برای انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم، تقریباً از یک هفته یا ده روز پس از ایام شهادت آیتالله رئیسی، فعالیتهای خود را آغاز کردیم. این فعالیتها با تعدادی از دوستان همشهری شروع شد و در مجموع، گروهی ۲۰ تا ۳۰ نفره از دوستان و آشنایان در این مسیر مشارکت داشتند. فعالیتهای ما در قالبهای مختلفی تقسیمبندی میشد.یکی از اقدامات مهم ما انتشار نشریه در نماز جمعهها بود. در این نشریه، به مسائلی چون اهمیت مشارکت در انتخابات، ضرورت انتخاب اصلح و همچنین لزوم جلوگیری از تکرار دورههای پیشین که به کشور آسیب وارد کرده بودند، پرداخته میشد. بیشتر مطالب نشریه را خودمان تهیه میکردیم، اما گاهی از منابع دیگر نیز بهره میبردیم. نسخهی مجازی این نشریه را نیز در کانالهای ایتا منتشر میکردیم تا دامنهی اثرگذاری آن گستردهتر شود.یکی دیگر از اقدامات مهم و مؤثر ما، برگزاری تریبون آزاد مردمی در معابر شلوغ و پرتردد بود. این برنامه به این صورت برگزار میشد که ابتدا فضایی ایجاد میکردیم تا مردم به راحتی پشت تریبون صحبت کنند، چه موافق و چه مخالف. سپس تعدادی از اعضای گروه خودمان پشت تریبون میرفتند و به شبهات و سوالات مطرح شده پاسخ میدادند. این برنامهها که در فضایی سالم و بدون تنش برگزار میشد، بازخوردهای مثبتی داشت و توانست تأثیر زیادی در افزایش مشارکت بگذارد.علاوهبر این اقدامات، گفتوگوهای چهره به چهره نیز در دستور کار ما قرار داشت. در پیادهروهای شهر، سؤالاتی را روی یک تخته مینوشتیم و عابران به صورت داوطلبانه پاسخهای خود را روی آن مینوشتند. به روستاهای اطراف نیز میرفتیم و در آنجا نیز تعاملات چهره به چهره داشتیم. اعضای گروه مردان با کسبه صحبت میکردند و خانمها به خانهها میرفتند. این گفتوگوها ابتدا به صورت آرام و دوستانه شروع میشد و پس از مدتی از مردم میپرسیدیم که آیا قصد دارند در انتخابات شرکت کنند یا خیر.بازخورد اهالی بهطور کلی مثبت بود. برخوردها منطقی و دوستانه بود و تا به امروز هیچ تنش یا مشکلی پیش نیامده است. ما هیچگاه برای شخص خاصی تبلیغ نکردیم، بلکه همواره تأکید بر اهمیت مشارکت در انتخابات داشتیم. نکتهی جالبی که مشاهده کردیم، این بود که برخی از مردم هنوز به شکل قومیتی رأی میدهند؛ یعنی میگفتند که ما از یک قوم خاص هستیم و چون فلانی هم اهل همان قوم است، به او رأی میدهیم. برخی از طوایف هم به رئیس طایفه اعتماد میکنند و از او میخواهند که به چه کسی رأی دهند.برای مقابله با این نگرشهای قومیتی، سعی کردیم با ورود ملایم و بدون ایجاد حساسیت، این موضوع را مدیریت کنیم. مثلاً از آنها میپرسیدیم که در دوره ریاستجمهوری آیتالله رئیسی، چگونه عمل کردهاند؟ اگر میگفتند که وضعیت بهتر از قبل شده، در ادامه سؤال میکردیم که آیا ایشان نسبت قومیتی با شما داشتند؟ پاسخ میدادند که نه. در آنجا از آنها میپرسیدیم که آیا ممکن است کسی که نسبت قومیتی با شما ندارد، گزینهای خوب برای ریاستجمهوری باشد؟
ما اینگونه به مسائل قومیتی ورود میکردیم و سعی میکردیم تا از هرگونه شکاف یا اختلافی جلوگیری کنیم و مانع از آن شویم که این موضوع به یک چالش جدی تبدیل شود. در مجموع، تلاش ما بر این بود که مردم را به مشارکت حداکثری و انتخابی آگاهانه دعوت کنیم، بیآنکه فضا به سوی تنش یا درگیری سوق پیدا کند.