راوی: خانم زرپرور
مجموعه: حسینیه عاشقان مکتبالحسن (ع)
استان: آذربایجان غربی (خوی)
بیوگرافی:
بنده متولد سال ۱۳۵۶ بوده، مدیر دارالقرآن آموزشوپرورش هستم و فوقلیسانس علوم قرآن دارم.
کادر اصلی:
تعداد فعالین و مجموعههایمان زیاد است، اما در مؤسسه قرآنیمان قریب به ده نفر فعالیت دارند.
شروع فعالیت:
قریب به ۲۶ سال است که هیئت را دایر کردهایم و در سال ۸۶ نیز مؤسسه قرآنی را تأسیس کردیم و در آنجا فعالیت داریم. همچنین ۶ سال است که در امامزاده بهلول مسئول افق هستم و دو هیئت برای دختران و پسران دایر کردهایم.
فعالیتها:
هیئتمان بیشتر هیئت جوانان است و کسانی که در هیئتمان شرکت میکنند، غالباً جوان بوده و به همراه خانواده میآیند. در این هیئت، کارهایی در سطح کشوری و شهرستانی نیز انجام دادهایم. یکی از کارهایی که انجام دادهایم و در تلویزیون نیز پخش میشود، برنامه نیمهشعبان است. نزدیک به ۲۰ سال است که آشی به وزن حدود ۲۰ تن میپزیم و در بین مردم پخش میکنیم. پخت آش بهصورت مردمی است و توزیع آن نیز مردمی انجام میشود.
ما قلکی به نام «قلک امام زمان» داریم که هر سال در نیمهشعبان بین افراد پخش میکنیم و از آنها میخواهیم تا سال آینده در این قلک پول جمع کنند و به ما تحویل دهند. همچنین در فضای مجازی اعلام میکنیم اگر چیزی را برای خودشان میپزند مانند آبلیمو، رب و…، بهاندازهای که دلشان میخواهد برای امام زمان کنار بگذارند و برای پخت آش بیاورند.
برنامههای هفتگی نیز داریم؛ روزهای سهشنبه دعای توسل برگزار میشود و برنامههای ماهانه نیز داریم.
بنده قریب به ۶ سال است که در امامزاده مسئول مرکز افق هستم و کارهای خوبی انجام دادهایم. یکی از کارهای خوبی که در امامزادهها انجام میشود و بنده نیز روی آن خیلی مانور دادهام، توانمندسازی خانمهاست. کلاسهای خیاطی، قالیبافی، چرمدوزی، جواهردوزی و… را بهصورت رایگان برگزار میکنیم.
همچنین یک تولیدی خیاطی نیز راه انداختهایم که خیلی زحمت کشیدم تا سرپا بماند. در آنجا احساس کردم دو نیاز در امامزاده وجود دارد: یکی اینکه افرادی که به امامزاده مراجعه میکردند، اکثراً مسن بودند؛ بنابراین گفتیم یک هیئت پسرانه بزنیم تا آنها نیز به امامزاده مراجعه کنند. پس از آن نیز یک هیئت دخترانه دایر کردیم. الان دو سال است که این هیئت روزهای چهارشنبه در حال فعالیت است.
در کنار هیئتها، دو سه نماهنگ نیز در زمینه امیرالمؤمنین، امام زمان، ایام فاطمیه و «سلام فرمانده» ترکی کار کردهایم. نماهنگ «سلام فرمانده» ترکی ما در کشورهایی چون باکو، آذربایجان، ترکیه، مسکو و کرکوک عراق نیز پخش شد.
در مؤسسهمان کلاسهای قرآن و حفظ قرآن داریم. تاکنون در مؤسسهمان ده نفر حافظ کل قرآن تربیت شدهاند. هماکنون کلاسهایی برای بزرگسالان، نوجوانان و کودکان داریم که در طول سال به مؤسسه ما مراجعه میکنند.
چالشها:
فعالیت فرهنگی در شهرهایی مانند ما خیلی سخت است؛ اینکه مردم با این فرهنگ آشنا شوند، خیلی طول میکشد.
- یکی از چالشهایی که داشتیم و توانستیم حل کنیم، همان هیئت دخترانه و پسرانه در امامزاده بود. ما یک کارت هیئت برای بچهها طراحی کردیم تا بچهها هدفمند حضور پیدا کنند. بچهها هر هفته کارتشان را میآورند و ما مهر میزنیم. اگر این کارت را کامل کنند، به آنها هدیه میدهیم. ما پیشبینی کرده بودیم که اگر این کارتها پر شود، بتوانیم جوایزشان را تهیه کنیم، ولی متأسفانه در این زمینه خیلی به زحمت افتادیم، چون اگر بخواهیم یک جایزه ۱۵۰ هزار تومانی به ۵۰ بچه بدهیم، خیلی هزینه میشود.
این چالش را اینگونه حل کردیم: در دادگاه شهر خودمان، برای اینکه مجرمین به زندان نروند، قاضیها جریمه فرهنگی میدهند؛ مثلاً پنج میلیون به فلان مؤسسه پرداخت کنند. ما به یکی از این قاضیهای قرآنی دسترسی پیدا کردیم و گفتیم بهجای اینکه جریمه را برای جای دیگری بنویسد، برای هیئت پسرانه یا دخترانه ما بنویسد. از این طریق توانستیم ۲۰ الی ۳۰ میلیون به دست بیاوریم و این چالش را حل کنیم. - در زمینه نماهنگها، وقتی میخواستیم اولین نماهنگ را کار کنیم خیلی سخت بود. فرض کنید تازه «سلام فرمانده» پخش شده بود و ما فراخوان دادیم که میخواهیم این نماهنگ را اجرا کنیم. از بچه سهساله تا دیپلمه مراجعه کردند. بچههای این نماهنگ قریب به ۳۰۰ نفر بودند و نیاز داشتند تا لباس هماهنگ داشته باشند، اما توان مالی نداشتیم. در زمینه تمرینها، پذیرایی و… نیز دچار چالش بودیم. به خانوادهها مراجعه کردیم و گفتیم بچهها با دو ساعت فعالیت خسته میشوند؛ پذیرایی را از طریق خانواده و اوقاف جور کردیم. اما در زمینه لباس هم مشکل داشتیم. تصمیم گرفتیم فراخوان بدهیم تا هرکسی روسری سفید ساده دارد به همراه خود بیاورد و هرکس هم ندارد، خودمان از کارگاه خیاطیمان تهیه کردیم.
برای پسرها نیز مجبور شدیم بگوییم هرکس میخواهد در این نماهنگ شرکت کند، لباس سفید تهیه کند؛ خانوادهها تهیه کردند و این نماهنگ را اجرا کردیم. - در سال ۱۴۰۱ زلزله خوی رخ داد و همه مردم به چادرها پناه بردند. چند ماه گذشته بود، ولی استرس زلزله همچنان وجود داشت. ما برای عید غدیر برنامه داشتیم و بهواسطه اتفاقی که افتاده بود، برنامه را در خیابان برگزار کردیم. بچهها خانوادههای خودشان را دعوت کردند و دوهزار نفر از مردم با آرامش در برنامه شرکت کردند.
موفقیتها:
- ما هیئت دخترانه را با ۲۰ نفر آغاز کردیم و پسرانه را نیز در همان زمان تأسیس کردیم. بعد دیدیم در هیئت پسرانه مداح وجود دارد و سینهزنی میکنند. بنابراین در کنار این برنامه، یک کلاس مداحی گذاشتیم تا بچههایی که اراده و استعداد دارند، مراجعه کنند. الحمدلله از همین هیئت پسرانه، ۴ مداح بیرون آمد.
مادرها از این برنامه پسرانه استقبال کردند و بانی جلسه شدند و جایزه میدادند. بعد همین کار را برای هیئت دخترانه نیز انجام دادیم. دیدیم دخترها نیز آرامآرام همدیگر را دعوت کردند تا شرکت کنند. در ابتدا بچهها هرکس به هر شکلی که دوست داشت شرکت میکرد، اما وقتی به آنها گفتیم حجابتان را رعایت کنید و… دیدیم آرامآرام حرفگوشکن شدند و حجاب گرفتند.
بعد کمکم مادرها نیز استقبال کردند و گفتیم سخنرانیای که برای بچهها میآوریم، برای مادرها هم مفید است. پس برای مادرها استادی در زمینه سبک زندگی اسلامی دعوت کردیم تا برای آنها نیز برنامه داشته باشیم.
در حال حاضر پای ثابت هیئت دخترانه و پسرانه ما ۱۰۰ نفر است.
سخن پایانی:
فردی که میخواهد در این زمینه قدم بردارد، قطعاً با حرف و تهمت زیادی روبرو خواهد شد؛ باید سعهصدر داشته باشد.