راوی: خانم کلثوم یوسفی
نام مجموعه: مجموعه فرهنگی تربیتی آیت الله مصباح یزدی(ره)
استان: ایلام
بیوگرافی:
بنده 48 سال داشته و آموزشگاه مراقب زیبایی دارم، هم آموزش می‌دهم و هم کار خدماتی انجام می‌دهم و دارای کارشناسی حقوق هستم.
کادر اصلی:
تعداد ثابت کادرمان 474 نفر هستند.
شروع فعالیت:
فعالیت خود را از سال 1394 شروع کردیم.
فعالیت‌ها:
از آنجایی که شغل من به گونه‌ای است که با همه اقشار جامعه، به ویژه خانم‌ها سروکار داریم، احساس می‌کردم که برخی از آنها مشکل عقیدتی، حجاب، روحی، روانی و فکری دارند. به دلیل اینکه خودم تفسیر قرآن را سال 86-87 فراگرفته بودم تلاش می‌کردم این افراد را از طریق آیات قرآن راهنمایی نمایم. از این اتفاق استقبال خوبی شد و می‌گفتند که این حرف‌ها خیلی به ما آرامش می‌دهد. بر این اساس یک واحد از خانه‌ام را برای کار فرهنگی گذاشتم و بنا بر این شد که کلاس تفسیر بگذارم و خانم‌ها هم شرکت کنند.
به این صورت کار من پایگاه فرهنگی من شد، هم از نظر ظاهر و هم از نظر روحی به خانم‌هایی که به این پایگاه می‌آمدند توجه می‌شد، که این از بعد روحی برایشان درمان هم بود.
حتی به آنها مأموریت دادم که هر کسی دست چند نفر را بگیرد و به این مجالس بیاورد. بچه‌ها هم همین کار را می‌کردند و باعث شد کار ما برکت پیدا کند.
اوایل فعالیت ما به صورت جهادی بود؛ برای مثال به مریض‌هایی که نیاز به کمک داشتند و یا خانم‌هایی که سرپرست نداشتند و نیاز به مواد غذایی داشتند و… را با کمک همین بچه‌ها یاری می‌دادیم.
بعد دیدم این افراد همچنان از لحاظ عقیدتی مشکل دارند، بعد از دعوت آنها به کلاس‌ها در گروه بیان کردم کسانی که زیارت کربلا نرفتند و زائر اولی هستند، ما یک اردوی علمی، تربیتی و فرهنگی برایشان برگزار می‌نماییم. برای این اردو بیشتر دختران نوجوان و دانشجو مدنظرم بودند که جمعشان کرده و به کربلا می‌رویم و برایشان جهاد تبیین انجام می‌دهیم. فلسفه اسلام، حجاب، نماز و عقاید و… را هم در این مسیر وارد میکنیم. این برنامه‌ها را که اجرا میکنیم نتیجه خیلی عالی در پی دارد.
همچنین در اعیاد و مناسبت‌ها برایشان ایستگاه حجاب و عفاف می‌گذاریم؛ هدایایی مانند روسری نذر ظهور در نظر می‌گیریم که معمولا بچه‌ها با هزینه خودشان تهیه کرده و یا پول کمک می‌کنند.
خانم‌های هستند که به همین طریق از بی‌حجابی به سمت روسری آمده‌اند و الان دوست دارند چادری شوند و برایشان قرار است چادر بخریم.
همچنین برای افراد یک سری اردوها مانند زیارت شهدا می‌گذاریم و به آنها می‌گویم که این ارتباط‌ها نباید قطع شود؛ زیرا زمانی که انسان در این مسیر قرار می‌گیرد زندگی هدف پیدا می‌کند و دیگر بی‌هدف نیستند. حالا کم‌کم کار را به سمت امامزاده بردیم و از همه اقشار می‌آیند. سفره صلوات را به داخل امامزاده برده و همه را آنجا دعوت میکنیم. این خودش یکی از راه‌های دوستی، جذب و مباحثه می‌شود.
بازخوردها:
تنها چیزی که در این سال‌ها فهمیدم این است که انسان‌ها نیاز به محبت دارند؛ یعنی با محبت می‌شود کافر را مسلمان کرد. خوشبختانه من در تمام این سال‌ها با عملکرد منفی مواجه نشدم.
به دلیل شغلی که دارم تا حدودی شبیه به روانشناسان هستم و می‌دانم چه کسی چه مشکلی دارد. به آنها می‌گفتم مثلاً این زیبایی و این اندام حیف است برای گناه استفاده شود و خیلی از آنها هم گوش می‌دادند. این نوع افراد فطرتا خوب هستند، فقط نیاز به یک تلنگر دارند و من سعی می‌کنم از طریق محبت کردن، تعریف و تمجید از شخصیت و رفتارشان این فطرت پاک را در درونشان زنده کنم.
