راوی:
بنده فاطمه سایوز هستم. از کودکی در شهر قیصریه ترکیه بزرگ شدم، جایی که فرهنگ و مذهب جایگاه خاصی در زندگی مردم دارد. از همان بچگی، علاقه عجیبی به دین داشتم و همیشه دوست داشتم بفهمم که معارف اسلامی چطور میتواند زندگی ما را بهتر کند. در خانوادهای مذهبی بزرگ شدم که همیشه تلاش میکردیم در کنار زندگی روزمره، آموزههای دینی را هم جدی بگیریم.
این علاقه باعث شد که تحصیلاتم را در رشته الهیات آغاز کنم و بعد از سالها مطالعه و تجربه، به ایران آمدم تا در حوزه معارف اسلامی عمیقتر کاوش کنم.
حالا که سالها گذشته، دوست دارم داستان زندگی، تلاشها، شکستها و موفقیتهایم را برایتان تعریف کنم.
نام مجموعه:
فعالیتهای علمی و فرهنگی من بیشتر در مجموعهای به نام «مرکز مطالعات معارف اسلامی» انجام میشود. این مجموعه جایی است که پژوهشگران و اساتید در زمینههای مختلف دینی گرد هم آمدهاند تا بتوانند با هم تحقیق کنند، کتاب بنویسند و کارگاه برگزار کنند. برای من، حضور در این مجموعه یک فرصت بزرگ بود؛ چرا که توانستم ارتباطم با استادان و پژوهشگران را گسترش دهم و در پروژههای مهم شرکت کنم.
این مرکز مثل خانواده دومم شده، جایی که با دوستانم درباره موضوعات پیچیده بحث میکنم و هر روز چیز جدیدی یاد میگیرم.
استان:
قیصریه جایی بود که من متولد و بزرگ شدم. استانی که در قلب ترکیه قرار دارد و تاریخ و فرهنگ غنیای دارد. مردم اینجا عمیقاً مذهبی هستند و آیینهای اسلامی در زندگی روزمره آنها جاری است.
زندگی در قیصریه، با آن همه سنت و رسوم، باعث شد از همان ابتدا با مفاهیم دینی آشنا شوم و با شور و شوق در مراسم مذهبی شرکت کنم.
اما وقتی به ایران آمدم و در استان قم ساکن شدم، تازه فهمیدم چقدر فضای علمی و مذهبی اینجا متفاوت و پویا است. قم را میتوانم مرکز علم و دین ایران بنامم؛ جایی که روحانیون، دانشجویان و محققان دینی همه روزه در کنار هم کار میکنند.
این تغییر استان برای من خیلی مهم بود؛ از فضای سنتی قیصریه به فضای علمی و پرجنب و جوش قم آمدم و این انتقال، تجربیات جدیدی برایم به همراه داشت.
بیوگرافی:
بنده فاطمه سایوز، در خانوادهای مذهبی در قیصریه به دنیا آمدم. از کودکی پدر و مادرم همیشه تاکید داشتند که درس خواندن و آموختن دین اهمیت زیادی دارد. یادم هست وقتی کوچک بودم، روزها به مدرسه میرفتم و شبها در خانه قرآن و ادعیه میخواندم. این عادتها مثل یک ستون محکم برای زندگیام شد.
تحصیلات دانشگاهی را در رشته الهیات در ترکیه آغاز کردم، جایی که بیشتر با مبانی دین آشنا شدم و شیوههای تحقیق و مطالعه علمی را یاد گرفتم.
اما همیشه در دلم یک آرزو بود که بتوانم دانشم را در حوزه معارف اسلامی عمیقتر کنم، به همین دلیل به ایران آمدم و در قم ثبتنام کردم. اینجا درس خواندن به سبک جدید، زبان و فرهنگ متفاوت، همه برای من چالش بزرگی بود، ولی هر بار که به هدفم فکر میکردم، انگیزهام دو چندان میشد.
امروز در حال گذراندن دوره دکتری هستم و هدفم این است که روزی بتوانم به عنوان یک پژوهشگر و مدرس، نقش موثری در انتقال معارف اسلامی داشته باشم.
کادر اصلی:
در مسیر علمیام، حضور کادر علمی و اساتید برجسته، تاثیر زیادی داشت. وقتی به ایران آمدم، استادان بسیاری را دیدم که هر کدام دنیایی از تجربه و دانش داشتند.
آنها نه تنها دانش فنی به من آموختند، بلکه روش درست تحقیق و اخلاق علمی را نیز یادم دادند. همیشه به یاد دارم روزهایی که بعد از کلاسها و جلسات، سوالهایم را مطرح میکردم و اساتید با حوصله پاسخ میدادند.
همکاری با همکارانم در مجموعه «مرکز مطالعات معارف اسلامی» باعث شد که پژوهشهایم جدیتر و پربارتر شود.
ما به صورت گروهی کار میکنیم، درباره موضوعات پیچیده بحث میکنیم و نتیجه کارمان را به شکل کتاب، مقاله و سمینار منتشر میکنیم.
حمایت این کادر علمی باعث شد که حتی در سختترین شرایط احساس نکنم تنها هستم.
شروع فعالیت:
اولین قدمهایم در دنیای پژوهش از دانشگاه ترکیه بود. آنجا با اصول اولیه تحقیق، خواندن متون دینی و شرکت در بحثهای علمی آشنا شدم.
اما تصمیم به مهاجرت به ایران برای ادامه تحصیل، باعث شد که یک مسیر جدید و متفاوت را آغاز کنم.
اولین سالها در قم برایم پر از سختی بود، چون زبان فارسی، متفاوت از ترکی بود و مطالعه متون تخصصی به فارسی چالشبرانگیز بود. علاوه بر این، فرهنگ جدید و دوری از خانواده فشار روانی داشت.
اما هیچ وقت ناامید نشدم. تلاش کردم زبان را بهتر یاد بگیرم، با اساتید و دانشجویان ارتباط برقرار کنم و در هر فرصتی که داشتم، مطالعاتم را گسترش دهم.این سالها برای من دوران رشد و بلوغ علمی بود که پایههای موفقیتهای بعدیام را ساخت.
فعالیتها:
فعالیتهای من بیشتر حول محور پژوهش، ترجمه، تدریس و ارائه در سمینارها و همایشها میچرخد.
علاقهمندم که آنچه یاد میگیرم را به دیگران هم منتقل کنم؛ مخصوصاً دانشجویان و علاقهمندان به معارف اسلامی.
ترجمه متون دینی از ترکی به فارسی و بالعکس یکی از فعالیتهایی است که انجام میدهم تا دانش میان دو فرهنگ و زبان جابهجا شود.
همچنین در مراکز آموزشی مختلف تدریس میکنم و کارگاههای آموزشی برگزار میکنم که استقبال خوبی داشته است.
شرکت در همایشهای داخلی و بینالمللی باعث شده که دیدگاههایم گستردهتر شود و با محققان مختلف از سراسر دنیا ارتباط برقرار کنم.
چالشها:
زندگی دور از خانه و خانواده همیشه سخت است. سالهای اولی که به ایران آمدم، خیلی مواقع دلتنگ خانه و عزیزانم میشدم. این مسئله روی روحیهام تاثیر میگذاشت.
زبان فارسی برایم یک زبان جدید بود و خواندن متون تخصصی به فارسی اول کار خیلی سخت بود. مجبور شدم علاوه بر درس، کلاس زبان هم بروم و تمرین کنم.
مشکلات مالی هم بخشی از چالشهایم بود، چون هزینههای زندگی و تحصیل بالا بود و من همیشه باید برنامهریزی میکردم که شرایط مالیام پایدار بماند.
گاهی هم مواجهه با فرهنگهای متفاوت، دیدگاههای متفاوت درباره دین و علم، باعث شد کمی دچار سردرگمی شوم، اما سعی کردم این چالشها را به فرصت تبدیل کنم.
بازخوردها:
بازخوردهایی که از اساتید، دوستان و شرکتکنندگان در کارگاهها دریافت میکنم، همیشه برایم دلگرمکننده بوده است.
اساتید به من میگویند که جدیت و پشتکارم تحسینبرانگیز است و این باعث میشود که بیشتر به خودم و کارم ایمان داشته باشم.
همچنین کسانی که در کارگاهها و جلسات علمی شرکت میکنند، بازخوردهای مثبتی درباره تدریسم و روشهای ارائهام میدهند. این بازخوردها باعث شده که همواره به فکر ارتقای سطح علمی و کیفیت کارهایم باشم.
در کل این نظرات و تشویقها مثل سوخت برای ادامه مسیر من بودهاند.
موفقیتها:
امروز خوشحالم که توانستم مسیرم را به خوبی ادامه دهم و به سطحی از دانش برسم که بتوانم در مقطع دکتری تحصیل کنم.
مقالات متعددی به زبانهای فارسی و ترکی منتشر کردهام که در مجلات معتبر علمی به چاپ رسیدهاند.
شرکت در همایشها و ارائه سخنرانیهای علمی به من این فرصت را داده که دیدگاهم را به دیگران منتقل کنم و از دیدگاههای متفاوت آگاه شوم. تدریس در دانشگاه و مراکز علمی به من کمک کرده که به نسلهای بعدی دانشجویان معارف اسلامی کمک کنم و دانشم را با آنها به اشتراک بگذارم.
این موفقیتها برایم بسیار ارزشمند است چون میدانم حاصل تلاش، پشتکار و حمایت کادر علمی و دوستانم است.