ما کمک می‌خواهیم!

راوی:  خانم فاطمه قربانی

نام مجموعه: موسسه نسل مهدوی

استان: قم

بیوگرافی:

بنده 32 ساله، خانه‌دار هستم و درحال حاضر در جامعه‌الزهرا به شکل غیرحضوری درحال تحصیل هستم.

کادر اصلی:

با 6 نفر درحال فعالیت هستم.

شروع فعالیت:

قریب به 6 سال است که در این زمینه فعالیت می‌کنم.

فعالیت‌ها:

گروه ما 500 عضو دارد و برای مادرهایی است که بیش از 3 فرزند دارند و حتی برای مادرهایی است که دغدغه دارند که سه فرزند داشته باشند و سبک زندگی و مسائل این‌ها با خانمی که یکی دو تا بچه دارد فرق می‌کند. در این گروه که مجازی است از همه‌ی شهرها عضو داریم، در این گروه یک مدت خیریه داشتیم برای خانواده‌های خوش جمعیت و یک سال و خورده‌ای هم پابرجا بود، ولی چون کار سخت بود و من نیز بچه کوچک داشتم به همین دلیل مجبور شدیم که آن را ببندیم.

در این گروه، با عده‌ای کتاب می‌خوانیم و مباحثه می‌کنیم، زمانی که آقای روحانی رئیس‌جمهور بودند یک مورد قانونی بود و کمپین راه‌اندازی کردیم. به‌صورت غیرحضوری سعی می‌کنیم همراه هم بوده و نیازهایی را که داریم برطرف کنیم، مثلاً در بحث جمعیت، فرزندآوری، تربیت و همسرداری، دوره‌هایی داریم و کتاب می‌خوانیم.

یک گروه دیگری به نام محافل است که مجازی است و هرچند وقت یک‌بار دورهم جمع می‌شویم و 160 نفر هستند و در آنجا افراد از یک بچه به بالا دارند. اگر کسی بخواهد بیمارستان برود و دست تنها است بچه‌ها همراه او می‌روند، برای بچه‌هایش غذا درست می‌کنند، اگر باردار است و ویار دارد برایش غذا درست می‌کنند و … . در قم چون مهاجر زیاد است و از جاهای دیگر آمده‌اند و کسی را ندارند ما سعی می‌کنیم مانند خواهر کنار هم باشیم و اگر کاری از دستمان برمی‌آید برای هم انجام دهیم.

بازخوردها:

در گام نخست که شروع کرده بودیم خانم‌ها اعتماد نمی‌کردند و طبیعی بود، پیش رفتیم و در فضای مجازی بیشتر به هم آشنایی دادند و در جاهای عمومی‌تر مانند حسینیه، مسجد و پارک جمع شدیم تا کم‌کم اعضا آشنا شوند و به هم اعتماد کنند.

یک مشکلی که داریم این است که ما بودجه‌ای نداریم که هرکسی هر کاری خواست انجام دهد، گاهی واقعاً در بعضی از کارها کم می‌آوردیم مثلاً یکی مریض شده و می‌خواستیم برایش غذا بفرستیم و نمی‌شد یک نفر هم غذا درست کند و هم هزینه ارسال اسنپ را بدهد و خانواده‌ها معمولاً همه متوسط هستند. برای همین ما کم می‌آوردیم و افراد یک نفره یا دو نفره قبول می‌کردند که هزینه اسنپ را بدهند.

بعضی از افراد هم با توقعات عجیب وارد گروه می‌شدند، به عبارتی کارهایی که الان داریم انجام می‌دهیم و انجام می‌دادیم هیچ‌کدام وظیفه گروه نیست و رفاقتی است. ولی بعضی‌ها این وظایف را این‌گونه می‌دیدند که الان شما باید بیایید و به من کمک کنید و هروقت من مریض می‌شوم برای من باید غذا درست کنید، اما چنین چیزی وجود نداشت. در این حالت مجبور بودیم بگوییم که این کارها دلی و دوستانه است.

مثلاً بودند افرادی که در گروه هیچ فعالیتی نداشتند اما توقع داشتند، می‌گفتیم شما توقع‌تان غیرمعمول است و شما نه در مجازی و نه در حضوری خودت را به ما نشان ندادی و مسلماً وقتی می‌خواهیم خانه کسی برویم خانه آشنا می‌رویم نه غریبه‌ای که چیزی در موردش نمی‌دانیم. در این مستقیم گفتن‌ها بعضی‌ها ناراحت می‌شدند و بعضی‌ها هم نه، مجبور بودیم بگوییم زیرا با این تفکر آمده بودند که باید بهشان خدمت‌رسانی شود و چون این خدمت‌رسانی نمی‌‌شد می‌رفتند.

 جمله آخر:

در زمینه کار فرهنگی از هیچ‌کسی انتظاری نداشته باشید، زیرا نه‌تنها کسی کمک نمی‌کند بلکه توقع‌های عجیب و سنگ‌اندازی‌ها وجود دارد.

این تجربه متعلق به طرح «مرکز مشاوره امام رضا (ع)» با 2 تجربه ثبت‌شده می‌باشد.

مجری طرح:

تصویر فاطمه قربانی

فاطمه قربانی

جمعیتفرزندآوری
https://mtedad.org/?p=8331

تجربه‌های مشابه:

راوی:بنده سمیه باج هستم، هنرآموز رشته مدیریت خانواده در هنرستان مهدیه شهرستان....

راوی بنده فائزه داروغه هستم، متولد سال ۱۳۵۷. به واسطه فامیلی همسرم....

راوی:سعید کرمانی، متولد ۱۳۵۶، ساکن شهرستان سرخس هستم. سال‌ها در حوزه آموزش....

راوی: محمد معینی نام مجموعه: طرح فرزندان مسجد و موکب فرهنگی فاطمه....

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

No products in the cart.

Return To Shop
ورود به سایت