راوی: خانم منیژه طاهری
مجموعه: جلسات خانگی قرآن کریم
استان: استان چهارمحال و بختیاری (شهرکرد)
بیوگرافی:
بنده 37 سال داشته، مربی قرآن هستم و لیسانس حقوق دارم.
کادر اصلی:
بلای 70 همکار داریم، به گونهای که هر محله رابط جداگانه دارد و هرکدام سرشبکه دارند.
شروع فعالیت:
فعالیت را از مهر ماه 1400 آغاز کردم.
فعالیتها:
بنده از مهر ماه ۱۴۰۰ جلسات خانگی را در محلهای که زندگی میکردم آغاز کردم. در محلات ما چون از لحاظ فرهنگی خیلی با هم متفاوت بودند و اکثر افرادی که در محله بودند آپارتمانی بودن و فضا کم بود و هیچگونه امکانات رفاهی، آموزشی و فرهنگی ما نداشتیم؛ یعنی ما تنها داراییمان مسجد بود که در محلات داشتیم و گفتیم بیایم یک کاری انجام دهیم که قرآن را داخل خانهها ببریم.
برای اولین بار با چهار نفر از طرف فرمانده پایگاهمان آغاز کردیم، با تبلیغات چهرهبهچهره و صحبت با فرمانده پایگاههای مساجد دیگر و همسایههامون اطرافیانمان به کارمان ادامه دادیم. طوری شده بود که ما در اسل 1400 در یک خانه 70 متری 150 خانم میآمدند. اصلاً فکر نمیکردیم که جلسات خانگی در این محلات رونق پیدا مند و این را یک چیز محال میدیدیم. اما با توسل به حضرت زهرا الحمدالله
الان همان جلسه چهار نفره بالای ۵۰ جلسه فقط در محله منظریه داریم، حدود ۷۰ سرگروه نه تنها محلات منظریه، میرآباد و تمام محلات و شهرستانهای استان را تحت پوشش قرار دادیم. رابط قرآنی داریم و شبکهسازی خوب و توانمندی از مربیان و رابطان قرآن ایجاد کردیم. چندین دوره، دورههای توانمندسازی برای مربیان و رابطان جلسات خانگی قرآن برگزار کردیم. در محلهای که زیاد نام و نشان خوبی نداشت و خوب تعریف نمیکردند، توانستیم شبکه قرآنیان استان را در این محله ایجاد کنیم. یعنی اگر در استان بخواهد جلسه قرآنی تشکیل شود، به مربیان محله منظریه زنگ میزنند.
الحمدالله به لطف توفیق خداوند و عنایت حضرت زهرا توانستیم جلسات قرآن خانگی را تکثیر دهیم و الان الحمدالله این جلسات هر هفته هفتهای یکروز در خانهها میچرخد. هر ماه جلسه برای سرگروهان و رابطان داریم. صندوق کمکها به نیازمندان جلسات قرآن خانگی را ایجاد کردیم.
کار ما کلاً مردمی ات و کارمان را با هیئت پیوند دادیم و توانستیم در سال 1401 یک کار خیلی خوبی کردیم که با دهه هشتادیها یک نمایشگاهی وسط شهرک ایجاد کردیم. این یک کار مردمی بود با عنوان طرح چادر من بیرق حسین که در جشنواره جماران هم الحمدالله رتبه آورد. توانستیم هزار و خوردهای از افراد را پای کار بیاوریم. یه شب فقط ۸۰ میلیون نذری جمع کردیم.
هیئت دختران دهه هشتادی ایجاد شد، دختران نوجوان شناسایی شدند و دستیاران ما توانند شدند و در محلات کم برخوردار فرستاده شدند و به عنوان مربیان تربیتی. از طریق پایگاههای شناسایی شدند و از این طریق دارند کار میکنند. الحمدالله به لطف خداوند توانستیم در محلات کم برخورد یک کاری انجام دهیم که حالا در حد توانایی خودمان، قیام خواهران و مادران قرآنی و خواهران دغدغهمند قرآن را انجام دهیم و خادم باشیم.
چالشها:
یکی از موانع ما این بود که همه محلات ما آپارتماننشین و از فرهنگهای مختلف بودند. در این محلات از شهرستانهای مختلف آمده بودند و و اسم محله هم اسم بدی بود و همه میگفتند محله بدی است. ماها که در این محله بودیم برایمان بد بود که میفتند محله شما محله خوبی نیست. در محلات ما ادمهای خوبی وجود دارند که میتوانند همراه باشند و تصمیم گرفتیم خودمان قیام کنیم. بنابراین کارمان را با خانه قرآنی آغاز کردیم، ما در مناسبتها چه ولادت و چه شهادتها برنامه داشتیم و برنامههایمان نیز کاملاً مردمی بود. برنامههای بزرگی مانند همایشهای چند هزار نفره ایجاد کردیم، اصلاً نمیدانستیم پولش از کجا میآید، فقط ما کار را آغاز میکردیم و خدا پولش را میرساند. هر کسی یک قسمتی از کار را قبول میکرد و از خود مردم استفاده شد و مسئولیت داده شد و مردم کار را جلو بردند. حضرت آقا نیز میگویند وقتی مردم پای کار بیایند کارها جلو میروند، باید به مردم مسئولیت داده شود زیرا خودشان محلهشان را آباد میکنند.
موفقیتها:
ما هیچوقت در هیچ برنامهای هیچ ارگانی به ما کمک نکرد و تمام کمکها مردمی بوده است. ما غذای چند هزار نفره، افطار چند هزار نفره داریم.
الحمدالله مربیان خیلی خوبی شناخته شدهاند، ظرفیتهای خیلی خوبی در محلات شناخته شدهاند.
الان الحمدالله مساجد با هم همکاری دارند و یکی شدهایم درصورتی که در گذشته اینگونه نبوده.
ما توانستیم خیریه حضرت رقیه را در محله ایجاد کنیم، نیازمندان محله را شناسایی کرده و هر ماه به آنها کمک میشود. صندوق قرآنی داریم که پولی که در آن گذاشته میشود فقط خرج کارهای قرآنی میشود. الحمدالله توانستیم دورههای زیادی را ایجاد کنیم و افراد زیادی را پای کار بیاوریم، از لحاظ پویشها، جشنوارهها، تفسیر قرآنی را در محلات کمبرخوردار و در سطح کل استان یک شبکهسازی قوی داریم.
سخن پایانی:
آن فردی که میخواهد خادم اهلبیت و قرآن شود حتماً انتخاب شده است و خیلی از ما بهتر هستند اما خدا خواسته ما رشد کنیم. خدایی نکرده خودمان باعث نشویم که این توفیق را از دست بدهیم. اهلبیت یک زمانهایی به ما نظرهایی میکنند و هرسی در مسیر قرآن و اهلبیت قدم گذاشته، اینقدر توفیقات مادی و معنوی بر سر راهش قرار میگیرد که در تصور نمیگنجد. در همین چهار سالی که در این مسیر قدم گذاشتهام توفیقاتی به من داده شده است که من اصلاً لیاقتش را نداشتم و تصورش را نمیکردم.