ام البنین خلیلی سوادکوهی هستم لیسانس الهیات و 16 سال است که مشغول به تدریس قرآن هستم. تیرماه سال 1395 بود که مسئولین طرح آیات رویش از ما دعوت کردند تا برای گذراندن دوره های آموزش این طرح به مشهد برویم. محوریت این دوره هم این بود که ما با چگونگی تدریس به بچه ها آشنا بشویم. بنده قبل از اینکه به مشهد بروم و با طرح ایات رویش اشنا بشوم، این طرح را در عمل اجرا میکردم. طرح بسیار، طرح خوبی است و البته بدون عیب و ایراد نیست. برای مثال اینکه طرح فقط برای بچههای کمیته امداد اجرا میشود، اتفاق جالبی نیست؛ ای کاش این طرح برای بچههای تمام اقشار جامعه اجرا میشد تا تمام بچهها بتوانند از مزیتهای این طرح استفاده کنند.
بنده چندین سال است که در حوزه قرآن، تجربه تدریس دارم و به نظرم نباید این طرح را عجلهای باشد. الان مسئولین طرح آیات رویش برای ما محدودیت زمانی قائل میشوند؛ یعنی میگویند از این زمان تا آن زمان فرصت دارید تا مثلا پانزده، شانزده سوره را تدریس کنید! در صورتی که اگر فرصت بیشتر باشد هم بچهها به مرور زمان سوره را حفظ میکنند و هم بیشتر از این میشود بر روی پیام قرآنی کار کرد. اگر این اتفاق بیفتد عالی میشود. در واقع طرح تاکید دارد که اگر تا فلان تاریخ بچهها سوره را حفظ نشدند اشکال ندارد، پیام قرآنی آن را حفظ کنند. این روش در کار ما خلل ایجاد میکنئ؛ از طرف دیگر اکثر بچههایی که در این طرح ثبتنام کردند حتی سوره توحید را هم بلد نیستند و ما فرصت میخواهیم تا در ابتدا بتوانیم اینها را با قرآن انس بدهیم. آنها قرآن را دوست داشته باشند تا برای آمدن به کلاسها رغبت پیدا کنند و بعد طرح را اجرا کنیم؛ ولی وقتی با محدودیت زمان مواجه میشویم چیزی که ما دوست داریم اتفاق نمیافتد. من پیش از دورههای طرح آیات رویش طرح معلم را گذرانده بودم و ما عملا داشتیم با روش تدریس طرح آیات رویش پیش میرفتیم؛ به بچهها قصههایی درباره سورهها یا برخی آیات قرآن میگفتیم و داستانهایی برایشان تعریف میکردیم. همین روند بچهها را بسیار به قرآن علاقمند کرده بود و در طول زمان مناسبی که داشتیم، بچهها به مرور آیات را هم حفظ میشدند. خوشبختانه طرح آیات رویش بر روی این موضوع تاکید ویژه دارد ولی زمانش کافی نیست.
مساله دیگر که در طرح آیات رویش باید اصلاح بشود، کیفیت جزوات آموزشی است. جزوهای که به بچهها داده میشود کمی ایراد دارد؛ نکته اولش این است که محتوا کمی برای دانشآموز سنگین است و نمیتوان آن را برای همه مناسب دانست. تدریس این جزوه برای مقاطع دوم تا چهارم ابتدایی در نظر گرفته شده اما محتوا برای دانشآموزان پنجم و ششمی مناسبتر است! برای مثال گاهی معنای کلمه و جمله با همدیگر فرق میکند که باعث میشود دانشآموز در فهم محتوا مردد بشود، همچنین خود محتوا هم سنگین بود. جزوات به لحاظ ظاهری هم خیلی مورد پسند دانش آموز نیست. بهتر بود این جزوه فقط دست معلم بود و به دست دانشآموزان نمیرسید. ما خودمان چکیدهاش را به آنها میگفتیم و اگر ایرادی داشت، خودمان برطرف میکردیم. الان چون دست دانش آموزان است، بچههای کوچکتر با دیدن این جزوه سنگین میترسند. طراحی صفحات جزوه هم شیک نیست؛ فونت متنها هم ریز است. هرچقدر صفحات شاد و رنگی باشد علاقه بچه ها بیشتر میشود. بعضا پیش میآید که بچهها میگویند ما این قرآن را نمی خواهیم و آن قرآن را میخواهیم، چون آن یکی قشنگتر است. پس طراحی و نوع نوشتار قرآن برای بچهها مهم است.
همانطور که در ابتدا عرض کردم این روش تدریس، خیلی کار جدید و بدیعی نیست؛ تدریس داستانمحور را خودم از سالها قبل انجام میدادم اما طرح آیات رویش یک جرقه در این زمینه است. این روش تدریس را گسترش داد و افراد زیادی را درگیر این سبک کرد. این طرح اصرار دارد که آموزش قرآن صرفا این نیست که بچه قرآن را حفظ کند و فقط روخوانی یا روانخوانی را یاد بگیرد. این در حالی است که مفهوم آیات و داستانهای قران هم بسیار جذاب هستند و باید به آنها هم توجه کرد. در واقع نقطه مرکزی طرح آیات رویش، تربیت قرآنی است تا آموزش روخوانی قرآن. یعنی این طرح با این هدف در حال اجرا است که بتواند ارزشهای رفتاری و گفتاری قرآنی را در گفتار و رفتار بچهها نهادینه کند.
ما بالای چهل حدیث درباره تلاوت و انس با قران داریم. پیامبراکرم(ص) میفرمایند:«فرزندم از خواندن قرآن غافل نباش، زیرا که قرآن، دلِ مرده را زنده میکند و از فحشا و زشتی انسان را باز میدارد.» اما بنده با توجه به تجربه پانزده، شانزده سالهای که در این عرصه دارم، اولین صحبتی که با مادرانی که فرزندانشان را میآوردند، این است که من در ابتدا برای بچهها سخت نمیگیرم و دنبال این نیستم که بچهها صرفا قرآن را یاد بگیرند.
روش تدریس ما از همان ابتدا ایجاد انگیزه و انس با قران است. با همین روش بچههایی که سر کلاس میآیند، کمکم تغییر میکنند؛ عدهای از بچهها چادری میشوند، عدهای از بچهها که نمازخوان نبودند، کمکم اهل نماز میشوند و… . بنابراین معتقدم همه معلمان باید دغدغهشان این باشد که رفتار بچهها قرآنی بشود، نه اینکه صرفا بچهها قرآن را حفظ کنند. البته خود خواندن قرآن هم به مرور زمان اثر میگذارد ولی شاید اصل مطلب را بچهها نفهمند.