راوی: خانم شادی ایازی
مجموعه: حوزه بانوان
استان: لرستان (خرمآباد)
بیوگرافی:
بنده ۳۸ سال دارم، کارمند هستم و مدرک فوقلیسانس پژوهش علوم اجتماعی دارم.
فعالیت بنده در حوزه تخصصی تحصیلیام است.
شروع فعالیت:
بیش از ۱۶ سال است که در عرصه فرهنگی فعالیت میکنم.
فعالیتها:
ما در خرمآباد برنامههای ویژهای را برای حوزه بانوان طراحی و اجرا میکنیم. با نهادها و دستگاههای مختلف هماندیشی کرده و برای موضوعاتی مانند جوانی جمعیت، تحکیم خانواده، عفاف و حجاب و سایر مسائل مربوط به بانوان، برنامهریزی کردهایم. در حال حاضر، برنامههای آموزشی، نشستها و دیدارهای مختلفی در این زمینه برگزار شده که خوشبختانه در سطح شهر خرمآباد بین مردم و دستگاهها شناخته شده است.
ما تلاش کردهایم تا مواد قانونی مرتبط با قانون جوانی جمعیت، تا حد امکان در سطح شهرستان اجرا شود. خوشبختانه در این زمینه نیز فعالیتهای خوبی انجام شده است.
چالشها:
در حوزه جوانی جمعیت، حدود سه سال است که فعالیت میکنیم. شروع کار بسیار دشوار بود؛ مخاطبان بهراحتی پذیرای موضوع نبودند و بیشتر، مشکل مالی را به عنوان مانع اصلی مطرح میکردند. اما با بررسی دقیقتر، متوجه شدیم که مسئله اصلی همیشه مالی نیست. وقتی به عمق صحبتها دقت کردیم، بسیاری از مخاطبان دغدغههایی در زمینه تربیت فرزند داشتند. آنها معتقد بودند که آموزشهای لازم برای تربیت فرزند به آنها داده نمیشود. بسیاری از خانوادهها حتی پیش از ازدواج یا فرزندآوری هیچگونه آموزش مرتبطی دریافت نمیکنند. والدین معمولاً آرزوهای تحققنیافته خود را برای فرزندانشان دنبال میکنند، که این خود باعث ایجاد بار روانی و مالی مضاعف بر خانواده میشود. در نتیجه، داشتن فرزند بیشتر را مانعی برای رسیدن به خوشبختی اقتصادی تلقی میکنند.
بر این اساس، ما رویکرد آموزشی خود را تغییر دادیم. بهجای تمرکز مستقیم بر تشویق به فرزندآوری، وارد حوزه تربیت فرزند شدیم. به خانوادهها آموزش دادیم که چه روشهایی برای تربیت صحیح فرزند مناسب است و پیامدهای منفی آموزشهای غلط گذشته چیست.
یکی دیگر از حوزههای فعالیت ما، موضوع سقط جنین بود. برخی خانوادهها تصمیم به سقط میگرفتند و آن را قتل نمیدانستند. ما در این زمینه نیز آگاهسازیهایی انجام دادیم تا هم از بروز مشکلات برای بانوان جلوگیری شود و هم پیامدهای اجتماعی آن برای جامعه تبیین گردد.
با وجود تلاشهای زیاد، بهدلیل شرایط جامعه از عملکرد خود رضایت کامل ندارم. سعی کردهایم تا جایی که امکان دارد بر فعالیت اصناف نیز نظارت داشته باشیم؛ زیرا برخی تصور میکنند میتوانند هر نوع پوششی داشته باشند یا هرگونه فعالیتی انجام دهند، چون فعالیتشان شخصی است. در این زمینه حتی اخطار پلمب هم دادهایم تا جدیتی در اجرای این موارد ایجاد شود.
از چالشهای دیگر، نبود یک نهاد مشخص و قدرتمند برای پیگیری کامل اجرای قانون جوانی جمعیت است. همچنین، برخی اقدامات حمایتی دولت برای خانوادههای پرجمعیت، مانند واگذاری خودرو، با قطع یارانه آن خانوادهها همراه بوده است که باعث نارضایتی شده است. در واقع، قانون جوانی جمعیت ضمانت اجرایی کافی ندارد؛ در حالی که اگر این ضمانت وجود داشت، مردم استقبال بیشتری میکردند.
بهعنوان یک مادر، معتقدم که ریشه بسیاری از مشکلات ما، ضعف در تربیت فرزندانمان است.
نکته پایانی:
در کار فرهنگی بسیار عجول هستیم. انتظار داریم که نتیجه اقدامات فرهنگی امروز را در کوتاهترین زمان ببینیم؛ در حالیکه کشورهای غربی با برنامهریزی بلندمدت، سالها اتاق فکر تشکیل میدهند، چالشها را شناسایی کرده و برای هر مسئله سناریو طراحی میکنند. اما ما چنین رویکردی نداریم. همین باعث میشود که مخاطب و چالشهای او را بهدرستی نشناسیم.
نکته مهم دیگر اینکه ارزشهای ما تحتتأثیر سیاستگذاریهای متغیر است. ارزشها بیشتر از سوی دولتها تعیین میشوند؛ یعنی اگر کتاب در یک دولت ارزش باشد، در دولت بعدی ممکن است بیارزش تلقی شود. این تغییرات، نوعی دوگانگی در ذهن مردم ایجاد کرده است.
در حوزه جوانی جمعیت نیز همین مشکل وجود دارد. یک دولت اجرای آن را الزامی میداند و دولت بعدی آن را کنار میگذارد. این تصمیمگیریهای متناقض، اعتماد مردم را از بین برده است. اگر ارزشهای ثابتی داشته باشیم و آنها را در سیاستگذاریها نهادینه کنیم، به رشد واقعی در جامعه خواهیم رسید.